(روزنامه شرق – 1396/10/11 – شماره 3049 – صفحه 3)
«خبرهای دریافتی از تهران و شهرستانهای مختلف از به آتش کشیدهشدن چندین پمپ بنزین توسط معترضان خشمگین حکایت دارد که اعلام ناگهانی سهمیهبندی بنزین، واکنش تند آنان را برانگیخته است. درحالیکه اخبار غیررسمی از به آتش کشیدهشدن ١٦ پمپ بنزین در نقاط مختلف تهران حکایت دارد، رئیس انجمن جایگاهداران استان تهران به آتش کشیدهشدن تنها پنج پایگاه پمپ بنزین را تأيید کرده است». همه آن شبي را كه يكباره اعلام شد بنزين از فردا سهميهبندي ميشود، به ياد دارند. ١٠ سال و چند ماه پيش، مقارن روزهايي كه ٥٥ اقتصاددان در نامه مفصلي به محمود احمدينژاد درباره تبعات تصميمات اشتباه اقتصادياش به او هشدار ميدادند. آن زمان اصولگرايان حامي رئيس دولت وقت و سياستهاي اقتصادياش اعتقاد داشتند كه بايد دولت را در مسير رسيدن به اهدافش حمايت كرد. هيچ اصولگرايي از حق اعتراض مردم حمايت نكرد.
واكنش غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم، جالب بود كه گفته بود: «با تولد هر نوزاد، مقداری هم چرك و خون به دنیا میآید. اجرای سهمیهبندی بنزین تولد یك نوزاد است و باید مقدم این نوزاد را گرامی بداریم و انتظار چرك و خون را هم داشته باشیم». رئیس مجلس وقت كه در پاسخ به سؤال یكی از خبرنگاران درباره حوادثي كه بر اثر اجرای سهمیهبندی بنزین رخ داده بود، گفت: «اینگونه اتفاقات در كشوری مثل ایران با شرایطی كه ما داریم و در شهری مثل تهران، امری طبیعی است».
کوهکن، ديگر نماينده اصولگراي مجلس هفتم هم گفته بود: «براساس آمارها و پیشبینیها به طور طبیعی نباید مشکلی پیش بیاید. این اتفاقات هم چیزهای طبیعی و معمولی است. اینکه اقدامی انجام شود و چهار نفر شیشهای را بشکنند، در همه جای دنیا اتفاق میافتد. در فرانسه هم با انتخاب این رئیسجمهور جدید حومه پاریس متشنج شد و بعد هم کنترل کردند و تمام شد». تحليل آن روزهاي اصولگرايان از حواشي اعتراضات مردمي و علت تخريبها را مقايسه كنيد با دلايل اين روزها! پورمحمدي، وزير وقت كشور هم در واكنش به اين سؤال كه با سهميهبندي بنزين تعداد زيادي از رانندگان خودروهاي مسافربري بيكار ميشوند، گفته بود:«هر تصميم بزرگي كه مجلس گرفته و ما هم ملزم به اجراي آن هستيم، حتما تبعاتي هم دارد كه روي تبعات آن هم كار ميكنيم ولي اينطور نيست كه هر تصميمي كه در كشور اجرا شود، هيچكس آسيب نبيند». آن روزها همهچيز طبيعي بود و دولت هم بايد كار خود را ميكرد و حمايت ميشد.
واكنش به گرانيهاي زمان احمدينژاد
پنج سال بعد از آن قيمت مرغ در تهران تا ٨٠ درصد گران شد و به مرز كيلويي هشت هزار تومان هم رسيد. احمدينژاد رئيس وقت دولت در واكنش گفت كه اين اتفاق زودگذر است و ما مشكلات مهمتري داريم. تمدن، استاندار تهران هم تقصير را گردن مردم و دلالان گذاشت و گفت: يكي از اين دلايل كه بر قيمت مرغ تأثير گذاشت، تقاضاي مازاد بر مصرف بود و دلالان و واسطهها نيز يكي ديگر از دلايل افزايش اين قيمتهاست. حجتالاسلام علمالهدي خطيب وقت جمعه مشهد گفت: اگر مرغ در دسترس نيست، آن را با يك ماده پروتئيني ديگر جايگزين كنيد.
امكانات غذايي زندگي خودتان را تهيه كنيد؛ بنا نيست زندگي شما هر جور كه قبلا ميگذشته الان هم همانطور باشد. مشهديها مگر اشكنه پياز داغ را يادتان رفته و آن زندگي را فراموش كردهايد؛ مگر قرار است برنامه همان باشد كه قبلا بوده است. آيتالله جنتي هم يك بار گفته بود: «برای برطرفشدن مشکلات موجود قدری مقاومت و تحمل سختیها لازم است. ممکن است در بین راه سختیهایی باشد اما این سختیها را میتوان تحمل کرد و مردم نیز این سختیها را تحمل میکنند. ممکن است زمانی فرابرسد که ما روزی دو وعده غذا بخوریم؛ چه اشکالی دارد؛ حتی اگر شرایط بدتر شود ما روزی یک وعده غذا بخوریم؛ همانطور که الان نیز برخی روزی یک وعده غذا میخورند؛ مردم ما تاب و تحمل را دارند، چراکه گرسنگیکشیدن بدتر از داغ ازدستدادن عزیزان و جوانان نیست؛ آیا آن کسی که جوان و عزیزش را از دست داده است حال برای انقلاب، اسلام و نظام حاضر نیست قدری گرسنگی بخورد؟».
اعتراض وقتي خوب است كه اقتصادي باشد
روزنامه كيهان همان زمان بدون اينكه به دولت بتازد و او را مقصر گراني بداند، از جلسه سران سه قوه مجريه، مقننه و قضائيه براي كنترل گراني گفت و نوشت: «اينكه مسئولان بلندپايه نظام، روي يكي از اصليترين دغدغههاي كنوني مردم انگشت گذاشته و در پي يافتن راهكارهاي مؤثر براي مقابله با آن بودهاند». آن زمان از نگاه اين روزنامه اصولگرا، مشكل گراني يك مسئله حاكميتي بود كه بايد با تدبير حل ميشد. اين روزنامه اما ديروز نوشت: «به دولتمردان عزیز برنخورد اما، نوع برخورد آنها با مشکلات معیشتی مردم اصلا قابل دفاع نیست».
كيهان نوشت كه مردم از تورم بيحاصل و افزايش ناگهاني قيمت بنزين [درحالي كه صرفا در بودجه پيشنهاد شده و هنوز تصويب نشده است] نگران بودند و اعتراض داشتند و حق دارند با کسب مجوزهای قانونی اعتراض کنند. يكي از تيترهاي دو روز گذشته كيهان هم از اين جالبتر بود كه نوشت :«برخورد جناحی با گلایههای اقتصادی مردم خیانت است. در شرایطی که مشکلات معیشتی و اقتصادی صدای اعتراض مردم در شهرهای معدودی را درآورده، اگر دولت به گلایهمندیهای مردم «سیاسی» نگاه کند، در حق خود خیانتی نابخشودنی کرده و نشان داده است که هیچ راهحلی برای مشکلات مردم جز اتهامزنی به این و آن در چنته ندارد. در روزهای گذشته مشکلات معیشتی و اقتصادی موجب شده مردم در شهرهای معدودی از جمله مشهد دست به اعتراض زده و تجمعاتی را نیز در این زمینه ترتیب دهند».
ماجراي برخورد اصولگرايان قابل توجه است. آنها براي نخستينبار است كه حق تجمع خياباني را براي مردم به رسميت ميشناسند، اما صرفا در چارچوب خواستههاي اقتصادي، آن هم در يك زمان مشخص كه ميتواند مقارن با دولتي باشد كه مورد حمايت اصلاحطلبان است. مشخص نيست كه اگر دولتي همسو با آنها هم سر كار بود، همچنان اين خواسته مردم محق بود؟ بارها و بارها در سالهاي گذشته، معلمان، كارگران، اتحاديههاي صنفي يا تشكلهاي مدني و حرفهاي به دلايل مختلف تجمعاتي با مجوز يا بدون مجوز برگزار كردهاند.
اصولگرايان تا به حال نهتنها از هيچكدام از اين تجمعات دفاع نكردهاند بلكه اصولا با نگاهي بدبينانه با آن روبهرو شدهاند. حق اعتراض خياباني خودجوش براي مردم در اعتراض به خواستههاي اقتصادي، نخستينبار است كه از سوي اصولگرايان به رسميت شناخته ميشود. اصولگرايان براي اعتراض هم سقف و مرز تعيين ميكنند. تاجاييكه به نوشته كيهان برخورد با گلايه اقتصادي، خيانت نام ميگيرد، اما آيا روزنامه كيهان در مواجهه با گلايههاي مدني يا سياسي هم چنين اعتقادي دارد؟ آيا مردم در آن صورت هم همچنان حق اعتراض دارند؟
روزنامه جمهوري اسلامي ديروز در يادداشتي نوشت: «مردم مشکل دارند. مشکلات عدیده هم دارند، کیست که نداند؟ رکود هم دارد کمرشکن میشود، اما نمیدانم چرا دوستان از «گرانی و تورم» به عنوان عامل اعتراضات اخیر سخن میگویند؟ کدام گرانی و کدام تورم؟ آنچه آزاردهنده است، هرچه باشد، تورم و گرانی نیست. مگر اخیرا چه گرانی بیمهاری رخ داده است که مردم را به خیابان بکشاند؟ فقط تخممرغ گران شده که موقتی است و حرف از گرانی بنزین در لایحه بودجه ۹۷ به میان آمد که آن هم توسط مجلس، حذف شده است. پس کدام گرانی بیحسابوکتاب؟ اگر تورم، اعتراضآفرین و موجساز است، باید وقتی دریای شهر توفانی میشد که تورم به حدود ۴۶ درصد میرسید نه امروز که روی خط تکرقمی، حرکت میکند. چه شده است که آنان امروز شرمنده مردم میشوند؟ شرمنده وضعیت معیشتی مردم. آیا اگر بهجای روحانی آن دوست و همجناحی عزیز، رئیسجمهور میشد هم این شرم را داشتند؟».
http://www.sharghdaily.ir/News/149431
ش.د9604384