(روزنامه آرمان – 1396/10/19 – شماره 3512 – صفحه 6)
* برخی اعتراضات اخیر را فقط مشکلات اقتصادی میداند. چرا؟
** کمی سادهانگارانه است که اعتراضات را صرفا نوعی واکنش در مورد سیاستهای اقتصادی بدانیم و اینگونه اعلام کنیم که شعارهای موجود فقط وفقط شعار نان است. چنین سناریویی در مورد اعتراضات اخیر در ذهن عدهای ازاصولگرایان است. بخشی از اصولگرایان بیتمایل نیستند که انتقادات به دولت در جامعه بهوجود آید که تنها مسائل مربوط به سفره مردم در آن مطرح شود. واقعیت آن است که جامعه به فرمان سیاستمداران حرکت نمیکند و باید بررسی کرد که علت اعتراضات اخیر چیست؟ بهنظر من اعتراضات چند بعدی بود. البته مسائل اقتصادی هم میتواند دغدغه و علتی از عوامل باشد. معضلات اقتصادی بیاهمیت نیست اما اینکه صرفا گران شدن تخممرغ را علت بدانیم، تحلیل دقیقی نیست. از سوی دیگر اینکه بخش قابل توجهی از جامعه به اعتراضات نپیوستند، به این علت است که روش آن را قبول ندارد. جامعه انتقاد دارد، اما به هیچوجه قصد ندارد بر اساس آن ناامنی و اغتشاش ایجاد شود. اعتراضات بهنظر من عمیقتر از مسائل اقتصادی است.
* اگر این چنین است، پس علت اصلی چیست؟
** آنچه من از اعتراضات اخیر برداشت میکنم، ناشی از نادیده گرفتن بخشی از جامعه است. اعتراضات به این علت است که برخی مسئولان دائما یکدیگر را تایید میکنند و باور ندارند، عده دیگری غیر آنچه آنها فکر میکنند، میاندیشند. معمولا مسائل اقتصادی در همه جای دنیا میتواند زمینه و بهانه برای گشوده شدن عقدهها باشد. اما آنچه جوامع را به حرکت در میآورد نادیده انگاشتن است. نادیده انگاشتن پتانسیل قویتری است تا گران شدن تخممرغ!
* تا چه میزان این طبقات از تاثیرگذاری درجامعه برخوردارند و صدای آنها شنیده میشود؟
** طبقات فقیر هیچگاه موتور تحولات اجتماعی نخواهند بود، معمولا زمانی که طبقات فقیر به صحنه میآیند مسائل جدیترشده است و حرکات آنها قابل کنترل نیست. همواره موتور محرک و آغازکننده تحولات، طبقات متوسط جامعه هستند و این طبقه بر روی مسائل فرهنگی و برخوردهای اجتماعی بسیار حساسترند. دراقصی نقاط ایران جامعه بهگونهای میاندیشد که با نحوه تفکر دولت مردان کاملا متفاوت است. مساله اصلی نادیده گرفتن بخشهایی از جامعه است.
برخی که این روزها تحلیلهای رسمی ارائه میدهند، حتی بخشهای از دولت نشان از سرگردانی دارد. البته برای نشان دادن توانمندی نباید تحلیل غلط داد و تخمینهای اشتباه از پتانسیل مردم ارائه کرد. این برداشتها اشتباه است. اینکه عدهای از مدیران اعتقاد دارند کسی آنها را نخواهد دید، اشتباه است. علت اعتراضات کمی عمیقتر از تحلیلهای موجود است و باید صداهای متفاوت را شنید. بخشی از اعتراضات صدای افرادی است که نایده انگاشته شدهاند. نجابت اصلاحطلبان گاهی مسئولان را به خطا میاندازد.
و تصور میکنند که همه مانند اصلاحطلبان هستند که مشکلات را نادیده میگیرند و هر فشاری را تحمل میکنند که مبادا نظم برهم بخورد. درحالی که اینگونه نیست. اعتراض حق قانونی و طبیعی است.در نتیجه برخی از تحلیلگران فکر میکنند با رفتارهای مشابهی که با اصلاحطلبان داشتهاند، میتوانند آب برآن بریزند. اگر قصد داشته باشیم که از کنار اعتراضات به سادگی عبورکنیم مانند آن است که با خاموشی موقت آن اینگونه فکر کنیم که شرایط گل و بلبل است. در حالی که مشکلات مردم زیاد است.
* مردم چند ماه پیش در صحنه انتخابات حاضر شدند و جریان سیاسی کشور را تایید کردند سوال این است که چه کسانی نادیده انگاشته شدهاند؟
** برای فهم بیشتر این موضوع نیاز به مصادیق روشنی داریم. اتفاقاتی در جامعه افتاده که ما بهصورت ساده از کنار آن عبور میکنیم. کافی است ماجرای سپنتا نیکنام را مورد تحلیل بیشتر قرار دهیم. هرچند یک اقلیت به این شخص رأی دادهاند اما عمق ماجرا بیش از این مورد است. جامعه درک نمیکند که چرا فردی که در یک خانواده اقلیت بزرگ شده و از امکانات این مملکت بهرهمند شده است با عینک متفاوتی دیده میشود. این حوادث به ظاهر کوچک بخشی را ناراحت میکنند. افرادی برداشت خود را به اداره مردم تحمل میکند.
جامعه البته در مقابل این موارد کوچک واکنش لحظهای نشان نمیدهد. در انتخاباتهای گذشته مردم حس کردند افرادی خود را برتر میدانند و به جای آنها تصمیم میگیرند. افرادی در این جامعه، ایمان مردم را کمتر از خود میدانند. این رفتارهای به معنی نادیده انگاشتن است. این موارد در پارهای مواقع جامعه را با مشکل روبهرو میکند. مانند برخوردهای فرهنگی در استان خراسان. نباید اینگونه تحلیل کرد که در چند ماه گذشته اتفاقی نیفتاده و مردم تنها چند ماه است در انتخابات شرکت کردند. باید بررسی کرد که ظرف یکی دو دولت گذشته چه اتفاقاتی افتاده است وگرنه صرف گرانی تخممرغ در جامعهای که درآمد متوسط از درآمد متوسط جهانی چندان هم پایینتر نیست به اعتراض نمیانجامد. امروز انبوهی از دانش آموختگان را در جامعه داریم که از آینده خود هیچگونه خبری ندارند.
جوانان اطمینان ندارند اگر در بهترین دانشگاه ایران پذیرفته شوند و معدل بالای۱۷ هم کسب کنند، آینده شغلی مطمئنی دارند. اما اگر به فلان نهاد وابستگی داشته باشیم قطعا استخدام خواهیم شد بهنظر تبعیضهای آشکاری وجود دارد و جوانان احساس میکنند آینده نامعلومی در انتظار آنهاست. بافت عمده معترضان جوانان زیر ۲۵ سال هستند این افراد روزها پرسه میزنند و از بلاتکلیفی رنج میبرند. مسائل جامعه جدی است و نباید نادیده انگاشته شود. دشمن ما آمریکاست. دخالت عربستان حتی اگر وجود داشته نباید بزرگ انگاشته شود. در عین حال این تحلیلها نشان میدهند، عدهای علاقهمند نیستند. علت اصلی مشکلات جامعه را بدانند.
* کنترل صحنه میتواند بالاخره اعتراضات را از حالت تخریبی خارج کند تا در آینده فکری بهحال ریشههای آن توسط دولت شود؟
** خیر، قطعا این طور نیست. فیلتر کردن شبکهها در درازمدت راه به جایی نمیبرد. امروز مردم بهخاطر بسیاری از مشکلات در همین گروههای اجتماعی با یکدیگر در ارتباط هستند. ایجاد محدودیت در این شبکهها از ارتباطات فامیلی تا کسب و کار بسیاری را مختل کرده است. امروز در هر کلاس دانشگاهی گروه وجود دارد نمرات دانشجویان جزوات فایل صوتی سخنرانی استاد و نتیجه تحقیق دانشجو همه و همه درگروههای علمی قرار دارد. امروز حد بهرهبرداری از شبکههای اطلاعرسانی بسیار بیشتر از تصوراست. آنچه درحال وقوع است پژواک برخی از تندروهاست که عمق مشکلات را درک نمیکنند.
بهانه میتواند گرانی تخممرغ باشد اما بسیار ساده انگارانه است که همه چیز را فقط به تخممرغ و گرانی آن ربط دهیم. همین فردا دولت تخممرغ را رایگان کند آیا این مسائل کم خواهد شد. حال اگر عدهای مصلحتا علت اعتراضات گرانی تخممرغ میدانند، اشکالی ندارد اما امیدواریم برای حل اصلی مشکل آن را بهصورت واقعی درک کنند. نباید برای حل مشکلات فرافکنی کرد، امیدواریم متناسب با این تحلیلها واقعی تصمیمگیری شود. این امید جدی وجود دارد که صداها شنیده شود وصدای زنگ کمی خواب آنها برآشفته کند اما این برآشفتگی نتایج مثبت خواهد داشت و متوجه مسائل پیرامون خود خواهند شد و اگر این اتفاق بیفتد بهرهبرداری مثبتی از اتفاقات اخیر خواهیم داشت. با این امید که دیگر اغتشاش ایجاد نشود.
* راهکار عبور از بحران چه مواردی میتواند باشد؟
** مردم برای حرف زدن باید احساس آرامش بیشتری بکنند. فردی فریاد میزند که نتواند حرف بزند. کسی سنگ میاندازد که نتواند بهطور عادی حرف بزند. ما باید به جوانان خود یاد بدهیم که با شجاعت منطق و آرامش و عقلانیت حرف بزنند. آیا بعد از این هشدار باز میخواهیم واقعیتها را نادیده بگیریم و تحلیلهای یک سویه را بشنویم؟ آیا باز برای تحلیل مشکلات قرار است از کارشناسانی دعوت شود که شهامت ابراز واقعیتها را ندارند. اگر مجموعه رسانهها و صدا و سیما بهگونهای رفتار کنند تا مردم سخن خود را بگویند مشکلات مشخص خواهد شد.
امروز صدا و سیما تمام مشکلات را اقتصادی میداند و همه مشکلات را به دولت منتسب میکند. گوش مردم از این سخنان پر است. آیا فریاد زدن فقط باید علیه این دولت باشد؟ و تنها به آن اعتراض شود. رفتار همه ارکان مدیریت در نرخ سرمایهگذاری اثر گذار است. بهطور یقین همه بخشها یک دست در رفاه اقتصادی جامعه اثر گذارند. اگر واقعا فضای صدا و سیما باز شود و احساسات مردم تسکین پیدا کند و افراد بتوانند حرفشان را صریح تربیان کنند مشکلات در مسیر حل و فصل قرار خواهد گرفت.
* چرا در اعتراضات اخیر برخی رسانهها بیشتر مشکلات را به دولت نسبت میدهند.
** البته بدانیم آنقدر هم که اصولگرایان میاندیشند، این دولت نامحبوب نیست. آنقدر که فکر میکنند مردم از دولت کینه ندارند. اینکه بخش عمدهای از جامعه با اغتشاشات همراه نشدند، نشان میدهد که دولت روحانی محبوبیت نسبی دارد. آنقدر هم که فکر میکنند که باید همه کاسهها را سر دولت شکاند، درست نیست زیرا دولت توان دفاع از خود را دارد.علت فشار به بازنشستگان عملکرد نامطلوب دولت گذشته است.این موضوع برکسی پوشیده نیست.
ممکن است بازنشستگان معترض به دولت اعتراض کنند، اما همین عزیزان میدانند چه دولتی در امانت آنها دخالت کرد و چه کسانی نفت را دست بابک زنجانی دادند و آن دود شد. آنها در بحث بودجههای کلان توسط برخی از نهادها مصرف میشود نظر دارند. زمانی دولت به مردم اعلام میکند پول ندارد مردم درک میکنند اما زمانی که لیست ارقام بودجه مشخص میشود صدای مردم در خواهد آمد. انتشار شفاف بودجه تاثیرگذار است. هزینههایی که اهداف سیاست خارجی ما دنبال میکند مورد نظر مردم است البته همه مردم از اینکه ایران قدرتمند و سرآمد منطقه باشد خوشحال هستند. باید مقداری بالانس در این مورد ایجاد شود.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/209708
ش.د9604500