(روزنامه آرمان – 1396/10/20 – شماره 3513 – صفحه 3)
چند سال است که در ابتدای سال تحصیلی سوالی از سوی رئیسجمهور به عنوان پرسش مهر منتشر میشود که طی آن عالیترین مقام اجرایی کشور به موضوعات مهمی در سوال اشاره میکند. در سال تحصیلی 96- 97 هم روحانی این سوال را مطرح کرد: «در محیط مدرسه تحمل افکار دیگران، احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب را چگونه تمرین کنیم؟» این سوال رئیسجمهور در راستای مشی او که همان تعامل و تحمل دیدگاه مخالف است مطرح شد اما شاید با بسط این پرسش باید به این موضوع هم اشاره میشد که چگونه باید با جهان بیرونی هم ارتباط داشت و افکار آنان که خللی به منافع و مصالح ملی کشور وارد نمیکند را بررسی کرد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان روند ارتباطی با کشورهای دیگر باید از مدارس آغاز شود.
تصمیم متضاد
رئیسجمهور به مقوله آگاهی بخشی به دانشآموزان و دانشجویان تاکید بسیاری دارد و بارها به این موضوع اشاره کرده است. دکتر حسن روحانی ابایی از بیان نقدها به آموزش و پرورش ندارد چرا که آن را راهگشا در مسیر علمآموزی بهتر دانش آموزان میداند. اول مهر ماه سال جاری رئیسجمهور گفت: «امروز کتابهای درسی را باز میکنیم، غیر از عوض شدن جلد، فونت، عکس و تغییر بعضی عبارتها نسبت به زمانی که ما درس میخواندیم تغییر چندانی نکرده است. در حالی که ما باید دانشآموزان را حداقل برای ۱۲ سال آینده تربیت کنیم، کتابهای درسی ما دانش آموز را برای دیروز تربیت میکند نه برای فردا و حتی امروز.»
روحانی ادامه داد: «نحوه تدریس و اداره کلاس ما با همه تلاش معلمان نیاز به تحول جدید دارد. در پایان کار معلوم میشود که معلم، وزیر و دولت چقدر کار کردهاند و در پایان کار مشخص میشود که آیا ما یک نوجوان یا جوان مسئول ماهر علاقهمند به کار خلاق تحویل جامعه دادهایم یا تنها باعث شدهایم دانش آموزان حفظیاتی را که از یاد میرود حفظ کنند.» به رغم تاکیدات رئیس جمهور اما تصمیمی در آموزش و پرورش اتخاذ شد که قابل تامل بود. 17دیماه دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش گفت: «تدریس زبان انگلیسی در مدارس ابتدایی دولتی و غیر دولتی در ساعات رسمی یا غیررسمی ممنوع است و در صورت مشاهده برخورد خواهد شد.» مهدی نوید ادهم افزود: «برنامه آموزش و پرورش در دوره ابتدایی تقویت زبان فارسی و فرهنگ ایرانی اسلامی دانش آموزان است و آموزش زبانهای خارجی در دوره ابتدایی به هیچ عنوان توصیه نشده است و آموزش این زبان از دوره اول دبیرستان قابل اجراست.» مشخص نیست که چرا تصور میشود آموختن زبانی غیر از فارسی در مدارس به هویت زبان مادری دانش آموزان لطمه وارد میکند.
انتقاد حجاریان
تئوریسین جریان اصلاحات به این تصمیم وزارت آموزش و پرورش انتقاد کرد. به نوشته جماران؛ سعید حجاریان چنین به این تصمیم واکنش نشان داد: «اینکه چرا آموزش و پرورش در بخشنامهای اعلام کرده است در مدارس آموزش زبان انگلیسی متوقف شود در حالی که همه میدانند «العلم فی الصغر کالنقش فی الحجر» کاری است ناشدنی. چرا که موسسات خصوصی حی و حاضر هستند و خانوادهها فرزندانشان را در خارج از ساعات آموزشی به این موسسات خواهند فرستاد، زیرا میدانند در آینده همین طفل اگر بخواهد با ابزارهای تکنولوژیک دست و پنجه نرم کند یا ادامه تحصیل دهد سخت به زبان انگلیسی محتاج است.» وی ادامه داده است: «اینکه ادعا شود آموختن انگلیسی مانع از انس فرزندان با فرهنگ فارسی خواهد شد، سخن عجیبی است! مگر طفل زیر دوازده سال چقدر از مدرسه تأثیر میپذیرد؟ یا اینکه اساسا مدارس چقدر در فرهنگسازی نقش دارند؟ میدانیم اطفال در این سنین عمدتا از خانواده خود، فرهنگ و زبان مادری را میآموزند و این امری است که کاملا از حیطه نظارت دولت خارج است.
خانوادهای که دلبسته به فرهنگ زادبوم خود است طبعا آن را به نسلهای بعدی خود منتقل میکند و خانوادهای که از این فرهنگ دل کنده است، همان مسیر را پیش پای طفل خود میگذارد.» حجاریان تصریح کرده است: «گمان نرود که با حذف زبان انگلیسی همه فرزندان ایران، قاری قرآن خواهند شد؛ در جامعهای که قرآن را به نمط طوسی میخوانند و به تعبیر خواجه شیراز که میگوید: «حافظا میخور و رندی کن و خوش باش ولی/ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را» از قرآن ابزاری برای ریا و تزویر ساختهاند، چه انتظاری داریم که کودکان به سمت قرآن پیش بروند و زبان انگلیسی را رها کنند.
ما در این چهل سال به قدری از فرهنگ دینی و اسلامیمان بیرویه و بدون پشتوانه چِک کشیدهایم، که دیگر انبانمان خالی است و دیگر چِکمان را با هزار امضا و تضمین و قسم و آیه نمیخرند. قرآن در کشور ما مهجور است و به قول سعدی که میگوید: «بزرگزاده نادان به شهر وا مانَد/ که در دیار غریبش به هیچ نستانند» مانند ارز رایج در کشوری غریب است که در این دیار آن را نمیخرند.» حجاریان در پایان یادآور شد: «امروز باید به این پرسش پاسخ دهیم که چرا فرهنگ ایرانی اسلامی تا این حد غریب و مهجور واقع شده که در ایران خودمان خریدار ندارد و اطفال ما زبان دوم و سوم که فرانسه و آلمانی باشد را فرامیگیرند اما اندک اقبالی به فارسی و عربی نشان نمیدهند. با این روال شاید دور نباشد روزی که زبان فارسی سلیس را در تاجیکستان، بلندیهای پامیر، گوشهای از هند، اوستیا یا بدخشان پیدا کنیم.»
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/209740
ش.د9604501