تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۱  ، 
کد خبر : ۳۰۹۲۳۸

یک سند؛ سه ایدئولوژی متضاد

پایگاه بصیرت / مترجم: مریم اعتماد

(روزنامه ايران – 1396/10/18 – شماره 6687 – صفحه 13)

وقتی تمام 68 صفحه استراتژی امنیت ملی امریکا را می‌خوانی احساس می‌کنی در نوشتن این سند مهم امنیتی سه طرز تفکر و ایدئولوژی مختلف نقش داشته‌اند. نویسنده‌ای با تفکر و ایدئولوژی سلطنت طلبانه ترامپی، نویسنده‌ای با تفکر ژرف ملی گرایانه و نویسنده‌ای با تفکر و ایدئولوژی بوروکراتیک.

تفکر سلطنت طلبانه ترامپی در یک و نیم صفحه مقدمه این استراتژی امنیت ملی بیش از هر جای دیگری از این سند مشهود است و امضای حدود 5 سانتیمتری ترامپ پای این سند نیز مهر تأییدی بر وجود چنین تفکری است. این تفکر، تاریک‌ترین دیدگاه ممکن درباره جهان را ارائه می‌دهد و جامعه بین‌الملل را «جهان فوق‌العاده خطرناک» می‌نامد. در این قسمت هشدار داده شده است که نباید خشونت‌های اقتصادی را تحمل کرد. تفکر ژرف ملی تقریباً در نگارش بخش اعظم این سند دخیل بوده است و نویسنده که معلوم نیست زن بوده یا مرد، بر ارزش‌های متعدد امریکایی، اهمیت داشتن روابط با متحدان و بیان بدگمانی عمیق به دشمن دیرینه مردم امریکا یعنی روسیه متمرکز شده است. نویسنده برای نوشتن این بخش‌ها به مطالعات چندین ساله عقاید بنیادین سیاست خارجی امریکا رجوع کرده و با امانتداری، این باورها را بازتولید کرده است. به‌عنوان مثال، این باور که امریکا باید به‌عنوان کشور آزادی و فرصت‌ها در جهان باقی بماند یا آزادی مذهبی در آن حفظ شود و اقلیت‌های مذهبی آزادانه در آن زندگی کنند.

نویسنده‌ای که با تفکر بوروکراتیک در نوشتن این استراتژی ایفای نقش کرده، کار دشواری داشته است زیرا نگاه سلطه طلبانه ترامپی و نگاه ژرف ملی از یک پنجره به جهان نمی‌نگرند. بنابراین نویسنده بوروکرات این سند، سعی کرده این دو جهان‌بینی مخالف را با استفاده از مفاهیمی نظیر «دیپلماسی رقابتی» و «تسهیل فرصت‌های زندگی» مجدداً با هم آشتی بدهد. این تلاش‌ها باعث بروز تضادهایی در استراتژی امنیت ملی امریکا شده و خوانندگان را گیج کرده است زیرا در این سند اهمیت دیپلماسی با کوچک کردن وزارت خارجه نادیده گرفته شده یا از روسیه به‌عنوان رقیب خطرناک یاد می‌شود بدون آنکه اشاره‌ای به دخالت او در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 شود.کوتاه سخن اینکه، اصلی‌ترین خطر این «متن مقدس» ناتوانی‌اش در تأمین رضایت انواع تفکرها است. بنابراین عبارت استراتژی امنیت ملی که برای نام این سند انتخاب شده در واقع به معنای مقابله با دشمنان امریکا و محدود کردن انواع آزادی‌ها از جانب بسیاری از حاکمان ناسالم است.

نکته دیگر اینکه، در اولویت قرار دادن منافع امریکایی‌ها یا مبارزه با کانون‌های ترور یا تشخیص و در اولویت قرار دادن خطرات نه تنها هیچ کدام موضوع‌های تازه‌ای نیستند بلکه بدیهی است که هردولتی باید به آنها پایبند باشد و آنها را در استراتژی امنیت ملی خود بگنجاند. این در حالی است که استراتژی امنیت ملی ترامپ از این مسائل مهم تنها به شیوه توصیفی یاد کرده و در این سند هیچ ضرب‌الاجلی تعیین نشده، به هیچ عملکردی اشاره نشده و به ارقام و اعداد بودجه‌ها نیز ارجاع داده نشده است. تنها چیزی که هست دنبال هم قرار دادن یکسری صفات، قیدها و چرندیات خیالی است. از این رو، زمانی که قرار باشد اهداف واقعی تبیین و تصمیمات مهم گرفته شود، این استراتژی در پاسخ به آنها ناکارآمد خواهد بود.

ترامپ در استراتژی امنیت ملی خود از رقبای خطرناکی نظیر روسیه و چین و دولت‌های «سرکشی» مانند کره شمالی و ایران سخن گفت. چالش‌هایی که برای رویارویی با آنها دولت باید مرزهای خود را مستحکم کند، توافق‌های تجاری ناعادلانه را پاره کند، قدرت نظامی کشور را بازسازی کند و امریکا را حقیقتاً در اولویت قرار دهد اما در سخنرانی استراتژی امنیت ملی ترامپ جزئیات هیچ یک از این کارها و چگونگی رویارویی با تهدیدها شرح داده نشد. ترامپ در این سخنرانی تنها درباره دیوار کشیدن در مرزهای جنوبی امریکا با مکزیک صحبت کرد و از خود به خاطر کاهش مالیات‌ها و پایین آوردن نرخ بیکاری در امریکا تعریف کرد.

حالا افرادی که مسئول تجزیه و تحلیل سخنان ترامپ و استراتژی تازه امنیت ملی امریکا هستند با چالش‌های جدی برای قرار دادن این استراتژی در یک چارچوب عقلانی روبه‌رو هستند بویژه اینکه این استراتژی باید دربرگیرنده تصمیمات غیرقابل پیش‌بینی و توئیترمحور ترامپ در سیاست خارجی باشد. علاوه بر آنها، دولت‌های خارجی هم پس از شنیدن استراتژی امنیت ملی ترامپ دچار سردرگمی شده‌اند و می‌کوشند سیگنال‌های پیچیده‌ای را که رئیس جمهوری امریکا فرستاد، درک کنند.

منبع: آتلانتیک

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/item/453268

ش.د9604533

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات