تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۱۰  ، 
کد خبر : ۳۰۹۴۱۳
تاثیر سازمان‌های بین‌المللی در صلح جهانی و امنیت بین‌المللی

رویای صلح پایدار

اشاره: صلح مفروضه اصلی به وجود آمدن رشته روابط بین‌الملل بوده است. از تاسیس کرسی روابط بین‌الملل قضیه صلح و کنترل جنگ یکی از دلایل اصلی بحث و مجادلات نظری و عملی در جهان بوده است. تاکنون تئوری‌های زیادی در جهت ایجاد صلح و بر قراری امنیت جهانی در عرصه مطالعاتی روابط بین‌الملل به وجود آمده است و در زمینه‌های عملی نیز سازمان‌های زیادی برای بسط صلح در عرصه جهانی تاسیس شده است. به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم تلاش‌های زیادی در زمینه ایجاد صلح جهانی چه در زمینه تئوریک و چه عملی انجام شده است. در این جا این سوال پیش می‌آید که سازمان‌های بین‌المللی چه تاثیری در صلح جهانی و امنیت بین‌المللی به خصوص بعد از جنگ سرد داشته است به همین علت در این پژوهش سعی می‌شود تا با استفاده از رویکرد نهاد گرایی به این موضوع پرداخته شود.
پایگاه بصیرت / شاپور فرهادی

(روزنامه مردم‌سالاري - 1396/11/04 - شماره 4519 - صفحه 8)

مقدمه

از عوامل اصلی در ایجاد دگرگونی در روابط بین دولت‌ها، وحشت از جنگ می‌باشد که به صورت انگیزه‌ای برای همکاری بین‌المللی به منظور رسیدن به صلح جهانی درآمده است. یکی از دلایل اصلی به وجود آمدن سازمان‌های بین‌المللی پس از جنگ جهانی دوم نیز،برقراری صلح و امنیت بوده است. در اين راستا اقدامات سازمان‌های بین‌المللی براي حل و فصل مناقشات داراي اهميتي حياتي است؛ چرا که بیشتر این سازمان‌ها، به عنوان نهادهاي فراملي، توانايي و مشروعيت ايفاي نقشي تاثيرگذار و مورد پذيرش همگان را در جامعه جهاني دارا می‌باشد. می‌توان صلح را ماهیت اصلی به وجود آمدن این سازمان‌ها دانست.

به همین دلیل هدف اصلی، بررسی میزان کارکرد سازمان‌های بین‌المللی در تامین صلح جهانی می‌باشد این پژوهش سعی دارد به این موضوع بپردازد، که چگونه سازمان‌های بین‌المللی پس از پایان جنگ سرد، در تامین صلح جهانی،می‌توانند تاثیرگزار باشند. فرضیه مطرح شده در این مقاله این است که باوجود حقوق و وظایفی که سازمان‌های بین‌المللی در چارچوب قوانین خود،برای دولت‌ها وضع کرده‌اند، نقش تعیین‌کننده‌ای در تامین صلح جهانی دارا می‌باشد (بیگ زاده. 1390: 12).

سازمان‌های بین‌المللی دو نوع سازمان کاملا متفاوت را دربرمی‌گیرند؛ اولین نوع مربوط می‌شود به سازمان‌های بین‌المللی دولتی که آن‌ها را دولت‌های ملی تشکیل می‌دهند و اداره می‌کنند. دومین نوع مربوط می‌شود به سازمان‌های بین‌المللی غیردولتی که دولت‌های ملی نقش مستقیمی‌در تشکیل و اداره آن‌ها ندارد. امروزه تعداد سازمان‌های بین‌المللی دولتی را بین 300 تا 400 تخمین زده اند.

امروزه درجامعه بزرگ جهانی، سازمان‌هاي بين‌المللي نه تنها در حوزه‌هاي فني، تجاري و صنعتي، مديريت جامعه بين‌المللي را عهده‌دار شده‌اند بلكه در امور حاكميتي مثل حفظ صلح، خلع سلاح و كنترل تسليحات نيز قد عَلَم كرده‌اند. بر اين اساس سازمان‌هاي بين‌المللي كه ماهيتاً نهادهايي فاقد حاكميت قلمداد مي‌شوند از رهگذر توافق دولت‌ها به اعمال اختيارات حاكميتي مختلف مبادرت مي‌ورزند.

در اين وادي يك سازمان بين‌المللي، اجتماعی از دولت‌ها می‌باشد. محل استيلاي قدرت سازمان‌هاي بين‌المللي متغير است ولي هر آنچه كه به صورت امور داخلي يك كشور در نيايد را مي‌توان تحت نفوذ این سازمان‌ها در جامعه بین‌المللی دانست (بیگ‌زاده. 1390: 14.)

نهاد گرایان لیبرال نیز معمولا دیدگاه خوش بینانه‌ای نسبت به نقش نهاد‌های بین‌المللی در ایجاد و گسترش همکاری‌های بین‌المللی و در نتیجه صلح دارند و معتقدند که از سازمان‌های بین‌المللی و توانایی آنها می‌توان برای افزایش یا تثبیت مزایای صلح، مانند وابستگی متقابل اقتصادی و کاهش هزینه‌های جنگ از طریق تنبیه جمعی متجاوز استفاده کرد(مشیرزاده.1388: 59.)

از مسايل و اهداف اصلي سازمان‌هاي بين‌المللي در قرن حاضر رسيدن به صلح جهانی وامنيت دسته جمعي بوده است كه اين امر در اساسنامه سازمان بين‌المللي مهم قرن، سازمان ملل متحد متبلور شده است. در واقع جنگ سرد باعث اختلال در روند سیستم امنیت بین‌المللی گردید.پس از پایان جنگ سرد نیز جهان وارد یک دوره انتقالی گردید و این وضعیت، زمینه را برای نزدیکی بیشتر ملت‌ها در جهت حل بعضی معضلات فراهم کرد، و در نتیجه سازمان‌های بین‌المللی تمام هدف خود را بر این مساله گذاشتند که با تشکیل کنفرانس به راه حل‌هایی برای رسیدن به صلح و همکاری‌هایی در صحنه جهانی دست پیدا کنند.

چارچوب نظری

سازمان‌های بین‌المللی در حقیقت بیانگر نوعی فدرالیسم جهانی هستند.در فدرالیسم جهانی ما شاهد تجمع‌هایی هستیم، که عناصر تشکیل دهنده آن (دولت‌ها) ویژگی دولت بودن خودشان را حفظ کرده اند و ضمن حفظ ویژگی خودشان یک نهاد مستقل از خود ایجاد کرده‌اند. سازمان‌های بین‌المللی در واقع، نماد بسیار بارز فدرالیسم جهانی می‌باشند که حیات مستقل و شخصیت حقوقی مستقل از عناصر خود را دارند. به طور خلاصه، سازمان‌های بین‌المللی از یک دید شبیه دولت‌های فدرالی هستند که ما اکنون در جهان شاهد آنها هستیم، از این دیدگاه که سازمان‌های بین‌المللی، مجموعه‌ای از نهاد‌ها هستند که با یکدیگر جمع می‌شوند و یک نهاد دیگری به وجود می‌آورند، شبیه فدرالیسمی‌است که ما بین دولت‌ها می‌شناسیم و هر کدام از درون مستقل هستند اما در بیرون و سیاست خارجی خود، به منظور حفظ وحدت و رسیدن به یک امنیت جمعی در بین خود با یکدیگر همکاری و فعالیت می‌کنند (بیگ‌زاده.1390: 1)

امروزه زندگی بین المللی بدون سازمان‌های بین‌المللی اصلا قابل تصور نیست،یعنی هیچ دولتی را بلا استثنا نمی‌توان پیدا کرد که عضو یک یا چند سازمان نباشد و این بیشتر از پیش اهمیت برقراری رابطه و همکاری به منظور رسیدن به یک اجماع نظر و اتفاق نظر بین دولت‌ها را نشان می‌دهد. بنابر این ملاحظه می‌شود که تا چه حد سازمان‌های بین‌المللی در زندگی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بین‌المللی از جایگاه مهمی‌ برخوردارند. سازمان‌های بین‌المللی از دیرباز در برقراری و حفظ صلح و امنیت تاثیر داشته‌اند و از روش‌های مختلفی به منظور حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات استفاده می‌کنند، که شامل روش‌های سیاسی مانند مذاکره، میانجی‌گری، سازش و یا روش‌های حقوقی مانند داوری و رسیدگی قضایی می‌شود(همان: 4)

با توجه به تحولاتی که امروزه در جامعه بین‌المللی رخ داده است،نقش سازمان‌های بین‌المللی غیر دولتی روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می‌شوند و حضور این سازمان‌ها ابعاد وسیعتری به خود می‌گیرد و علت آن هم این است که ایجاد این سازمان‌ها نسبت به سازمان‌های بین‌المللی فوق‌العاده ساده‌تر است و در بررسی صلح در جامعه بین‌الملل نیز سازمان‌های غیر دولتی بیش از سازمان‌های دولتی به مقوله صلح اهمیت داده اند.قلمرو فعالیت‌های این سازمان‌ها از حقوق بشر تا مخاصمات مسلحانه و محیط زیست می‌باشد که همه به نحوی صلح و آرامش جهانی را هدف خود قرار می‌دهند (غفوری.1383: 24.)

هر بار که تغییر عمده‌ای در جامعه بین‌الملل حاکم شده است،نقش دیپلماسی در سیاست جهانی مورد بازنگری مجدد قرار گرفته است. این موضوع در ابتدای قرن بیستم و در سایه تحولات عمده واقع در آن زمان مصداق دارد و هم‌اکنون نیز در دهه اولیه قرن بیست و یکم وهزاره سوم تجلی یافته است. در قرن جدید، علاوه بر وجود عناصر و عوامل تکنولوژیک جدید،در عرصه دیپلماسی «دولت‌زدایی» شده است.این عنصر مهم و تاثیر گزار باعث گردید در مناسبات، صلح، جنگ و ثبات از میان برداشته شود و سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیر دولتی روی کار آمده‌اند، که درصددند با گسترش فعالیت‌های دیپلماتیک خود در صحنه‌های بین‌المللی نقش آفرین باشند و محدودیت کارکرد دولت‌های ملی را در عرصه بین‌المللی و دیپلماسی برطرف سازند(همان: 26.)

از دیدگاه نهادگرایان با افزایش نقش نهاد‌های بین‌المللی ما شاهد گسترش همکاری‌‌های بین‌المللی در جهت منسجم ساختن بیشتر جامعه بین‌المللی می‌باشیم. برخی از تحلیل‌گران این دیدگاه ادعا می‌کنند که جنگ را می‌توان از میان برداشت و فرهنگ صلح را جایگزین آن کرد.اندیشه‌های کسانی مانند ویلسون و آنجل بر پایه دیدگاه لیبرال‌ها در مورد موجودات انسانی و جامعه انسانی است، این که انسان‌ها موجودات عقلانی هستند و با عقلانیت به این مهم می‌رسند که با ایجاد مجموعه‌ای از سازمان‌ها، همه می‌توانند از فرهنگ غنی صلح و آرامش و امنیت حاصل از آن در روابط بین‌الملل بهره‌مند شوند. همه این مسائل پایه تاسیس سازمان‌های بین‌المللی از جمله جامعه ملل شد (ساعد.1389: 16.)

شکست‌های جامعه ملل در دهه 1930موجب تردید پیرامون وجود هماهنگی منافع در برقراری صلح گردید، به همین خاطر تلاش بر این شد که به منظور تامین صلح و امنیت بین‌المللی ملت‌ها و حل و فصل منصفانه اختلاف‌ها، حقوق و سازمان‌های بین‌المللی با قدرتی کارآمد تلفیق شوند.

درک صحیح از مفاهیم صلح و امنیت نه تنها در رابطه با سازمان‌های بین‌المللی امری ضروری است، زیرا این سازمان‌ها از تاثیرات بسیار مهمی ‌بر روند تحولات جامعه جهانی برخوردار بوده‌اند و به مرور زمان نیز بر اهمیت آنها افزوده می‌شود، بلکه از آنجایی که فرضیه‌های متعددی در پی شناخت و نقش و برسمیت شناختن این سازمان‌ها به وجود آمده‌اند، بدون این شناخت نمی‌توان به خوبی نسبت به میزان تاثیرگزار بودن این سازمان‌ها قضاوت کرد.

مقاله حاضر تلاش خواهد کرد تا با بهره‌مندی از رهیافت نهادگرایی نولیبرال به بررسی مفهوم صلح و نقش سازمان‌های بین‌المللی در میزان تامین این مفهوم در جامعه بین‌المللی امروز بپردازد.

سازمان‌های بین‌المللی

پس از جنگ سرد،شکل و ماهیت روابط بین‌الملل دستخوش تحولات متعددی گردید. مهم‌ترین رویدادهایی که به پیچیدگی روابط عصر حاضر انجامیده است پراکندگی مراکز قدرت در جهان، ظهور علم و تکنولوژی، ایجاد و تقویت نقش سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیر دولتی و موارد دیگر را شامل می‌شوند.پیدایش تکنولوژی پیچیده نظامی‌به عنوان وسیله‌ای در خدمت سیاست خارجی دولت‌ها و نفوذ پذیر شدن مرزهای کشور‌ها باعث شد که بر نقش سازمان‌های بین‌المللی به منظور افزایش همکاری میان دولت‌ها افزوده شود. این مساله به این خاطر می‌باشد که دولت‌ها در حال حاضر از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیست‌محیطی وحتی سیاسی و نظامی‌ آسیب‌پذیر گشته‌اند و نمی‌توانند خود را از جریان‌های جهانی برحذر داشته و به تنهایی در صدد حفظ امنیت مرزی خویش برآیند.

پس از جنگ سرد «میخائیل گورباچف» نخستین کسی بود که در کتاب خود تحت عنوان «به سوی دنیای بهتر» از جایگزینی همکاری به جای «رویارویی» میان شرق و غرب سخن گفت و نیاز دنیای جدید را به همکاری در تمامی ‌زمینه‌ها مطرح کرد (غفوری.1383: 26.)

سازمان‌های بین‌الملل به منظور ایجاد همکاری و تعاون بین دولت‌ها در زمینه‌های مختلف از جمله: تبادل اطلاعات، اکتشافات و تجربیات یکدیگر به وجود آمده اند تا دولت‌ها را در پاسخ به نیازهای اساسی و ارائه خدمات در سطح جهان یاری دهند که این از عهده یک کشور منفرد ساخته نیست.سازمان ملل متحد هسته مرکزی این سازمان‌ها بوده و نقش آن هماهنگ کردن کلیه همکاری‌های بین‌المللی است.

پایان جنگ جهانی دوم،تشکیل سازمان ملل متحد را در سایه همکاری نهادینه کشورهای قدرتمند به منظور ایجاد صلحی پایدار برای جامعه جهانی بشارت داد. این سازمان به عنوان اولین نهاد مدافع صلح در جهان معرفی می‌شود که اهداف خود را بر چهار اساس استوار کرده است: حفظ صلح و امنیت بین‌المللی، توسعه روابط دوستانه بین ملل براساس احترام به اصل برابری حقوق و خودمختاری ملت‌ها همکاری بین‌المللی به منظور حل مسائل جهانی در زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بشردوستی و احترام به حقوق بشر و آزادی‌های اساسی برای همگان تاسیس گردید.

ملاحظه می‌شود که پیدایش اولین سازمان‌های بین‌المللی در جامعه جهانی مهم‌ترین مساله و دغدغه خود را صلح و امنیت و آزادی مطرح کرده‌اند. سازمان ملل متحد در مدت فعالیت خود اغلب به منظور جلوگیری از وضعیت‌های خطرناک بین‌المللی که ممکن بوده است به جنگ منتهی شود، دو طرف متخاصم را به استفاده از شیوه‌های دیپلماتیک مانند شرکت در مذاکرات به جای توسل به اسلحه ترغیب کرده است. بنابر این سازمان ملل متحد، تاکنون نسبتا نقش تعدیل کننده و یا آرام بخش در بسیاری از مناقشات بین‌المللی ایفا کرده است. این نقش، به ویژه در بحران برلین (1949-1948) و کوبا(1962) از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.

اهمیت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سال 1967 در دو منطقه خاورمیانه، پس از آنکه مصر تقاضای خروج نیروهای مزبور را از صحرای سینا نمود، بوضوح مشخص شد، زیرا پس از خروج این نیروها بلافاصله جنگ در گرفت. در انديشه نهادگرايي نئوليبرال، سازمان‌هاي بين‌المللي قادرند همکاري بين دولت‌هاي ملي را در موضوعات جهان شمول تقويت نموده و مستقل از اراده قدرت‌هاي بزرگ در صحنه بين‌الملل عمل نمايند(بیگ زاده.1390: 30.)

سازمان‌های بین‌المللی به دو دسته سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی تقسیم می‌شوند، هر کدام از این سازمان‌ها در زمینه صلح فعالیت‌های زیادی داشته‌اند اما امروزه به وضوح شاهد افزایش نقش سازمان‌های غیردولتی در تامین صلح جهانی می‌باشیم. این نوع سازمان‌ها عمدتا دارای انگیزه‌های بشردوستانه بوده و قادر به ایجاد ثبات و نگه داری صلح جهانی هستند.به منظور حفظ بی طرفی،اغلب این نهاد‌ها، رویه‌ای بی‌طرفانه پیشه کرده و در خارج از مجموعه دولتی مبادرت به همکاری و فعالیت می‌نمایند. برخی از این تشکیلات عبارتند از: سازمان‌های بین‌المللی مذهبی مانند:سازمان‌های کلیسای کاتولیک و واتیکان، تشکل‌های اسلامی، مذاهب دیگر در چارچوب فدراسیون‌های دینی، انجمن بین‌المللی وکلای دادگستری، فدراسیون جهانی انجمن‌های طرفدار ملل متحد،اتحادیه بین‌المجالس، و سازمان بین‌المللی اتحادیه‌های کارگری.

اما از میان آنها گروه‌هایی نظیر آکسفام، در زمینه نجات کودکان و جامعه تاکنون در کشورهای اوگاندا،کامبوج،سودان کمک‌های انسانی مهمی‌را ارائه کرده‌اند. از زمان تاسیس سازمان‌های بین‌المللی تاکنون با هرنوع مشکلی که امنیت جهانی را نقض کرده است برخورد کرده‌اند و در این زمینه راهکارهای مختلفی ارائه کرده‌اند، یکی از موارد تهدیدآمیز صلح به خصوص در عصر کنونی جامعه جهانی، بحث تروریسم است که در این زمینه بیشتر سازمان‌های بین‌المللی، به خصوص سازمان ملل قطع نامه‌های بسیاری در این زمینه صادر کرده اند.در واقع موضوع تروریسم یک تهدید جهانی است.

اعمال تروریستی نظیر قتل، گروگانگیری، هواپیماربایی ‌و تخریب اموال و اماکن، حقوق بشر و آزادی‌های اساسی را نقض کرده و روابط بین‌الملل ‌را تحت‌تأثیر قرار داده است.ماهیت جهانی این مسأله، جامعه بین‌المللی را وادار به انجام ‌اقداماتی برای مقابله با تروریسم کرده است. گرچه اقدامات مختلفی اعم‌از یکجانبه، دوجانبه و یا منطقه‌ای برای کنترل تروریسم صورت گرفته، اما در نگاه رویکرد نهادگرایی نولیبرال، اقدامات همه‌جانبه و مشارکت تمامی‌دولت‌ها در مبارزه با تروریسم امری اجتناب‌ناپذیر است و مناسب‌ترین‌مکان برای حل این مشکل جهانی، سازمان ملل متحد است.

با افزایش اعمال تروریستی، دولت‌ها به اهمیت سازمان‌های جهانی در مقابله با تروریسم‌ پی برده‌اند. عمده‌ترین نتیجه پاسخ حقوقی جامعه بین‌المللی، انعقاد کنوانسیون‌هایی است که درصدد تنظیم یا توسعه صلاحیت کیفری دولت‌های عضو نسبت ‌به اعمال مختلف تروریستی و در نهایت مجازات متهمین به ارتکاب چنین به عنوان مهم ترین دلیل تهدید امنیت و صلح جهانی مطرح شد و جامعه جهانی تنها از طریق فعالیت‌های جمعی سازمان‌ها توانست از میزان این تهدیدات بکاهد و به منظور جلوگیری از وقوع حوادث دیگر شبیه به این موضوع، اقداماتی را انجام دهد. در واقع فعالیت‌های سازمان ملل و سایر سازمان‌های غیررسمی ‌مدافع صلح، در آماده کردن افکار جامعه جهانی به منظور مبارزه با تروریسم بسیار تاثیرگزار بوده است.

تروریسم و سازمان‌های بین‌المللی

ترور با اشكال‌ مختلفش‌ همراه ‌با پيدايش‌ بشر موجوديت‌ يافت ‌و در طول‌ تاريخ‌ انسان‌هاي ‌زيادي‌ را از صحنه‌گيتي‌ حذف ‌و جوامع ‌انساني ‌را با ناامني ‌و وحشت‌ روبرو ساخت‌. شايد محسوس‌ترين ‌فرايند پديدة‌ فوق‌، ايجاد بي‌ثباتي‌ و تزلزل ‌در روابط ‌ميان ‌انسان‌ها و به‌تبع ‌آن‌ بي‌اعتمادي‌ آن‌ها نسبت‌ به ‌عواطف‌ و احساسات‌ بشري‌و نوع ‌دوستانه ‌باشد؛ اما ايجاد ارعاب‌و حذف‌ رقبا از صحنه‌هاي‌ مختلفِ اجتماعي‌، سياسي‌ و اقتصادي‌ از عمده‌ترين ‌انگيزه‌هاي‌ اين‌حركت‌ ضد انساني ‌مي‌باشد كه‌ تاكنون‌ نيز اين‌گونه ‌بوده ‌است‌.

بعد از تشكيل ‌سازمان‌ ملل‌ متحد و عضويت ‌اكثر كشورهاي ‌جهان ‌و پذيرش‌ منشور ملل‌متحد از سوي ‌آنان‌، مبارزه‌با تروريسم‌ در سطوح‌ بين‌المللي ‌بر عهده ‌اين ‌سازمان ‌نهاده ‌شد. همه ‌كشورها دريافته‌اند كه‌ تنها از طريق‌ همكاري ‌جهاني ‌مي‌توان‌ به ‌مبارزه ‌عليه ‌تروريسم ‌برخاست‌، كه ‌تاكنون ‌اين ‌همكاري ‌با سازمان‌های بین‌المللی و محوريت ‌سازمان‌ملل ‌متحد در موارد متعدد به‌ انجام‌ رسيده ‌است‌ .

در حيطه‌ سياسي‌، مجمع‌ عمومی‌همه ‌اعمال‌ تروريسم‌ بين‌المللي‌ را به ‌دفعات ‌محكوم‌ كرده ‌است.

كنوانسيون ‌بين‌المللي ‌عليه ‌بمب‌گذاري‌ تروريستي‌، كه‌در سال‌1997 در مجمع‌ عمومی‌به ‌تصويب ‌رسيد، مقرر مي‌كند كه‌دولت‌ها متهمان‌ به‌ بمب‌گذاري‌ تروريستي ‌را، يا بايد تحت‌ پيگرد قانوني ‌قرار دهند، يا آن‌ها را به ‌كشور اصلي‌شان‌ تسليم‌ كنند. اعلاميه ‌درباره ‌اقدامات‌ براي‌ رفع‌ تروريسمِ بين‌المللي ‌مصوب‌ سال ‌1994 نيز حركتي ‌واقعي ‌در زمينه ‌اقدامات ‌ملي ‌و بين‌المللي‌است‌، كه ‌در مقابله ‌با تروريسم‌ بايد توسط ‌دولت‌ها اجرا گردد. از دیگر سازمان‌های مدافع صلح در برابر تروریسم و جنگ سازمان عفو بین‌الملل و دیده بان حقوق بشر می‌باشد که در زمینه فعالیت‌های زیادی کرده‌اند و اخیرا هم در میانمار فعالیت‌های گسترده‌ای را به منظور حفظ صلح انجام داده‌اند.

از این جهت می‌توان نتیجه گرفت که بعد از وقوع حوادث یازده سپتامبر به دلیل مطرح شدن تروریسم به عنوان یک عامل تاثیرگزار و مختل‌کننده صلح و آسایش جهانی، سازمان‌های بین‌المللی نقش مهم‌تری را در ذهن افکار عمومی ‌ملت‌ها به منظور حمایت از امنیت جامعه جهانی بازی کرده‌اند و مسئولیت‌های مهم‌تری پیدا کرده‌اند. چرا که اگر این نهادهای حامی‌صلح جهانی وجود نداشتند، ایجاد اتحاد و همبستگی بین دول به منظور همکاری و صلح به آسانی امکانپذیر نبود و این مساله با مقایسه قبل و بعد از ایجاد سازمان‌های بین‌المللی به وضوح مشخص بوده است.

صلح جهانی

جامعه جهانی در شرایطی دهه اول قرن بیست و یک را پشت سر می‌گذارد که هنوز با چالش‌های جدی در زمینه دستیابی به صلح و عدالت اقتصادی و امنیت انسانی روبه روست.صلح در معنای جدید خود به معنای هماهنگی در فعالیت‌های انسان می‌باشد حالتی که درآن همزیستی مسالمت آمیز و شرافتمندانه وجود دارد و جز ارزشمندترین و اصولی ترین نیازهای بشری است که در آن زندگی اجتماعی در توازن وجود دارد. امروزه همزیستی مسالمت‌آمیز یک حق و یک تکلیف است و ترویج فرهنگ جهانی عدم خشونت، صلح و برابری اولویت دارد. ( منصوری.1389: 7)

صلح در نظام حقوق بین‌الملل اساسا صلح بین‌المللی است که به دلیل انعطاف در مفاهیم و اجزای صلح و ارتباط متقابل جوامع ملی با منافع جامعه بین المللی،ممکن است صلح محلی و ملی را نیز در برگیرد. عملکرد و تجربه کاری سازمان ملل متحد در اواخر قرن بیستم به خوبی نشان داده که با محدود شدن تدریجی صلاحیت‌های صرفا ملی به نفع صلاحیت‌های بین‌المللی، برخی موارد خشونت در درون اجتماعات ملی و حتی علیه پاره‌ای از اقشار جمعیت یک کشور ممکن است تهدیدی علیه صلح و امنیت بین‌المللی شمرده شوند. در اینجا مطرح می‌شود که صلح بین‌المللی نه صرفا ناظر بر صلح در روابط بین دولت‌ها بلکه متضمن وضعیت بهینه در روابط دولت‌ها و ملت‌ها و همچنین در روابط بین انسان‌ها نیز هست.امروزه اولویت جامعه بین‌المللی و حقوق حاکم بر آن، صلح فراگیر بین‌المللی و نه تنها منطقه ای بلکه جهانی است، صلحی که همه بازیگران بین‌المللی و ملت‌ها و تمدن‌های جامعه بشری را تحت پوشش قرار دهد. باید بشریت و جامعه بشری را شاخص تعیین کننده دامنه صلح دانست(ساعد.1389: 27.)

سازمان‌های بین‌المللی تجاری و صلح

یکی از عوامل مهم ناکامی ‌بشر در دستیابی به صلح، توزیع نابرابر منابع اقتصادی و دسترسی به امکانات بقاست. در حالی که توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی به گونه‌ای این ناعدالتی را به عنوان اصل مهم صلح جهانی ترمیم می‌کند و شکاف اجتماعی و فرهنگی را تقلیل می‌دهد و به همین میزان نیز احتمال تنش و خشونت را خواه در روابط انسانی، بین ملت‌ها و تمدن‌ها و نهایتا بین دولت‌ها کاهش خواهد داد و در نهایت جنگ و درگیری نیز به حداقل خواهد رسید. از نظر رویکرد نهادگرایی نولیبرال در جامعه بین‌المللی پیدایش سازمان‌های بین‌المللی تجاری و اقتصادی نه تنها به صلح کمک می‌کند بلکه با وجود مذاکرات کشور‌ها و تعاملات اقتصادی بین آنها و نیاز روز افزون هر کشور در زمینه‌های مختلف به کشور دیگر بحث وابستگی متقابل را به وجود می‌آید که روند توسعه را نیز فزونی می‌بخشد (ساعد.1389: 32) در این چارچوب آن چه که مهم است و اهمیت دارد بحث عدالت و رعایت کردن آن از جانب سازمان‌های بین‌المللی است، از این نظر گفته می‌شود که تحقق عدالت از دغدغه‌های اصلی سیاستمداران و دست‌اندر کاران نظام‌های اقتصادی و اجتماعی است اما نکته اینجاست که هر گروهی و مکتبی راه رسیدن به عدالت اقتصادی و تحقق آن را به شکل خاصی عملی می‌داند. پس از نظر و جنبه اقتصادی همکاری نهادینه دولت‌ها در چارچوب سازمان‌های بین‌المللی تجاری می‌تواند به پیشبرد صلح جهانی کمک کند.

ارتباط بین صلح جهانی و سازمان‌های بین‌المللی

سازمان‌های بین‌المللی، سازمان‌های غیردولتی منطقه‌ای و جهانی از جمله بازیگران جدید در عرصه بین المللی محسوب می‌شوند. گروهی از سازمان‌های بین‌المللی که در حوزه‌های مانند حقوق بشر، جنگ و صلح و ... فعالست دارند تاثیر بیشتر و عمیق تری در تحول مفهوم صلح بر جای می‌گذازند. بازیگران فراملی اعم از دولتی یا غیر دولتی تاثیرات زیادی بر صلح و دگرگونی نحوه تامین آن دارند که از فعالیت آنها در برقراری صلح و امنیت در جهان صورت می‌گیرد (سرمست، 1388: 206.)

سازمان ملل متحد که پس از جنگ جهانی دوم جایگزین جامعه ملل شد، بزرگترین سازمان بین‌المللی است که نقش اصلی را در حفظ صلح و تامین امنیت در جهان به عهده دارد. این سازمان که تبلوری از امنیت دسته جمعی است، سازمان بین دولتی محسوب می‌شود. این سازمان نقش موثری در برقراری امنیت و تامین صلح در جهان ایفا کرده است. برخی از این اقدامات مستقیم مثل تشکیل گروهای صلح بانی در مناطق بحران‌زده و برخی از آنها غیر مستقیم بوده است. مانند تشکیل سازمانهای حقوقی و داوری برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات، ایجاد ساختارها، رژیم‌ها، قواعد و هنجارهای بین‌المللی مناسب برای تبادل اطلاعات، شفاف‌سازی امور و کاهش ابهام، مقابله با رفتارهای ناهنجار بازیگران در عرصه بین‌المللی و بالاخره فراهم آوردن بستری مناسب برای مدیریت جمعی منازعات به حفظ صلح و برقراری امنیت در جهان کمک می‌کند ( سرمست،1388: 206.)

در مورد سازمان‌های نظامی‌ بین‌المللی مثل سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) می‌توان گفت در حفظ صلح میان اعضای خود موفق بوده‌اند و احتمال می‌رود با گسترش حوزه فعالیت آنها به سایر نقاط نقش فعالتری در تامین صلح و امنیت جهانی در سایر مناطق جهان ایفا کند. برای نمونه: رهبران کشورهای عضو ناتو در نوامبر 1991 «بیانه صلح و همکاری رم» را صادر کردند. در این بیانیه که به دنبال بیانیه لندن در 1990 صادر شد، بر این امر تاکید شده بود که در این زمان ، تشکیل اجتماعی متشکل از ارزش‌های مشترک آزادی، دموکراسی و حقوق بشر در میان مردم آمریکای شمالی و مردمان تمامی‌کشورهای اروپایی میسر است. نهادهایی که در آن زمان، مسئولیت تشکیل چنین اجتماعی را بر عهده داشتند، اتحادیه اروپای غربی، شورای اروپا، جامعه اروپایی، سازمان امنیت و همکاری اروپا و ناتو بودند که می‌بایست در برابر بی ثباتی‌های ناشی از اختلافات اقتصادی و منازعات ملی گرایانه، راهکارهایی را ارائه می‌دادن. رهبران کشورهای ناتو، راه حل برون رفت از بحران‌های جدید را در به کارگیری همزمان سه رهیافت «گفتگو»، «همکاری» و «حفظ توان دفاع جمعی» می‌دانستند (کولایی،تیشه یار.1386: 71.)

سازمان کنفرانس اسلامی‌یکی از سازمان‌های بین دولتی مهم به خصوص در بین کشورهای اسلامی‌می‌باشد این سازمان به خصوص در نقش آفريني ايران به عنوان رياست پيشيني سازمان در حل بحران‌هاي منطقه‌اي، بحران سوريه و ترکيه، کوزوو و حل مسايل و مشکلات فلسطينيان، ليبي، افغانستان و عراق و کسب موفقيت‌هاي افتخار آفرين در اين عرصه‌ها، پتانسيل بالقوه ونهفته اين سازمان را فراروي صاحب نظران و نظريه پردازان سياسي قرار داده است که می‌تواند با بهره مندي بهينه از آن، بيش از آنچه است، در عرصه بين‌المللي به ايفاي نقش بپردازد. يکي از اولويت‌هاي مهم سازمان کنفرانس اسلامي، تلاش براي رفع تشنج و اختلاف ميان کشورهاي عضو سازمان بوده است. همچنین همايش ژنو اولين تجربه موفق سازمان کنفرانس اسلامی‌در انجام اقدامی ‌جمعي و محتوايي در زمينه حقوق بشر در تعاطي با سازمان ملل متحد محسوب می‌شود (رحمانی.1390: 2.)

باید یادآور شویم مطالعه و بررسی نظامهای منطقهای از آن جهت دارای اهمیت میباشد که شناخت مسائل منطقهای؛ تعاملات؛ جهت‌‌گیری و همکاریهای منطقهای به تصميم سازان و تصميم‌گيران در تدوين استراتژي‌هاي كشورها و همكاري‌هاي منطقه‌اي کمک همه جانبهای مینماید. ارزیابی و مرور یک سازمان بینالمللی و نهاد همگرا به نام اتحادیه آفریقا (African union) که بیش از چهار دهه از تاسیس ابتدایی آن با عنوان سازمان وحدت آفریقا می‌گذرد و به نوعی نخستین تجربه همگرایی در قاره آفریقا با استفاده از مدل منطقهگرایی منطقهای و بهرهگیری از الگوی نو کارکردگرایی میباشد ما را در شناخت تاثیر نهادهای همگرا در قرن حاضر یاری مینماید. سازمان وحدت آفریقا در ابتدای کار فعالیت‌های خود را بر اهداف سیاسی که در ماده دوم اساسنامه آن ترسیم شده بود، متمرکز کرد.

در این چارچوب این سازمان نقش عمده‌ای در استعمارزدایی از قاره آفریقا، حل و فصل مسالمت آمیز منازعات مرزی کشورهای این قاره، دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی اعضا و مبارزه با آپارتاید ایفا کرد. امروزه دیگر دادههای سیاسی به تنهایی نمیتوانند ساختارهای نوینی در نظام بین‌المللی ایجاد نمایند و این بازیگران همگرا هستند که با بهرهگیری از حاصل جمع قدرت واحدهای سیاسی میتوانند در ماهیت نظام بینالملل نقش ایفا نمایند و این اتحادیه آفریقا بوده است که با فرایندی طولانی و پرهیز از خلق ناگهانی درصدد نهادینه ساختن همگرایی نوين در آفریقا بوده است و تا کنون توانسته با نگاهی عملیاتی گام‌های موثری را در جهت اهداف والای خود که توسعه پایدار و تامین صلح و امنیت آفریقا می‌باشد گام بردارد (خلخالی.1388.)

بر این اساس می‌توان گفت تلاش‌های بسیار زیادی از جانب سازمان‌های بین‌المللی برای برقراری صلح در جهان انجام گرفته در بالا به ذکر تعدادی از آنها پرداخته شد.

نتیجه‌گیری

هدف اصلی در این پژوهش، بررسی میزان کارکرد سازمان‌های بین‌المللی در تامین صلح جهانی می‌باشد این پژوهش سعی دارد به این موضوع بپردازد، که چگونه سازمان‌های بین‌المللی پس از پایان جنگ سرد، در تامین صلح جهانی، می‌توانند تاثیرگزار باشند. فرضیه مطرح شده در این مقاله این است که باوجود حقوق و وظایفی که سازمان‌های بین‌المللی در چارچوب قوانین خود،برای دولت‌ها وضع کرده‌اند، نقش تعیین‌کننده‌ای در تامین صلح جهانی دارا می‌باشند.

امروزه زندگی بین‌المللی بدون سازمان‌های بین‌المللی اصلا قابل تصور نیست،یعنی هیچ دولتی را بلا استثنا نمی‌توان پیدا کرد که عضو یک یا چند سازمان نباشد و این بیشتر از پیش اهمیت برقراری رابطه و همکاری به منظور رسیدن به یک اجماع نظر و اتفاق نظر بین دولت‌ها را نشان می‌دهد. پس از جنگ سرد،شکل و ماهیت روابط بین‌الملل دستخوش تحولات متعددی گردید. مهم‌ترین رویدادهایی که به پیچیدگی روابط عصر حاضر انجامیده است پراکندگی مراکز قدرت در جهان، ظهور علم و تکنولوژی، ایجاد و تقویت نقش سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی و موارد دیگر را شامل می‌شوند.

سازمان‌های بین‌المللی به دو دسته سازمان‌های بین‌المللی دولتی و غیردولتی تقسیم می‌شوند،هر کدام از این سازمان‌ها در زمینه صلح فعالیت‌های زیادی داشته‌اند اما امروزه به وضوح شاهد افزایش نقش سازمان‌های غیردولتی در تامین صلح جهانی می‌باشیم. جامعه جهانی در شرایطی دهه اول قرن بیست و یک را پشت سر می‌گذارد که هنوز با چالشهای جدی در زمینه دستیابی به صلح و عدالت اقتصادی و امنیت انسانی روبه روست.صلح د رمعنای جدید خود به معنای هماهنگی در فعالیت‌های انسان می‌باشد حالتی که درآن همزیستی مسالمت‌آمیز و شرافتمندانه وجود دارد و جز ارزشمندترین و اصولی‌ترین نیازهای بشری است که در آن زندگی اجتماعی در توازن وجود دارد.

امروزه همزیستی مسالمت آمیز یک حق و یک تکلیف است و ترویج فرهنگ جهانی عدم خشونت، صلح و برابری اولویت دارد. سازمان‌های زیادی در راستای حفظ و بسط صلح در جهان به وجود آمده اند که اقدامات با ارزش و موثری را در این راستا انجام داده‌اند، با توجه به مدارک و شواهدات تاریخی در این پژوهش سعی شد تا به این موضوع پرداخته شود و به عملکردهای بعضی از مهم‌ترین سازمان‌ها مانند سازمان ملل متحد، سازمان پیمان آتلانتیک شمالی، سازمان کنفرانس اسلامی‌ و اتحادیه آفریقا که در زمینه حفظ و ثبات صلح اقداماتی را انجام داده‌اند اشاره شود.

منابع:

1- بیگ زاده،ابراهیم. 1390. سازمان‌های بین‌المللی، تهران: دانشگاه شهیدبهشتی

2- پوراحمدی، حسین.1390.«سازمان‌های بین‌المللی، محیط‌زیست، مساله شمال جنوب»، تهران: علوم محیطی

3- ثقفی عامری، ناصر.1376. «سازمان ملل متحد مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین‌المللی»، تهران: دفتر مطالعات سیاسی بین‌المللی

4- رحماني، مسعود.1390. «نقش ايران در ارتقاي موقعيت جهاني كنفرانس اسلامي» دفتر تبليغات اسلامی‌حوزه علميه قم. قم: نشر پگاه

5- ساعد، نادر. 1389. حق بر صلح عادلانه، تهران: نشر مجمع جهانی صلح اسلامی

6- سرمست، بهرام. 1388. «بازيگران، جنگ افزارها و سرچشمه‌هاي جديد تهديدات امنيت بين‌المللي»، فصلنامه تخصصي علوم سياسي. تهران: شماره هشتم

7- غفوری، محمد. 1383. «عملکرد سازمان‌های بین‌المللی در عرصه روابط بین‌الملل نوین»، فصلنامه رهیافت‌های سیاسی و بین‌المللی. تهران: دفتر مطالعات سیاسی بین‌المللي

8- كولايي، الهه. تيشه يار، ماندانا. 1386. سازمان پيمان آتلانتيك شمالي دگرگوني در ماموريت‌ها و كاركرد‌ها، تهران: نشر دانشگاه تهران

9- مشیرزاده، حمیرا. 1388.تحول در نظریه‌های روابط بین‌الملل، تهران: نشر سمت

http://newspaper.mardomsalari.ir/4519/page/8/31368

ش.د9604577

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات