چهارشنبه سوری یکی از آئینهای سنتی و باستانی ایران است که هر ساله در آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. با این حال، آنچه که در سالهای اخیر در این روز و به بهانهی گرامیداشت چهارشنبه سوری انجام میشود، نه تنها فاصلهی زیادی با آنچه که در گذشته مرسوم بوده، دارد، بلکه حتی میتوان گفت که نسبتی هم با آن ندارد
چهارشنبه سوری یکی از آئینهای سنتی و باستانی ایران است که هر ساله در
آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. با این حال، آنچه که در سالهای اخیر در
این روز و به بهانهی گرامیداشت چهارشنبه سوری انجام میشود، نه تنها
فاصلهی زیادی با آنچه که در گذشته مرسوم بوده، دارد، بلکه حتی میتوان گفت
که نسبتی هم با آن ندارد. آنچه که در سالهای اخیر در شب چهارشنبه آخر سال برگزار میشود، منحصر شده است در انفجار مواد منفجره، ایجاد فضای رعب و وحشت و... است، حال آنکه در سنت اصیل ایرانی، به بهانهی این مراسم، امور متعددی چون افروختن آتش و پریدن از روی آن، شالاندازی، صرف کردن «آجیل مشکلگشا» طی یک مراسمی که اقوام گرداگرد هم جمع میشدند و... بوده است. بنابراین، مشخص است که گرامیداشت این مراسم علاوه بر اینکه ریشه در سنتهای اصیل ایرانی دارد و در آن بر پاکسرشتی، دوری از رشک، حفظ انسجام اجتماعی، دعا برای دوری از بلایا، خانهتکانی دل و... تأکید میشود، عامل و بهانهای برای تقویت همبستگی و ارتباطات میان قومی و محلهای بوده است.
بنابراین، مشخص است که در مراسمهایی که اکنون برای گرامیداشت این آئین باستانی انجام میگیرد، از چند جهت آسیبهای جدی وجود دارد. درواقع، مراسم چهارشنبه سوری به نحوی که اکنون برگزار میشود، هم اتلاف سرمایه بوده؛ زیرا صدها و بلکه میلیونها تومان سرمایه در این مراسم دود هوا شده و از بین میرود؛ آنهم برای ایجاد هیجانی کاذب و بسیار زودگذر؛ هم باعث مردمآزاری و ترس است؛ بسیاری از مردم، بویژه در شهر بزرگی مانند تهران به دلیل ترس و عدماطمینان از وضعیت خیابان و بازارها و... به دلیل باران مواد منفجره و طرقه از هر سو، ترجیح میدهند که در خانه بمانند و در این ساعتها از خانه بیرون نروند. علاوه بر این، مغایر با اصول و اهداف این سنت باستانی است؛ زیرا همانگونه که در بالا اشاره شد، کیفیت و نحوهی مراسم چهارشنبه سوری در حال حاضر نسبتی با نحوه و آئین برگزاری آن در سابق ندارد. همچنین آسیب مهمتر دیگر در این زمینه، وارد آمدن خسارت و تلفات جانی و مالی به افراد است؛ براستی چرا باید پاسداشت آئینی باستانی که خود از ظرفیتهای مهمی برای حفظ و تقویت هویت ملی برخوردار است، اینگونه خسارتبار باشد و هر ساله نیروهای نظامی و امنیتی بابت خطرات و تهدیدهای این روز نگران باشند و چند روز قبل از این مراسم، هشدار دهند که مردم مراقب باشند. چرا باید برای ایجاد هیجانی کاذب، اینگونه هزینه و خسارتهایی به برخی افراد و خانوادهها تحمیل شود. مهمتر از این موارد، چرا باید یک سنت اصیل ایرانی و باستانی، اینگونه تغییر ماهیت دهد و از آن حالت متعالی، به پدیدهای آسیبزا، وحشتآور و مخرب تبدیل شود که از جنبههای مختلف یادآور خاطرات ناخوشایندی برای مردم باشد. چرا مراسمی که در گذشته سبب تقویت ارتباطات اجتماعی و افزایش شادابی و نشاط خانوادهها میشد، باید با اقدامات ناشایست برخی افراد، خانوادههایی را عزادار و داغدار کند و یا اینکه برخی افراد در آن دچار نقص عضو شوند و برای همیشه، داغی ماندگار از این مراسم بر وجود خود داشته باشند.
مشخص است که ریشههای همهی این «چراها» به تغییر میل جامعه برمیگردد؛ تغییری که نه تنها هیچ فایده و کارویژهای بر آن مترتب نیست، بلکه آسیبزا و مخرب هم میباشد. جالبتر آنکه بعد از تغییر ماهیت این مراسم در طی سالهای اخیر و مشخص شدن پیامدهای مخرب آن، طبیعی بود که از شدت جاذبه و گرایش به انجام اینگونه اقدامات نامطلوب کاسته شود، اما معلوم نیست که چرا در شرایطی که آسیبزا بودن این پدیده مشخص شده و نهادهای مختلف هم دربارهی پرهیز از انجام این قبیل کارها همواره هشدار میدهند، از شدت توجه به این قبیل کارها کاسته نمیشود!!!