حضرت امام(ره) حماسه بزرگ ملت را چنين توصيف نمود: «صبحگاه 12 فروردين كه روز نخستين حكومت اللَّه است، از بزرگترين اعياد مذهبي و ملي ماست. ملت ما بايد اين روز را عيد بگيرند و زنده نگه دارند. روزي كه كنگره هاي قصر 2500 سال حكومت طاغوتي فرو ريخت و سلطه شيطاني براي هميشه رخت بربست و حكومت مستضعفين كه حكومت خداست به جاي آن نشست...»
يکي از مهمترين خواستههاي ملت ايران که سرانجام تلاش براي تحقق آن به آغاز نهضت مبارزاتي ملت و شکل گيري نظام اسلامي انجاميد، از بين رفتن استبداد و خودکامگي و شکل گيري نظامي مبتني اراده ملت بود. نظام خودکامه سلطنت که در تاريخ 2500 ساله خود بجز مقاطع محدود تاريخي بر اين سرزمين سيطره انداخته بود به ديو مهيبي مبدل گشته بود که شکستناپذير جلوه ميداد و حتي نهضت عظيم مشروطيت نيز نتوانسته بود شاخ آن را شکسته و شاه خودکامه را به زير کشاند. اما نهضت اسلامي ملت ايران که سرآغاز آن را ميتوان قيام 15 خرداد دانست حرکتي بود که اراده کرده بود اين بار، تخت و بارگاه نظام استبدادي را به زيرکشانده و حاکميت مردم را جايگزين آن سازد.
با اوجگيري نهضت اسلامي ملت ايران در نيمه دوم سال 1357 ، اين سؤال مهم مطرح گرديد كه نوع و مدل حكومت اسلامي كه جايگزين نظام طاغوت خواهد شد كدام است؟ تمامي نگاهها به رهبري نهضت دوخته شده بود كه ايشان در اين مورد چه ميگويند.
حضرت امام(ره) اولين چهره سياسي تاريخ ملت است كه نظام جمهوري اسلامي را براي اداره كشور مطرح نمود. طرح اين مسأله - كه در ادبيات سياسي جهان سابقه نداشت - سؤالات فراواني را در اذهان موافقان و مخالفان نهضت مطرح ساخت که حضرت امام(ره) در طول نيمه دوم سال 57 در جلسات و مصاحبههاي مختلفي به تبيين آن پرداخت.
نظام جمهوري اسلامي؛ نظامي كه متكي به قانون اسلام است و از طرفي متكي به اراده مردم و آراي عمومي، نظامي كه در تاريخ معاصر جهان نمونه ندارد و الگوي آن حكومت رسول اللَّه(ص) و حضرت علي(ع) است. جمهوري اسلامي بدين معنا كه قانون كشور را قوانين اسلامي تشكيل ميدهد، ولي فرم حكومت، جمهوري است و مراد از جمهوري، به همان معنايي كه در همه جاي دنيا رايج است، با اين تفاوت كه قانونش اسلامي خواهد بود. امام تاکيد داشتند: «اينكه ما جمهوري اسلامي ميگوييم براي اين است كه هم شرايط منتخب و هم احكامي كه در ايران جاري ميشود، اينها بر اسلام متكي است، لكن انتخاب با ملت است و طرز جمهوري هم همان جمهوري است كه همه جا هست...»(صحيفه نور، ج 3، ص 145، 22/8/57)
در همين مقطع است كه اولين مخالفتهاي جدي برخي جريانهاي سياسي التقاطي كه وابستگي برخي از آنها بعدها در ماجراي افشاي اسناد لانه جاسوسي محرز گرديد با انديشه نيروهاي خط امام نمايان شد و آنها به مخالفت با جمهوري اسلامي پرداختند و با طرح وجود پارادوكس در تركيب "جمهوري اسلامي"، ارتجاعي خواندن آن و ...، عناويني چون "جمهوري دموكراتيك"، "جمهوري خلق"، "جمهوري مطلق"، "جمهوري دموكراتيك اسلامي" و... را مطرح نمودند.
مهندس بازرگان در مصاحبهاي در تاريخ ۴ بهمن ۱۳۵۷ صراحتا از نظريه جمهوري دموکراتيک اسلامي پشتيباني کرد و روزنامههاي وابسته و نزديک به گرايش او، به اظهارات وي دامن زدند، مثلا کيهان با تيتر درشت نوشت: «بازرگان: به جمهوري اسلامي، صفت دمکراتيک را بايد اضافه کرد.»
در راستاي سخنان بازرگان، ديگر چهرههاي دولت موقت نيز از نظريه دموکراتيک اسلامي دفاع کردند. احمد صدر حاج سيدجوادي، وزير کشور، نيز گفت اگر بناست ما حکومت دموکراتيک داشته باشيم، چرا اين دموکراسي از آغاز رعايت نشود، يعني از نخستين قدم دوران جديد پس از نظام استبدادي، مردم در انتخابات نوع جمهوري مختار باشند و رفراندوم ما از نظر سنديت و مشروعيت داراي استحکام و قوام قانوني مطلق باشد. حاج سيدجوادي حتي از بازرگان نيز قدم جلوتر گذاشت و گفت: «مناسب آن است که فقط مفهوم جمهوري دمکراتيک باشد تا در تدوين قانون اساسي بتوانيم آن را به هر شکلي در آوريم.»
نمونهاي ديگر ميتوان به اطلاعيه "سازمان پيكار در راه آزادي طبقه كارگر" اشاره کرد که در آن آمده بود: «محدود كردن دايره انتخابات مردم به دو شكل رژيم سلطنتي و جمهوري اسلامي، چيزي جز محدود كردن دايره دمكراسي و انتخاب تودهها و سرپوش گذاشتن بر خواستها و نظرات آن بخش از تودهها كه بر هيچكدام از اَشكال پيشنهادي صحّه نگذاشته و هر دو را مردود ميشمارند، نميتواند باشد» (2/1/58)
در اين هياهو حضرت امام(ره) كه همواره با نگاه تيزبين و آيندهنگر خويش توطئهها را خثني مينمود، به معرفي جريان نفاق پرداخت و اعلام داشت كه «دشمنان، از جمهوري نميترسند از اسلام ميترسند و طرفداران جمهوري دموكراتيك و جمهوري بدون اسلام، وابستگاني هستند كه با اسلام مخالفند» حضرت امام(ره) ضمن حمايت و تاکيد بر برگزاري رفراندوم ميفرمايند: «ما اگر بخواهيم يك حكومت اسلامي، يك جمهوري اسلامي در ايران برقرار كنيم، اين رفراندم بايد بشود، از اين جهت لازم است كه آقايان، اينهايي كه قدرت بر اين معنا دارند كه تشريف ببرند در بلاد و در محلي كه آشنا هستند يا غير آشنا، و مسايل را براي آنها بگويند و آنها را روشن كنند و دعوت كنند به اينكه رأي بدهيد به جمهوري اسلامي، اين هم با همين كلمه، نه يك حرف زيادتر و نه يك حرف كمتر، براي اينكه الان شياطين افتادهاند دنبال اينكه جمهوري محض، همين جمهوري باشد، جمهوري دموكراتيك باشد و از اين حرفها...»(صحيفه نور، ج 5، ص 147، 15/12/57)
در ششم فروردين سال 1358 ماده واحدهاي از تصويب شوراي انقلاب گذشت كه سن رأي دهندگان را به 16 سال تقليل داد. با اين تصميمگيري جمعيت شركت كننده به حدود بيست ميليون نفر رسيد. حضرت امام(ره) در آستانه انتخاب با بيان اينكه «جمهوري اسلامي نه يك كلمه كم، نه يك كلمه زياد» به صراحت اعلام نمود كه به جمهوري اسلامي رأي خواهد داد و از همه اقشار مردم و گروههاي سياسي دعوت نمود تا در اين رفراندوم به جمهوري اسلامي رأي آري بدهند. ذكر اين نكته نيز قابل توجه است كه حضرت امام(ره) از ملت ميخواهد كه آزادانه رأي دهند و توضيح ميدهد كه رأي "نه" معنايش پذيرش رژيم سلطنتي نيست: «شما آزاديد كه به هرچه بخواهيد رأي بدهيد، لكن رفراندوم معنايش «آري» و «نه» است ولكن شما آزاد هستيد. به همين نكته هم توجه كنيد كه «نه» معنايش رژيم سلطنتي نيست، «نه» معنايش اين است كه جمهوري اسلامي را نميخواهيد. بعد ميشود كه شما رژيم سلطنتي خواستيد و «نه» گفتيد، ميشود كه جمهوري مطلق خواستيد و «نه» گفتيد و ميشود كه جمهوري دموكراتيك خواستيد و «نه» گفتيد. «نه» معنايش رژيم سلطنتي نيست كه از آن فرار كنيد...»(صحيفه نور، ج 5، ص 221، 9/1/58.)
هشدار تاثيرگذار حضرت امام(ره) در شناخت جريانهاي انحرافي را ميتوان در اين کلام ايشان آشکارا مشاهده نمود: «... هركسي كه مسيرش؛ مسيراسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم ميخواهد باشد. هركس جمهوري را بخواهد دشمن ماست، براي اينكه دشمن اسلام است. هركس پهلوي جمهوري اسلامي دموكراتيك بگذارد، اين دشمن ماست. هركس جمهوري دموكراتيك بگويد، اين دشمن ماست، براي اينكه دين اسلام را نميخواهد. ما اسلام را ميخواهيم، ما اين همه فداكاري كرديم، جوانهاي ما اين همه در مبارزات وارد شدند و زحمت كشيدند و رنج كشيدند و خون دادند، براي اين بود كه اسلام را ميخواستند. آني كه اين نهضت را پيش برد، آني بود كه ميگفت من شهادت را فوز ميدانم، شهادت را براي دموكراتيك فوز ميداند؟! شهادت را براي مسير چپ يا راست فوز ميداند انسان؟! بچههاي ما براي اينكه همان جمهوري كه در شوروي هست، همان جمهوري كه كمونيستها ميخواهند، ما فرياد بزنيم دنبالش؟! ما خون داديم براي آن جمهوري؟! ما خون داديم براي جمهوري غرب؟! ما براي اسلام خون داديم، جوانهاي ما براي اسلام خون دادند...»( صحيفه نور، ج 6، ص 257، 3/3/58.)
انتخابات در روزهاي ۱۰ و ۱۱ فروردين سال 1358 برگزار شد و نتايج آن در روز 12 فرودين اعلام شد. طبق اعلاميه دولت موقت، در رفراندم ۲۰ ميليون و ۲۸۸ هزار تن (۹۸ و دو دهم درصد آراء) به حذف سلطنت و برقراري نظامي اسلامي «بله» و ۲۴۱ هزار تن «نه» گفته بودند!
حضرت امام(ره) اين حماسه بزرگ ملت را چنين توصيف نمود: «صبحگاه 12 فروردين كه روز نخستين حكومت اللَّه است، از بزرگترين اعياد مذهبي و ملي ماست. ملت ما بايد اين روز را عيد بگيرند و زنده نگه دارند. روزي كه كنگره هاي قصر 2500 سال حكومت طاغوتي فرو ريخت و سلطه شيطاني براي هميشه رخت بربست و حكومت مستضعفين كه حكومت خداست به جاي آن نشست...»(صحيفه نور، ج 5، ص 234، 12/1/58.)
... اما اين پايان کار نبود. جمهوري اسلامي براي تحقق عيني و نهادينه سازي مردمسالاري ديني در تمامي ارکان قدرت نيازمند برگزاري انتخابات ديگر و حضور حداکثري مردم در پاي صندوقهاي راي داشت که اين مهم در سال 1358 در چندين مرحله تکرار گرديد.