اگر در چرخه حمایت از کالای ایرانی در گروه مصرف کننده قرار می گیرید، همه با هم بیاییم غیرتمندانه کالای ایرانی بخریم، متعصبانه کالای قاچاق نخریم، به اندازه مصرف کنیم و با جدیت صرفه جویی نماییم.
برای خیلی از ماها حمایت از کالای ایرانی در برچسب «Made in iran» خلاصه شده است. همین که در تأمین اجناس و مایحتاج روزانه، کالایی ایرانی می خریم در درونمان حس غرور ملی زنده می شود و همین عمل خریدن را به عنوان نقطه بسندگی و پایان کار خود در حمایت از کالای ایرانی دانسته و سبکبال از ادای دین و انجام فریضه، روند زندگی را همچون گذشته به پیش می بریم، غافل از اینکه موضوع به این سادگی هم نیست و «خرید کالای ایرانی» ساده ترین واجبی است که در احیای فریضه «حمایت از کالای ایرانی» می توانیم انجام دهیم.
ای که بر کرده مستان به خطا می نگری خبرت هست که از مستی خود بی خبری
مست دنیایی و در خانقه اهل ریا رفع تکلیف نمایی به آن مفتخری
با کمی دقت نظر در می یابیم که دست کم سه عنصر مصرف کننده، تولید کننده و دولت در یک چرخه و پیچش در هم تنیده در حمایت از کالای ایرانی نقش اساسی دارند و هر کدام به میزان عمل به تکالیف و وظایفشان در این مسیر موفق خواهند بود. در چرخه حمایت از کالای ایرانی آن چیزی که تاکنون بیش از همه داشته ها از آن برداشت شده است چیزی نیست جز بهانه! تاکنون دولتها به بهانه های مختلفی که مثنوی هفتاد من کاغذ هم دیگر حاضر به تحمل بار گرانش نیست، موفقیت چندانی در این مسیر نداشته اند. تولید کنندگان هم بی کیفیتی و گرانی محصولاتشان را به بهانه عدم حمایت دولت از تولید کننده و نداشتن بازار داخلی ماسمالی کرده اند. مصرف کننده، تفاخر استفاده از برند خارجی را در پس بهانه گرانی و بی کیفیتی محصولات ایرانی پنهان می کند و با قیافه حق به جانب به دولت و تولید کننده می تازد و فریاد وا اسفا سر می دهد و این چرخه باطل همچنان ادامه دارد. به طور یقین حمایت از کالای ایرانی منوط به این است که هر کدام از عناصر چرخه یاد شده به جای بهانه آوردن، وظیفه خود را به خوبی انجام دهند به قول شاعر:
تا کی بود بهانه و تا کی عتاب این عشق نیست جانا جنگ است و کارزار
در این کوتاه نوشتار نه مجال پرداختن به وظایف و شرح تکالیف دولت است نه گوش شنوایی در دولت که منتظر تلنگر ما باشد و بنا بر سخن قدما که گفته اند: «در خانه اگر کس هست یک حرف بس است» ما هم دولت را کنار گذاشته مسیر حرکت خود را به سمت تولید کننده کج می کنیم.
مردم کوچه گدایند نه بر سکه و نان بر در دوست گدایند نر بر هر در بسته
تولید کنندگان باید به این نکته توجه داشته باشند که امروز بازار ایران بیش از پیش نیازمند به کالای ایرانی با کیفیت، ارزان، زیبا و همسو با سلیقه مشتری است و این مهم به دست نمی آید مگر در پناه سرمایه گذاری صحیح، بهینه سازی سیستم ها، بروز رسانی ماشین آلات و از همه مهمتر ابتکار و نوآوری و مهارت، در کنار وجدان کاری و توجه به حقوق مصرف کننده، به گونه ای که ایجاد احساس بهتر یا همسطح بودن کالای ایرانی با خارجی در مصرف کننده به وجود آید. بدیهی است اگر تولید کننده به جای بهانه های رایج، کالایی محکم، همراه با ظرافت های لازم و مطابق با نیازها و برخوردار از مزیت های روز دنیا تولید کند تمایل و کشش مصرف کننده به خرید آن بیشتر خواهد بود. اما روی کلام ما بیشتر متوجه مسئولیتی است که در این چرخه بر عهده مصرف کننده است . همانگونه که در ابتدای سخن نیز اشاره کردیم خرید کالای ایرانی ساده ترین وظیفه است که مصرف کننده باید به آن توجه نماید. اما تنها خریدن نیست بلکه در کنار خریدن یک نخریدن هم وجود دارد و آن نخریدن متعصبانه کالای قاچاق است. قاچاقی که کمر کالای ایرانی را خرد کرده و اکنون بخش عمده ای از آن مربوط به مصارف خانگی همچون پوشاک است. نکته مهمتر پرهیز از اسراف و مصرف گرایی است. گویا نمی خواهیم باور کنیم که سرانه مصرف انرژی، آب، برق و گاز در ایران چند برابر دنیا است. با یک جستجوی ساده به راحتی تلخی وضعیت تاسف بار مصرف انرژی در ایران را در کام خود حس خواهید کرد. انرژی که می بایست چرخ صنعت را بچرخاند هم اکنون در حال چرخاندن چرخ گاری آشغالی است؟! شاهد بر این ادعا وزن پاکت زباله های خانگی است که نشان می دهد تقریباً دو برابر سرانه تولید زباله در دنیا آشغال تولید می کنیم. اگر این جمله که: «نزدیک به نیمی از زباله های تولید شده در کشور مربوط به بخش خانگی است» درست باشد آن موقع است بیراهه نگفتیم که بخش بزرگی از انرژی مصرفی در حال چرخاندن چرخ گاری زباله است. زباله ای که به واسطه هزار بهانه قابلیت بازیافت ندارد و ثمره اش چیزی جزء آسیب رساندن به محیط زیست نیست. پس اگر در چرخه حمایت از کالای ایرانی در گروه مصرف کننده قرا می گیرید همه با هم بیاییم غیرتمندانه کالای ایرانی بخریم، متعصبانه کالای قاچاق نخریم، به اندازه مصرف کنیم و با جدیت صرفه جویی نماییم .