سیاسی بازی و سیاسی کاری برای مدیریت شهری و شهرداری تهران سمی مهلک است و بزرگترین چالش و تهدیدی که شوراها را تهدید میکند این است که اعضای شورا محل شورا را، که محل خدمت به مردم شهر است، با یک حزب و باند و جریان و باشگاه سیاسی اشتباه بگیرند.
بالاخره شهردار تهران چه کسی خواهد شد؟ این سؤالی است که بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات پنجمین دوره شوراهای شهر تهران و رأی اعتماد مردم تهران به لیست اصلاح طلبان مطرح شد که البته با استعفا و کنارهگیری دکتر نجفی از شهرداری تهران، همچنان شاهد شدت یافتن بیش از پیش این سؤال در بین افکار عمومی هستیم. به راستی چه عواملی باعث شده است که موضوع شهرداری تهران به این اندازه در اذهان عمومی مهم باشد؟ برخی کارشناسان معتقدند نوع برخورد با شیوه انتخاب شهردار تهران در شورای شهر باعث این نگرانی و دغدغه در بین مردم شده است. این عده معتقدند از زمان روی کار آمدن لیست اصلاح طلبان در پایتخت، نوع انتخاب شهردار تهران از دایره منطق و عقلانیت خارج شده و اصطلاحاً موضوع انتخاب شهردار تهران، وجه سیاسی به خود گرفته است. آقای مرتضی طلایی یکی از کارشناسان شهری است که چنین دیدگاهی دارد. او سابقه دو دوره حضور در شورای شهر تهران را داشته و رئیس پلیس پایتخت نیز بوده است و به خوبی به اوضاع و احوال تهران و شیوه مدیریت آن آگاه است. خبرنگار سایت بصیرت در گفتگوی اختصاصی با این چهره سیاسی و اجتماعی به وضعیت انتخاب شهردار در دوره جدید شورای شهر تهران و نحوه عملکرد پنجمین شورای کلانشهر تهران پرداخته است. در ادامه متن کامل این گفتگو آورده شده است:
بصیرت: نظر شما در خصوص عملکرد شورای شهر در انتخاب شهردار چیست؟ آیا شورای شهر مشکلی در انتخاب شهردار دارد؟
این اشکالات و چالشهایی که چه در مرحله انتخاب دکتر نجفی برای شهرداری تهران رخ داد و چه در حال حاضر برای انتخاب شهردار جدید وجود دارد؛ به نوع رویکردی برمیگردد که در شورای پنجم وجود دارد.
بر اساس دو دوره تجربه کاری در شورای شهر تهران باید بگویم سیاسی بازی و سیاسی کاری برای مدیریت شهری و شهرداری تهران سمی مهلک است و بزرگترین چالش و تهدیدی که شوراها را تهدید میکند این است که اعضای شورا محل شورا را، که محل خدمت به مردم شهر است، با یک حزب و باند و جریان و باشگاه سیاسی اشتباه بگیرند. متأسفانه اتفاقی که در کلیت شورای پنجم شهر تهران افتاد همین رویه سیاسی بازی و افتادن در دام سیاسی کاری توسط اکثر اعضا بوده است.
یک جریانی در شورای پنجم شکل گرفته است که عملکرد این جریان را در دوره هشت ساله اصلاحات مشاهده کردهایم که منجر به حوادث و بحرانهایی در جامعه شد. منشأ این اتفاقات به رویکردی برمیگردد که با عنوان مشارکت از آن یاد میشود. الآن متأسفانه آن جریان یعنی جریان مشارکت در شورای پنجم شهر تهران نیز یک حضور فعالی دارد و تمام سعی و تلاشش این است که فضای شورا، فضای سیاسی باشد. وقتی که این شورا با یک چنین فضایی میخواهد شهر را اداره کند به طور طبیعی در همه تصمیمگیریها، از جمله در انتخاب شهردار دچار چالش میشود. همانگونه که در مرحله اول حضور جریان مشارکت در شورای شهر نیز انتخاب شهردار مبتنی بر مؤلفهها و شاخصهای شهردار کارآمد و موفقی برای تهران نبود.
وقتی ما به دنبال انتخاب شهردار هستیم باید ابتدا ببینیم پارامترها و ویژگیهایی که باید یک شهردار داشته باشد، چیست. اکنون از آن مرحله عبور کردهایم و سرانجام همانگونه که پیشبینی میشد و از همان اول هم که گفته میشد آقای نجفی بیش از شش ماه در شهرداری دوام نخواهد آورد، نتیجه همان شد و ایشان رفت و بدلیل همان رویکرد سیاسی که بر فضای شورا حاکم است و یک جریان سیاسی بدنبال این است که نظرات خودش را تحمیل بکند به سایر اعضای شورا، باز مجدداً در این مرحله نیز رویکرد شورا تعیین شهرداری است که مطیع امر آن جریان و اعمال سیاستهای آن جریان در شهر تهران باشد. به نظر بنده این وضعیت، مهمترین چالش اصلی شورای شهر در انتخاب شهردار جدید است.
بصیرت: سیاسی شدن مدیریت شهری که شما هم به آن اشاره کردید، چه آسیب هایی را ممکن است به بار بیاورد؟
وقتی این اتفاق میافتد و این رویکرد حاکم میَشود، دو پیامد بدنبال خواهد داشت. اولین پیامد به خود شورا برمیگردد. به هر حال ما باید بپذیریم که نظام شورایی در فرآیند مردمسالاری دینی کشور، یکی از ارکان مهمی است که میتواند این فرآیند را تسهیل بکند و میتواند شرایط کار جمعی و کار گروهی را در کشور ما - با این تمرینهایی که انجام میدهیم- روز به روز ارتقاء بخشد. ولی متأسفانه وقتی مدیریت شهری سیاسی شد، نتیجهاش این است که خود شورا که باید بدنبال کار گروهی و خرد جمعی باشد، دچار چالش و مشکلاتی میَشود که سرنوشت شهردار اول را به دنبال دارد. تداوم این رویکرد در شورا شهر، منجر به ناکارآمدی شورا شده و اعتبار آن در نزد افکار عمومی، و در بین دستگاههای اجرایی را دچار چالش میکند و بیتعارف باید بگوییم که موجب افزایش بیاعتمادی مردم به شورای شهر میشود.
نکته دوم، پیامدهایی است که به خود شهرداری و به دنبالش به مأموریتهای مدیریت شهری وارد میکند. الآن در عمل مشاهده میَشود که حدود هشت ماهی است که شهر تعطیل است. به عنوان نمونه پروژههای نیمه تمام شهری را شاهد هستیم که رها شده و ارادهای برای تکمیل آن ها وجود ندارد.
شهرداری مناطق و شهرداری مرکز عملاً خدمتی ارائه نمیدهند و اگر مراجعه حضوری به شهرداریهای سطح شهر صورت بگیرد، اوج این نابسامانی را از نزدیک مس توان مشاهده کرد. تداوم این روند، تعطیلی فعالیتهای شهری را بدنبال خواهد داشت. پروژههای نیمه کاره مثل زیرگذر نیایش، پل روگذر الهیه، پل روگذر جلال آل احمد نمونهای از پروژههای عمرانی شهری است که در این مدت متوقف شده است. درباره چرایی این اتفاق میتوان گفت که با رویکرد سیاسی در شورای شهر، عملاً وقت شورا و وقت مدیریت شهری و شهردار به سمت مسائل حاشیهای سوق پیدا میکند و نه تنها شاهد توقف کار و فعالیت در حوزههای عمرانی هستیم بلکه در سایر حوزهها، از جمله در حوزههای اجتماعی و فرهنگی نیز وضعیت مناسب نیست. این روند در نتیجه سیاسی شدن فضای شورای شهر میتواند باشد که بدنبال آن به شهرداری هم تسری پیدا میکند و متضرر نهایی این وضعیت، شهر و مردم شهر خواهند بود.
بصیرت: طی روزهای اخیر از برخی گزینههای احتمالی برای تصدی پست شهرداری تهران نام برده میشود و حرف و حدیثها و مواضع مختلفی نیز بر سر این اسامی احتمالی در میان است، از آن جمله موضعگیری آقای چمران رئیس دوره قبلی شورای شهر تهران بود که در اعلام نظر منفی نسبت به مطرح شدن این چهرهها، گفته است شهرداری تهران نیاز به مدیر جهادی و عملگرا دارد؛ به نظر جنابعالی چه نوع فردی باید سکان مدیریت کلانشهر تهران را بر عهده بگیرد تا از پس این سمت به خوبی برآید و به دور از تمامی حواشی و مواضع سیاسی، خدمت قابل قبولی را به مردم تهران ارائه دهد.
در یک جمله میتوانم بگویم که شهر یک موجود زنده است و با این موجود زنده نمیشود شوخی کرد. نمیشود مسائل این موجود زنده را به بعدها موکول کرد، برای امروز و فردای این شهر باید برنامه داشت و به تمام نیازهای این موجود زنده توجه کرد. بنابراین باید به ملاکهای یک شهردار خوب و مناسب توجه کنیم.
اولین مشخصه شهردار تهران این است که باید یک چهره در طراز ملی باشد. هیئت دولت مجدداً تصویب کرده که شهردار تهران در جلسات این هیئت حضور داشته باشد، شهردار تهران برای شرکت مؤثر در هیئت دولت باید در سطح وزرا حرف برای گفتن داشته باشد. نه تنها در سطع ملی، بلکه در موضوعات فراملی و در عرصههای بینالمللی نیز باید فردی آشنا به مسائل باشد. شهردار تهران باید به نمایندگی از مدیریت شهری کشور در برنامهها و مأموریتهای خارج از کشور حضور پیدا کند. بنابر این باید بتواند در مجامع و محافل بینالمللی به نمایندگی از ملت ایران حرف برای گفتن داشته باشد.
دومین ویژگی شهردار تهران، کارآمدی اوست. این کارآمدی نه در کلام، بلکه با ارائه کارنامه و رزومه کاری و مدیریتی امکانپذیر است. با بررسی کارنامه و رزومه چهرههای مطرح شهرداری، میتوان در مورد صلاحیت آنها تصمیمگیری منطقی داشت.
نکته سوم این است که شهردار تهران باید قدرت تعامل و همکاری با تمام قوای حکومتی را داشته باشد. شهرداری تهران برای مدیریت کلان و جامع تهران باید با قوه مقننه، با قوه قضائیه، با قوه مجریه، با نیروهای مسلح و با دستگاههای گوناگون تعامل حسنه و همکاری نزدیک داشته باشد.
باید بدانیم که شهرداری تهران مدل و الگوی توسعه و پیشرفت مدیریت شهری در سطح کشور نیز هست و هر آنچه که در تهران و در شهرداری اتفاق بیفتد، بدنبال آن در سایر شهرهای کشور نیز رخ میدهد. میتوان گفت که شهرداری تهران مدل مدیریتی برای سایر شهرداریهای کشور است. اگر شهرداری در تهران باشد که نتواند با دستگاههای اجرایی کشور هماهنگی و ارتباط برقرار کند و پیگیر مسائل و مشکلات شهر تهران باشد، قطعاً وضعیت به مراتب بدتر خواهد شد.
نکته دیگر از ویژگیهای شهردار تهران، قدرت همکاری و هماهنگی با شورای شهر است. مأموریتهای شورای شهر با مجلس تفاوتهای اساسی دارد. اعضای شورای شهر باید در متن مردم باشند و پاسخگویی چهره به چهره سؤالات و خواستههای مردم باشند. طبیعی است که خواستهها و انتظارات مردم نیز از نمایندگانشان در شورای شهر بالاست و آنها باید به نحو احسن پیگیر این مطالبات و خواستهها باشند. این ارتباط و تعامل بین شورا و شهرداری برای رفع مسائل و مشکلات مردم ضروری است.
از ویژگیهای دیگر شهردار در حوزه کارآمدی این است که شهرداری تهران به تنهایی دارای نیروی قابل توجهی است و حتی اداره خود این سازمان نیز نیاز به مدیریت قوی دارد. شهردار تهران باید رویکرد کاملاً اجتماعی داشته و یک درک درستی از مسائل اجتماعی و فرهنگی شهر داشته باشد. در واقع میتوانیم بگوییم که تهران الگوی پیشرفت کشور در همه عرصههای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و مدیریت شهری نقش بسیار تأثیرگذار و تعیین کنندهای در مدلسازی رفتارهای گوناگون مردم در بخشهای مختلف دارد. در ترافیک شهری، تبعیت پذیری از قوانین اجتماعی، حقوق و تکالیف اجتماعی و ....
بنابراین شهردار تهران باید برنامه قوی و پیشبرنده برای مدیریت شهر بزرگ تهران را داشته باشد و از نیروهای متخصص، ظرفیتهای گوناگون موجود در شهر برای این منظور بهره ببرد. دور اندیشی، نگاه استراتژیک داشتن به آینده شهر تهران و سایر مشخصههای مدیریتی در کنار مشخصههای اصلی و مهم مثل ولایتمداری، انقلابیّبودن، ارزشی و جهادی بودن و نمایندگی نظام جمهوری اسلامی و نمایندگی مردم، برای شهردار تهران امری لازم و حیاتی است.
از جناب آقای مرتضی طلایی بابت قبول دعوت سایت بصیرت تشکر میکنیم.
مصاحبه از اکبر کریمی
مص/الف