تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۷  ، 
کد خبر : ۳۱۰۸۸۹

مفهوم برنامه و برنامه ريزي استراتژیک(بخش اول)

‌تاثير برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ در سازمانهاي‌ امروزي‌ بر کسي‌ پوشيده‌ نيست، برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ را كوششي‌ نظام‌يافته‌ براي‌ اجراي‌ استراتژي‌هاي‌ اصلي‌ سازمان‌ و بكارگيري‌ آن‌ در جهت‌ تحقق‌ مقاصد سازمان‌ مي‌دانند. برنامه‌ريزي‌ استراتژيك،‌ اهداف‌ سازمان‌ را با توجه‌ به‌ رسالت‌ آن‌، تعيين‌ و از طريق‌ مطالعات‌ محيطي، فرصتها، تهديدها، نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ سازمان‌ را شناسايي‌ كرده‌ تا از اين‌ طريق‌ هدفهاي‌ واقع‌بينانه‌تري‌ را تعيين‌ و به‌ اجرا درآورد. بكارگيري‌ برنامه‌ريزي‌ استراتژيك‌ توسط‌ مديران‌ مي‌تواند در دراز مدت‌ ثمرات‌ مثبتي‌ براي‌ سازمان ها به ‌بار آورد.
پایگاه بصیرت / دکتر محمد جلال زاده

برنامه شامل چند تصميم مشخص است، وقتى اين تصميم‏ ها زياد بوده و در زمينه ‏هاى گوناگون باشد، بايد آنها را در قالب یك سند تهيه و تنظيم كرد كه به آن برنامه می گويند. به عبارت ديگر، برنامه را می توان نشان ‏دهنده يك مجموعه از فعاليت ‏ها در يك دوره زمانى مشخص نيز تعريف كرد.

برنامه ریزی به عنوان وسیله در حقیقت نوعی استراتژی  است که از طریق فراهم کردن امکانات و منابع به روش علمی و منظم در راستای اهداف معین تدوین گشته است  و در این صورت  هدف عمده آن استفاده بهتر از امکانات موجود خواهد بود. در صورتی که  برنامه ریزی به عنوان یک "فرایند" نگریسته شود مفاهیم زیر در تعریف آن مستتر است:

- برنامه ریزی یک جریان مداوم، مستتر و دائمی است که نقطه پایانی ندارد بدین معنی که نمی توان در هیچ مرحله ای آن را پایان یافته تلقی کرد.

- برنامه ریزی مبتنی بر اولویت ها است، بنابر این جریان مستمر و حساب شده است. زیرا بدلیل محدودیت منابع و امکانات  سعي می کند از میان نیازها و خواسته های گوناگونی که مطرح شده است فقط برخی از خواسته ها و نیازها را برآورده سازد.

- برنامه ریزی فرایندی است که مستلزم آینده نگری می باشد.

- برنامه ریزی فرایندی است که استعدادها، تواناییها، امکانات و فعالیتهای جمعی را جهت رسیدن به هدفهای تعیین شده  هدایت می کند.

- برنامه ریزی فرایندی است که بین کلیه ابزارها و  وسایل و امکانات مادی و انسانی هماهنگی ایجاد می کند تا ایجاد هدف های برنامه  تسهیل شود.

برنامه ریزی فرایندی  است مداوم و مستمر  که علاوه بر تعیین  هدف ها، روش تحقق یافتن آن  را نیز مورد توجه قرار  داده  و بهترین روش را از  میان  راهبرد های مختلف  انتخاب می نماید.

اصول برنامه ريزي:

اصول برنامه ریزی از نظر ماندر عبارتند از :

1- برنامه ریزی بر اساس تجزیه و تحلیل دقیق از واقعیات موجود باشد.

2- برنامه، هماهنگ با شرایط موجود اقتصادی، اجتماعی و فنی هر منطقه باشد.

3- برنامه باید جامع باشد و شامل فعالیت های مورد علاقه تمامی گروه های اقتصادی و اجتماعی  یک جامعه باشد.

4- برنامه باید آموزشی و در جهت ایجاد تحولات  لازم  به منظور توانایی بخشیدن  به مردم برای درک و حل  مسایل فردی و اجتماعیشان باشد.

5- دستیابی به اهداف برنامه باید آزادمنشانه و از طریق مشارکت فعال رهبران محلی  و کارکنان  باشد

6- برنامه باید انعطاف پذیر باشد.

7- انتخاب مشکلات برای حل باید پاسخی به نیازهای مشخص جامعه باشد.

8- نتایج برنامه باید قابل  ارزشیابی باشد.

برنامه ها را بر اساس  بيان، هدف، مكان و ساير شاخص ها، دسته بندي و تقسيم بندي مي كنند. يكي از اين دسته بندي ها برنامه را به دو بخش برنامه ريزي استراتژيك و برنامه ريزي تاكتيكي تقسيم كرده اند.

روشن است كه اين دو تفاوتهايي با يكديگر دارند اما اين تفاوتها داراي مرز روشني نيست زيرا آنچه كه براي يك فرد تصميم تاكتيكي است براي فرد ديگر ممكن است تصميم استراتژيك باشد به طوري كه تشخيص تفاوت ميان آنها يك امر نسبي است و نه مطلق.

از جمله تفاوتهاي اين  دو نوع برنامه عبارتند از :

1- در برنامه ريزي تاكتيكي به طور كلي در سطوح مياني و پايه اي سازمان انجام مي گيرد در حالي كه برنامه ريزي استراتژيك در سطوح عالي شكل مي گيرد.

2- در برنامه ريزي تاكتيكي بيشتر بر منافع فعلي سازمان تاكيد مي شود در حالي كه در برنامه ريزي استراتژيك به منافع آينده توجه مي شود.

3- برنامه ريزي تاكتيكي كوتاه مدت است و ديد برنامه ريزي استراتژيك بلند مدت است.

4- در برنامه ريزي تاكتيكي بيشتر روشهاي كار تجربه شده و متكي به دستاوردهاي گذشته است و در برنامه ريزي استراتژيك روشهاي نو و تجربه نشده مورد توجه است.

5- برنامه ريزي تاكتيكي نسبت به برنامه ريزي استراتژيك مخاطره كمتري دارد.

6- تاكيد برنامه ريزي تاكتيكي بر كارايي است در حالي كه برنامه ريزي استراتژيك به اثر بخشي تكيه دارد.

اغلب تصور می کنند که برنامه ریزی استراتژیک همان برنامه ریزی دراز مدت  است، در حالی که هر دو  با آینده نگری همراه می باشد  ولی بین آنها تفاوت های اصولی وجود دارد. برنامه ریزی دراز مدت مبتنی بر این فرض است که  سازمان عموماً ثابت می ماند  و اهداف و پروژه ها نیز با توجه به این فرض  توسعه می یابد .به عبرت دیگر در برنامه ریزی درازمدت روندهای گذشته و حال مورد بررسی قرار گرفته است و بر اساس وضعیت نسبتاً ثابتی آینده نگری می شود، ولی برنامه ریزی استراتژیک فعالیت ها و اقداماتش  را با بررسی محیط خارج شروع می کند  و اطلاعات بدست آمده  از این بررسی را به منظور باز آزمایی و بررسی مجدد رسالت سازمان در مقابل حوادث محیط اجتماعی مورد  استفاده قرار می دهد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
زبیدالله
Afghanistan
۲۱:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
0
0
کسب معلومات نیاز هر فرد است
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات