«شفافسازی»، کلیدواژهای است که این روزها بسیار شنیده میشود، هم مسئولان وعده تحقق آن را میدهند و هم مردم مطالبه جدی درباره آن دارند؛ اما متأسفانه در روزهای اخیر شاهد نوعی رفتار کاریکاتوری با موضوع شفافیت بودهایم[...]
یادداشت: «شفافسازی»،
کلیدواژهای است که این روزها بسیار شنیده میشود، هم مسئولان وعده تحقق
آن را میدهند و هم مردم مطالبه جدی درباره آن دارند؛ اما متأسفانه در
روزهای اخیر شاهد نوعی رفتار کاریکاتوری با موضوع شفافیت بودهایم. در یکی
از این موارد کاریکاتوری، شورای شهر تهران فهرست اسامی خبرنگارانی را که
طرح ترافیک به آنها تعلق گرفته است، منتشر کرد؛ فهرستی که نشان میدهد
افرادی به واسطه رابطه و بدون داشتن تخصص و تنها به دلیل آنکه فرزند یا از
نزدیکان برخی چهرهها هستند، از این طرح بهره بردهاند! در نمونهای دیگر
که البته در همین ستون نیز در هفته گذشته از آن تمجید کردیم، وزارت
ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعاتی را درباره شرکتهای دریافتکننده ارز
دولتی و تخلفهای صورت گرفته منتشر کرد؛ اما نکته قابل توجه و پرسش اینجاست
که اعلام اسامی متخلفان یا شرکتهای متخلف به تنهایی چه سودی دارد؟ شورای
شهر در خلافی آشکار به افرادی که حتی بدون هیچ تحقیقی مشخص است که به دلیل
نسبت با سردبیران و دیگر مسئولان اسمشان در فهرست طرح ترافیک قرار دارد،
طرح داده و اکنون اسامی آنها را منتشر کرده و از رانت خبر میدهد، یا وزارت
ارتباطات که ارز دولتی را به برخی شرکتها داده و آنها تخلف کردهاند،
اکنون تنها اسم آنها را مطرح کرده است و هنوز شاهد هیچ برخوردی با متخلفان
نیستیم.
نمایش شفافیت به این شکل در واقع سیکل معیوبی است که به جای کمک
به کاهش فساد، به افزایش بیاعتمادی عمومی منجر میشود. نمیشود تخلف کرد و
به برخی امتیازهای ویژه داد، بعد هم با انتشار اسامی آنها ژست مبارزه با
فساد گرفت. نمیتوان ارز دولتی را به شرکتهایی پرداخت و در مقابل تخلف
آنها فقط به اعلام اسامی و شرح تخلفات بسنده کرد؛ بلکه در یک شفافسازی
حقیقی باید در مرحله اول مانع تحقق چنین رانتها و فسادهایی شد و در مرحله
بعد، ضروری است با جدیت وارد میدان شد و با متخلفان برخورد کرد.