میانه روها و شبکه های اجتماعی؛ بازوهای اجرایی امریکا در ایران

مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در سخنان فرافکنانه خود علیه ملت و مسئولان ایران در جمع برخی ایرانیان مقیم آمریکا که در کالیفرنیا در 31 تیرماه برگزار شد، با زیر سوال بردن حمایت های ایران از مظلومان و مستضعفان و مبارزه با سلطه بیگانگان، به مسئولان کشور تاخته و بدون نام بردن از ظلم و ستم هایی که کشورش تا کنون بر مردم ایران رواداشته، انقلاب، مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران را متهم نام نهاد. در ادامه پمپئو با نام بردن از گروه های میانه رو در ایران، آن ها را هم به چالش کشیده، تمامی حرکت های ساختار شکنانه داخل را منتسب به آمریکا نموده و ادامه این حرکت با استفاده از شبکه های اجتماعی را خواستار شد. در حالی این سخنان از زبان پمپئو خارج می شود که از زمان انقلاب تا کنون مردم ایران اسلامی دائماً با انواع و اقسام حرکت های ظالمانه مقامات آمریکایی دست و پنجه نرم کرده و آن ها را در موضوعات گوناگون به شکست کشانیده است. با نگاهی به سخنان پمپئو مطالبی که می توان از آن به دست آورد را می توان به شرح ذیل بیان کرد:
1. به زعم مسئولان کنونی آمریکا، آن ها در حال حاضر آخرین تیر خود یعنی جنگ اقتصادی را رها کرده اند و به نظرشان جنگ اقتصادی قوی ترین تیری است که در کمان داشته اند و خود را به شدت امیدوار نشان می دهند که به هدف اصابت خواهد کرد و می تواند آنان را به اهداف شومشان علیه ملت و کشور ایران برساند.
2. سخنرانی بی مهابای پمپئو و توئیت سراسر بی ادبی ترامپ، نشان دهنده نهایت عجز آن ها در برخورد با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. عجزی که در قالب فریاد خود را نشان می دهد و با فریادخواهی و حرکت رو به جلو و امیدوار نشان دادن خود می خواهند آن را پوشش دهند.
3. در سخنان پمپئو این جریان آشکار می گردد که آن ها به دنبال جریان های میانه رو در داخل بودند و با جذب کردن این جریان می خواستند تا قاعده ترمیدور را پیاده سازی کنند. این امر زمانی آشکار مطرح می گردد که هنوز برخی از صاحب نظران و سیاسیون جنگ آمریکا با ایران را با هدف براندازی و بازگشت به گذشته، هنوز هم یک توهم می پندارند و نیروهای انقلابی را به داشتن توهم توطئه و جنگ حتی در جنگ اقتصادی متهم می کنند. هر چند در گذشته نیز سخنانی از این سنخ از زبان سیاستمداران ایالات متحده از قبیل اوباما، کلینتون، بوش و غیره خارج شده بود، اما دیروز استفاده از لفظ میانه روها رونمایی کامل از نقشه سالهای پیش ایالات متحده بود.
4. سخنان پمپئو نشان داد که نزدیک شدن آمریکا به ایران و ایجاد تعامل به این دلیل نیست که آن ها به دنبال حل کردن مشکلات داخلی ایران باشند و یا بخواهند اقتدارهای جهانی را در اختیار کشورمان قرار دهند، بلکه تنها با یک هدف بوده است: براندازی و مقابله پنهان. تعامل یعنی مقابله درونی و پنهان و استفاده از قدرت مذاکرات و طولانی کردن مذاکرات و افزایش فشارهای مختلف در کنار مذاکرات و حرکت مرحله به مرحله جهت تسلیم نمودن طرف مقابل. این موضوع نهایتاً در سخنان پمپئو مشاهده گردید و آن قبول بی چون و چرای سخنان ترامپ و سیاست های اوست؛ نهایت مذاکرات و تعامل یعنی قبول همه سیاست های آمریکا و این یعنی قبول سلطه.
5. اما در میان سخنان پمپئو نکته جالب توجه دیگری نیز وجود داشت. آن ها از دو لفظ بسیار پر معنا و ساختارشکن ساختارهای بین المللی بسیار هراسان هستند: یکی انقلابی گری و دیگر مخالفت با آمریکا؛ و این سخن دشمن از یک سو، نویدی است به نیروهای انقلابی کشور که بدانند تنها با شعارها و حرکت های انقلابی می توان در مقابل نظام سلطه ایستاد و حرکت های آن ها را تبدیل به یأس و ناامیدی کرد؛ و از سویی دیگر اثبات سخنان مکرر مقام معظم رهبری است؛ ایشان علاج تمامی دردهای کشور را حرکت های انقلابی و مخالفت گسترده با نظام سلطه می دانند. تنها از این دو طریق می توان به اهداف عالیه انقلاب دست پیدا کرد.
6. اما نکته دیگر این است که ایجاد ناآرامی های مدنی و حرکت های ساختار شکنانه و تغییر مطالبات اقتصادی مردم و تبدیل کردن آن به اعتراض های سیاسی و ساختار شکنانه درکنار افزایش تحریم ها از ابزارهای اصلی و اساسی جنگ اقتصادی به شمار می آید. پمپئو نشان داد که از یک طرف آمریکا به دنبال تشدید کردن فضا و فشارهای اقتصادی است و از طرفی نگاهش به اعتراضات داخلی و تبدیل کردن آن به اغتشاش است و از سویی هم به دنبال نشان دادن خود و کشورش به عنوان دلسوز مردم ایران است و این یعنی تناقض رفتاری. این امر نشان می دهد که آمریکا علاوه بر جنگ اقتصادی، جنگ رسانه ای را نیز در دستور کار قرار داده است و با استفاده از رسانه به دنبال عمیق کردن جنگ اقتصادی است و پوشش دادن به تعارضات رفتاری است.
7. از دیگر نکات سخنان پمپئو اشاره به شبکه های اجتماعی و استفاده از بستر آن برای راه اندازی اغتشاشات در داخل است. اما جای یک سوال اینجا باقی می ماند و آن این است که آیا هنوز هم برخی از دولتمردان و سیاسیون داخل، شبکه های اجتماعی برون مرزی و حمایت از آن را دفاع از حق مردم می دانند؟! کجای این کار دفاع از حق مردم است در حالی که خود ایالات متحده عنوان می کند که رابط آن ها با معارضین و منافقین داخلی، بستر شبکه های اجتماعی برون مرزی است.
8. آخرین نکته اینکه بی شک ایالات متحده به دنبال تغییر رفتار ایران است، و این محقق نمی شود مگر با افزایش فشارهای پولی و مالی، تغییر نگاه ملت ایران و همراه کردن آنان با سیاست های امریکایی با القای نقشه های دو سر باختی مثل معیشت و هسته ای، معیشت و منطقه و ... که نهایت چنین تئوری خطرناکی به زعم آن ها منجر به کوتاه آمدن نظام و رهبری و نشستن پای میز مذاکره با امریکایی ها برای دادن امتیازهایی خواهد شد که در سال های اخیر از آن به برجام های دو و سه و ... یاد می شده است.
بنابراین با بررسی سخنان پمپئو خیلی از مطالب ناگفته افشا می گردد که اگر بدون توجه و بدون حساسیت از کنار آن رد شویم، بدون شک گریبانگیر خطرات بعدی آن خواهیم بود و اگر دولتمردان کشور بدان توجه کرده و آن را گوشه ای از پازل نقشه جدیدی امریکا یعنی "جنگ اقتصادی" بدانند و بر قدم های پیدا و پنهان نظام سلطه در این مقطع توجه کنند، قطعاً با شناخت و برنامه ریزی موفق تری خواهند توانست پیروزی را از آن ایران اسلامی نمایند.