کهگیلویه و بویراحمد >>  عمومی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۰۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۶:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۱۱۶۲۶

عزت مندی در مذاکره است یا مقابله؟!

خداوند از مؤمنین خواسته تا عزت و اقتدار خود را در برابر کافران و دشمنان از دست ندهند و اهل کرنش، سازش و ذلت در برابر آن ها نباشند.
پایگاه بصیرت / مهدی دلبند

در منطق قرآن کریم عزت حقیقی از آن خداوند بزرگ و متعال و کسانی است که در جبهه خدامحور قرار می گیرند« مَن كانَ يُريدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَميعًا»(1)
خداوند در جای دیگر می فرماید:« وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ »(2)
عزت از آن خدا و رسول او و مؤمنین است و منافقین نمی دانند و درک نمی کنند که عزت حقیقی در کجاست؟
عزت و عزتمندی یکی از مسائل اساسی جامعه اسلامی است. خداوند از مؤمنین خواسته تا عزت و اقتدار خود را در برابر کافران و دشمنان از دست ندهند و اهل کرنش، سازش و ذلت در برابر آن ها نباشند. قرآن درباره کسانی که دلبسته به مراکز قدرت طاغوت اند تا مبادا به عزت و اعتباری برسند می فرماید«أَيَبتَغونَ عِندَهُمُ العِزَّةَ فَإِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَميعًا(3)
همچنین در سوره مبارکه شعرا که شرح حال پیامبران بزرگی از جمله نوح، ابراهیم، هود، صالح، شعیب و موسی بیان می شود، در هر مقطعی که جبهه نبوت بر جبهه کفر پیروز می شود، می فرماید«إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَ مَا کَانَ أَکْثَرُ‌هُمْ مُؤْمِنِینَ»، «وَ إِنَّ رَ‌بَّکَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّ‌حِیمُ »(4)
خداوند در اینجا اشاره به این حقیقت می کند که قدرت های مادی هر چند دارای قدرت و اکثریت باشند نمی توانند بر جبهه توحید غلبه یابند. بنابراین عزت قرآنی مانند سدی استوار در مقابل نفوذ و غلبه دشمن است و هر چه این عزت عمیق تر و پایدارتر باشد، تأثیرناپذیری از دشمن بیشتر می شود.
بدون شک از عوامل و لوازم اساسی پیشرفت، داشتن روحیه عزت است. چرا که جامعه ای که عزیز و مقتدر باشد و دلبسته و وابسته قدرت های مادی نباشد، به سمت شکوفایی استعدادهای درونی خود پیش خواهد رفت. عزت رابطه مستقیم با استقلال دارد و استقلال رمز پیشرفت و تعالی است.
رهبری معظم انقلاب همواره بر موضوع عزت ملی و استقلال تأکید فراوان نموده اند.
ایشان در بیانی می گویند:«انقلاب اسلامی دوران تحقیر ملّت ایران را خاتمه داد؛ قبلاً ملّت ایران به‌وسیله بیگانگان و قدرت ها تحقیر می شد؛ تحقیر علمی می شد، تحقیر سیاسی می شد، تحقیر اجتماعی می شد. آنچه را قدرت های مسلّط و عمدتاً آمریکا در این سال های آخر مایل بودند، به سران رژیم پهلوی دیکته می کردند و آن ها هم عیناً همان را عمل می کردند؛ قبل از آمریکا هم انگلیسی‌ها این نقش را در کشور ایفا می کردند؛ انقلاب اسلامی آمد این تحقیر غیر قابل تحمّل را برطرف کرد و به کشور و به ملّت عزّت داد، استقلال داد و انسانیّت او را مطرح کرد»(5)
استقلال ملی در واقع تضمین کننده امنیت و آزادی است. در جامعه مستقل انگیزه ها بالا رفته و استعدادهای گوناگون شکوفا خواهد شد، اما جوامع غیر مستقل و وابسته فقط مصرف کننده خواهند بود و هیچ اراده ای برای تحول و رشد نخواهند داشت. قرآن راهنمای کامل سعادت از انسان ها می خواهد که به هیچ وجه سلطه کفار را بر خود نپذیرند: «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً»(6)؛ «وَلَن یجْعَلَ الله لِلْکافرینَ علی‌المُومنینَ سَبیلاً»(7)
بنابراین با داشتن عزت قرآنی می توان هم به آزادی و استقلال رسید و هم به شکوفایی و رشد و تعالی.

منابع:
1. سوره فاطر آیه 10
2. سوره منافقون آیه 8
3. سوره نساء آیه 139
4. سوره شعرا آیه 9و8
5. بیانات در دیدار مردم آذربایجان شرقی‌.۱۳۹۴/۱۱/۲۸
6. سوره نساء آیه 141
7. سوره ممتحنه آیه 1

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات