اهداف بازی سوخته

انتشار پيامي ويديويي در کانال تلگرامي محمود احمدي نژاد که در آن وي خواستار کناره گيري حسن روحاني از مقام رياست جمهوري شده بود، بار ديگر به خبري جنجالي در فضاي مجازي تبديل شد.

حملات احمدي‌نژاد به شخصيت‌ها و نهادهاي سياسي کشور، هرچند اغلب به عنوان حاشيه بدانها نگريسته مي‌شود، از جمله موضوعاتي است که فضاي رسانه‌اي را تا حدودي تحت ‌تأثير خود قرار مي‌دهد. حمله به شخصيت‌‌هايي چون رئيس قوه قضائيه و مقننه، حمله‌ به ساير شخصيت‌هاي عالي نظام در لفافه و به طور غيرمستقيم، متهم کردن نظام و مسئولان به فساد و بي‌عدالتي، حمله به نهادها و دستگاه‌هاي نظام بويژه قوه قضائيه و درخواست براي برگزاري تجمع اعتراضي نمونه‌اي از اقداماتي است که در ماه‌هاي اخير بارها تکرار گرديده است.

مواضع احمدي‌نژاد در هر برهه‌اي با واکنش‌هاي متعددي مواجه شده و علي‌رغم تلاش براي برجسته‌سازي آنها در شبکه‌هاي اجتماعي، در ميان مردم و نخبگان مورد انتقاد و بي‌توجهي قرار گرفته است. با اين حال، سؤال اين است که احمدي ‌نژاد از پسِ اين اظهارات ساختارشکنانه و شاذ چه اهدافي را دنبال مي‌کند؟!

موج ‌سواري بر فضا و وضعيت موجود و تصويرسازي مثبت از خود در مقام منجي و به عنوان کسي که به مشکلات موجود واقف بوده و تنها اوست که مي‌‌تواند کشور و مردم را از شرايط کنوني نجات دهد را مي‌توان مهمترين هدف احمدي نژاد دانست. مسلم است که بخش مهمي از اين تلاش برخاسته از رويکرد پوپوليستي است که همواره احمدي نژاد به آن تمسک داشته است، اما در عين حال آنچه که برگ ‌برنده و مايه‌ي دل ‌گرمي وي براي اينگونه نمايش‌ها است، مقبوليت نسبي وي در ميان برخي لايه‌‌هاي اجتماعي است که همچنان به وعده‌‌هاي احمدي نژاد اميدوارند و تصوير مثبتي نسبت به دوران رياست جمهوري وي دارند و معتقدند اگر چنانچه وي دوباره در رأس دولت قرار گيرد اوضاع موجود دگرگون شده و کشور در شرايط مناسبي قرار خواهد گرفت. به واقع احمدي نژاد درصدد است تا با اتخاذ مواضع اپوزيسيوني، خود را به عنوان «دولت بديل» به افکار عمومي معرفي کند.

در این میان هرچند احراز صلاحیت وی و منسوبینش توسط شورای نگهبان بعید بنظر می‌رسد، اما گویا وی همچنان به عبور از فیلتر شورای نگهبان امیدوار است و بر این باور است که تغییر شرایط کشور می‌تواند موجب تغییر نظر این شورا گردد. همچنین وي تصور مي‌‌کند که با اتخاذ اين مواضع، جذابيت و اقبال عمومي خود را بالا برده و در اين صورت، يا ديگر نمي‌توانند وي را رد صلاحيت کنند و يا در صورت رد صلاحيت وي، هزينه‌هاي اين اقدام براي شوراي نگهبان و نظام بالا مي‌رود.

از دیگر اهداف احمدی نژاد می‌توان به مواردی چون زمينه‌سازي براي ورود اطرافيان و افراد منتسب به وي به مجلس شوراي اسلامي در انتخابات آينده مجلس شوراي اسلامي، تحت تأثير قرار دادن رسيدگي به اتهامات نزديکان و به طور مشخص حميد بقايي و اسفنديار رحيم مشايي و حتي شخص خود (آنگونه که روز گذشته سخنگوي قوه قضائيه از اينکه احمدي نژاد پرونده قضايي دارد، اما زمان رسيدگي به آن معلوم نيست، خبر داد)، و ميل به ديده شدن از ديگر اهداف احمدي نژاد در پسِ اظهارات نسنجيده و تعقيب و گريزهاي سياسي وي است.

در ارزيابي امکان موفقيت احمدي نژاد در تحقق اين اهداف بايد گفت که در پرونده ي عملکرد وي و دولتش، علي رغم نقاط قوت، نقاط ضعف‌هايي نيز وجود دارد که افکار عمومي هنوز آنها را از ياد نبرده است. بنابراين، مي‌توان گفت که جا افتادن وي به عنوان دولت بديل، اگر غيرممکن نباشد، حداقل در آينده ي نزديک، امکان چنداني براي موفقيت ندارد. همچنين اگرچه هنوز در اطراف وي برخي شخصيت‌ ها قرار دارند، اما عمده نيروهاي موجه و خوش سابقه و حتي کساني که در دولتهاي نهم و دهم، عهده دار مسئوليت هايي بوده اند، به نوعي با مواضع وي مخالف بوده و از او فاصله گرفته‌اند. بنابراين، دل بستن وي به رأي آوري نيروهاي نه چندان شناخته شده نيز نمي‌تواند حاصلي داشته باشد.