روزنامه کیهان **
معاون وزارت خارجه یا توجیه کننده بدعهدی اروپا؟!
معاون سیاسی وزارت خارجه همچنان به توجیهات ناروا درباره بیعملی و فرصتسوزی اروپا مشغول است.
عباس عراقچی که زمانی گفته بود «امضای کری (پای برجام) تضمین است»، در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان میگوید: اراده سیاسی اروپا برای اینکه در مقابله با تحریمهای آمریکا به ایران کمک کند، امری واضح و روشن است. سابقه ندارد اروپا به عنوان نزدیکترین متحد واشنگتن وارد چنین اقداماتی شود.
وی درباره تأخیر اروپا در راهاندازی کانال ویژه مبادلات مالی (SPV) با ایران میگوید: ساز و کار ویژه مالی اروپا از نظر فنی، مالی و حقوق جزئیاتی دارد که رسیدن به آنها زمانبر است.
امیدوار هستیم در آینده بسیار نزدیک این ساز و کار اعلام و در اروپا رسماً ثبت شود و بعد از آن به تدریج عملیاتی خواهد شد. البته اینکه اروپاییها بسیار آهستهتر از تصور ما حرکت کردند یک واقعیت است، اینکه مواضع سیاسی آنها بسیار خوب بوده هم یک واقعیت است. موضوع دیگر این است که هنوز به راهکارهای عملیاتی نرسیدهاند و انتظارات ما را برآورده نکردهاند.
آقای عراقچی توضیح نمیدهد که آیا هفت ماه (پس از خروج ترامپ از برجام)، فرصت کافی برای راهاندازی یک کانال مبادلات مشترک مالی نبوده است؟! و آیا صرف «ابراز تأسف عمیق» اروپاییها، خسارت گسترده ایران از اجرای یکطرفه برجام و نقض آن توسط آمریکا و اروپاییها را جبران میکند؟ از سوی دیگر باید پرسید آیا «موضع سیاسی خوب» اروپا، جبران اعمال تحریمها را میکند؟!
واقعیت این است که اغلب شرکتهای اروپایی توافقات خود با ایران را به هم زده و دولتهای اروپایی نیز از آنها حمایت نکردهاند. اکنون همین دولتها وعده راهاندازی مکانیسم ویژه مالی را به شکل «نمادین» در 13 آبان دادند اما به همان اقدام بیارزش نمادین هم عمل نکردند. بنابر اعلام نشریات غربی، هیچ کشور اروپایی حاضر به میزبانی کانال مذکور نیست. جالب اینکه کانال مذکور قرار است زمینهساز مبادله نفت در برابر کالا (بدون پرداخت پول نفت به ایران) باشد.
وعده بیسرانجام موگرینی نسخه دوم چک بیمحل جان کری
وقتی «تضمین قطعی جان کری» دروغ از آب درآمد، مدیران وزارت خارجه ما چگونه به تعهد احتمالی موگرینی اعتماد میکنند؟!
روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: «فدریکا موگرینی» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی ماه سپتامبر اعلام کرده بود سازوکار پیشنهادی اعضای باقیمانده در برجام برای تسهیل تجارت با ایران، «احتمالا» قبل از ماه نوامبر (زمان اعمال تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران) اجرایی میشود!
هماکنون 2 ماه از اظهارات خانم موگرینی سپری شده! دونالد ترامپ رسما تحریمهای نفتی، گازی و بانکی ایران را اعلام کرد اما هنوز خبری از «برجام اروپایی» نیست! همگان به یاد دارند سال 94، اعمال محدودیتهای صدور ویزا برای کسانی که به ایران سفر میکنند؛ آن هم از سوی دولت «باراک اوباما» به قانون تبدیل شد. این نخستین تیری بود که از سوی ایالات متحده به برجام شلیک شد! با این حال آن زمان روزنامه غربگرای «شرق» نوشت: «به دنبال اعتراض ظریف [به قانون محدودیت ویزا که نقض برجام از سوی آمریکا بود] جان کری، وزیر خارجه آمریکا در نامهای خطاب به ظریف نوشت: این قانون به هیچ وجه مانع ما نمیشود که تعهدات خود طبق برجام را اجرا کنیم... عراقچی-30 آذر 94- تاکید کرد این نامه، امضای وزیر خارجه آمریکا را دارد و اجرای موفق برجام را «تضمین» کرده. وی تاکید کرد: آنچه برای ما مهم است، این است که برجام در مرحله اجرا با هیچگونه خدشه و صدمهای مواجه نشود، آقای کری این تضمین را به عنوان وزیر خارجه آمریکا به صورت کتبی با امضای رسمی داده است».
هماکنون بر همگان [حتی طرفداران برجام] محرز شده که ارزش «امضای وزیر اسبق امور خارجه آمریکا» پای سند برجام تا چه اندازهای ارزش داشته است(!) میان «تضمین قطعی جان کری» در سال 94 تا «تعهد احتمالی موگرینی» در شهریورماه امسال فاصله زیادی وجود نداشته! امروز با وجود اجرایی شدن تحریمهای ثانویه آمریکا علیه ایران، شاهد تعلل هدفمند مقامات اروپایی در ارائه سازوکار مالی مستقل(!) خود در قبال برجام هستیم. واقعیت امر این است که اتحادیه اروپایی، یک بار دیگر میان «تعهد حقوقی» و «زد و بند سیاسی»، گزینه دوم را انتخاب کرد تا بر همگان محرز شود تفاوت ماهوی چندانی میان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپایی (خصوصاً در قبال ایران) وجود ندارد. اتحادیه اروپایی تاکنون حتی جزئیات مکانیسم مالی و اعتباری خود را جهت آنچه «نجات برجام» میخواند، ارائه نداده است! فراتر از آن، میان زمان «ارائه» تا «اجرایی شدن» سازوکار مالی اروپا فاصله زمانی نسبتا زیادی وجود دارد. صورت مسئله بسیار ساده است! مایک پمپئو و «جان بولتون» در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک از مقامات اروپایی خواسته بودند از ارائه و اجرایی کردن همان سازوکار مالی ناقص خود در قبال برجام هم خودداری کنند تا ایران بابت پذیرش خواستههای غرب (خصوصا در حوزههای غیربرجامی و منطقهای) بیشتر تحت فشار قرار گیرد. مقامات اروپایی نیز چنین خواستهای را مو به مو اجرا کرده و بهراحتی تعهد خود به ایران را زیر پا گذاشتند! به عبارت شفافتر، در حالی که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان روی گزارهای به نام «منازعه در 2 سوی آتلانتیک» و «توفیق در ایجاد اختلاف و شکاف میان آمریکا و اروپا» بر سر برجام حساب باز کرده بود، بار دیگر در مقابل معامله پشت پرده میان بازیگران غربی قرار گرفت!
همان شهریورماه امسال، یعنی زمانی که مقامات اروپایی سخن از «سازوکار مالی ویژه و انحصاری» خود سخن به میان میآوردند، رهبر حکیم انقلاب صراحتا نسبت به گره خوردن برجام به «بازی اروپا» هشدار دادند. معظمله در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت با تأکید بر منتفی بودن هرگونه مذاکره با آمریکاییها فرمودند: «ارتباط و ادامه مذاکره با اروپا ایراد ندارد اما باید ضمن ادامه این کار از آنها درباره مسائلی نظیر برجام و یا اقتصاد قطع امید کنید».
«تاخیر در ارائه کلیات بسته پیشنهادی»، «ارائه بسته پیشنهادی کلی و ناقص اولیه»، «عدم ارائه بسته پیشنهادی نهایی تا قبل از اعمال دور نخست تحریمهای آمریکا[مرداد] و موکول کردن آن به پیش از اعمال دور دوم تحریمها در ماه آبان»، «عدم ارائه و تشریح سازوکار مالی ویژه اروپا تا آبان» و در نهایت «عدم اجرای سازوکار مالی ادعایی اروپا»، پاسخ مقامات قاره سبز به سرمایهگذاری و اعتماد دستگاه دیپلماسی ما به برجام اروپایی بود.
پاسخ بیبیسی به لافزنی زیباکلام درباره انتخابات افغانستان
درحالیکه صادق زیباکلام، انتخابات افغانستان را یکی از دموکراتیکترین انتخاباتها دانسته بود، منابع رسانهای میگویند این بدترین انتخابات در 17 سال گذشته بوده است.
توماس راتیگ از موسسان شبکه تحلیلگران افغانستان در وبسایت بیبیسی (شبکه مورد علاقه و اعتماد زیباکلام) نوشت:
کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان اعلام اولین نتایج رسمی انتخابات پارلمانی این کشور را که در روزهای ۲۸ و ۲۹ماه مهر برگزار شده بود، یک بار دیگر(آذرماه) به تعویق انداخته است و اکنون اعلام شده که نتایج اولیه به جای ۱۹ ماه عقرب (آبان در تاریخ ۲ ماه قوس) آذر اعلام خواهد شد.
برای کابل که تعداد کاندیداهای انتخابی به رقم بیسابقه 800 نفر رسیده بود، نتایج انتخابات حتی یک هفته دیرتر یعنی در تاریخ 10 آذر اعلام خواهد شد. به دلیل اینکه رسیدگی به شکایات چند هفته بیشتر از تاریخ تعیین شده طول کشیده، هنوز معلوم نیست نتیجه نهایی انتخابات در تاریخی که قبلا در نظر گرفته شده بود، یعنی 29 آذر اعلام خواهد شد یا نه.
این ابهام نه تنها عدم موفقیتی برای روند انتخابات در تاریخهای تعیین شده و به درازا کشیده شدن آن است، بلکه برگزاری انتخابات ریاستجمهوری در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۳۹۸را نیز مشکل میکند. مهلت دو هفتهای برای معرفی نامزدهای ریاستجمهوری از ماه نوامبر به ماه دسامبر امسال موکول شده است.
در همین حال کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، پیشنهاد کرده انتخابات شوراهای ولایتی که قرار بود ۳۱ فروردین ۱۳۹۸ برگزار شود، به بعد موکول شود. انتخابات شوراهای ولسؤالی هم که برای ۲۸ مهر تعیین شده بود، اکنون برای مدت نامعلومی به تعویق افتاده است.
این تصمیم همچنین به دنبال یک تغییر چشمگیر دیگر در سیاست این کمیسیون است: مصالحه با کمیسیون رسیدگی به شکایتهای انتخاباتی، در مورد اینکه چه آرایی معتبرند. توافق بر سر اینکه نه تنها آرایی که بارکد بیومتریک دارند، بلکه رأیهایی که با ورقههای اخذ رأی کاغذی داده شده هم خوانده میشود.
به تدریج بیشتر معلوم میشود که انتخابات سال ۲۰۱۸ از نظر سازماندهی بدترین انتخاباتی است که افغانستان جدید پس از دوره طالبان شاهد آن بوده است.
از سال ۲۰۰۱ هرگز انتخاباتی در تاریخ تعیین شده برگزار نشده ولی انتخابات کنونی رکورد تازهای به جای گذاشته: سه سال و نیم تأخیر.
تاکنون در هیچ انتخاباتی، بخشی از کشور از رأی دادن کنار گذاشته نشده بود. این بار ساکنان ولایت غزنی نتوانستند مانند سایر هموطنانشان در رأی دادن شرکت کنند.
ولی این تمام داستان نیست. هرگز در گذشته اتفاق نیافتاده بود که یک کمیسیون مستقل انتخاباتی افغانستان در پایان روز انتخابات نتواند اعلام کند که چه تعدادی از مراکز رأیدهی واقعا باز بودند. تا امروز ما هنوز آمار مطمئنی در این باره نداریم.
یادآور میشود زیباکلام پس از انتخابات افغانستان نوشت:
تبریک به مردم افغانستان انتخابات اخیر علیرغم همه دشواریها نقطه عطف درخشانی در تاریخ مبارزات آزادیخواهانه مردم افغانستان به شمار خواهد رفت. انتخابات افغانستان به مراتب دموکراتیکتر از انتخابات ایران بود. نه شورای نگهبان و نه نظارت استصوابی در کار بود.
نشنال اینترست: پمپئو یاوه میگوید مردم ایران از آمریکا متنفر شدهاند
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد ادعای مایک پمپئو درباره حمایت از مردم ایران با اعمال تحریمها پوچ است.
باربارا اسلاوین در نشنال اینترست نوشت: تحریم، عادت دولتهای آمریکا شده، وقتی در موضع تردید قرار میگیرند، هم دولت و هم مجلس، از سلطه طولانیمدت آمریکا بر سیستم مالی بینالمللی برای هدف قرار دادن کشورها، نهادها و افراد سوءاستفاده میکنند.
مایک پمپئو، وزیر امور خارجه ترامپ، در دومین سخنرانی اصلی خودش برای شروع مذاکرات جدید 12 خواسته را لیست کرد که ازجمله آنها توقف کامل برنامههای هستهای و موشکی و خروج کامل ایران از درگیریهای منطقه بود. او بعدا یک مورد سیزدهم که پایان دادن به نقض حقوق بشر است را نیز به این موارد اضافه کرد. پمپئو این مورد را زمانی اضافه کرد که آمریکا همچنان متحد عربستانی مانده که به طرزی وحشیانه یک خبرنگار مقیم آمریکا، جمال خاشقجی، را در کنسولگریاش در استانبول به قتل رسانده است.
در حقیقت، در ادامه این تحریمها علیه ایران هیچ هدف قابل قبولی نمیتوان یافت، به غیر از اینکه ترامپ به یکی از وعدههای انتخاباتیاش عمل میکند و مردم ایران را تحت فشار قرار میدهد. دولت ایران در حال حاضر متوسل به تکنیکهای آشنا برای دور زدن تحریمهای آمریکا، ازجمله خاموش کردن سیگنالهای شناسایی تانکرهای نفتیاش شده است. پمپئو در حمایتی پوچ گفته بود از صدای اعتراض مردم ایران حمایت میکند، درحالیکه دولت سفر ایرانیها را به آمریکا ممنوع کرده است.
هنوز معلوم نیست که واکنش مردم به دور جدید تحریمها چه خواهد بود. آنها در حال حاضر از اینکه برجام شرایط اقتصادی را آنگونه که مقامات دولت وعده داده بودند، بهبود نبخشیده، عصبانی هستند. در حالیکه از اوضاع ناراضی هستند، اما مردم ایران وطنپرستان مغروری هستند. با توجه به اینکه این دولت ترامپ بود که برجام را نقض کرد و نه ایران، مردم ایران دیگر نمیتوانند مقاماتشان را به خاطر مشکلات مقصر بدانند. در حقیقت، راهپیمایی امسال به خاطر سالگرد تسخیر سفارت آمریکا در تهران بزرگتر و پرشورتر از سالهای قبل بود.
اگر مردم ایران ضدآمریکا شوند، یک فقدان استراتژیک بزرگ برای واشنگتن خواهد بود و در عوض به دنبال تقویت روابط با قدرتهای رو به رشد آسیا خواهند بود. با توجه به جمعیت بیش از 80 میلیونی ایران که اکثریتشان تحصیلات عالی دارند و اقتصاد متنوع آن، ایران نسبت به دشمنان منطقهایاش، گزینه بهتری برای سرمایهگذاری طولانیمدت است. فشار تحریم به مردم ایران، با هدف رسیدن به یک «توافق بهتر» باعث تضعیف منافع آمریکا و ارزشهای آمریکایی میشود.
جای وزیر مستعفی ناکارآمد دادگاه است نه شهرداری
یک کانال تلگرامی حامی دولت تصریح کرد عباس آخوندی وزیر مستعفی راه و شهرسازی باید محاکمه شود نه اینکه در فهرست نامزدهای شهرداری تهران قرار گیرد.
کانال «فردای ایران» نوشت: کارنامه کاری وزیر مستعفی راه و شهرسازی پر است از وعدههای متعدد بیسرانجام. وعدههایی که آزادراه افسانهای، مسکن اجتماعی، نوسازی ناوگان هوایی و ... تنها بخشی از آنهاست.
بررسی کارنامه کاری عباس احمدآخوندی وزیر مستعفی راه و شهرسازی نشان میدهدکه وی وعدههای سرخرمن بسیاری را در حوزههای تحت مدیریت خود داده است. طرح مسکن اجتماعی شاید بارزترین آنها باشد؛ وزیر سابق راه و شهرسازی چند ماه پیش از آنکه به عنوان یکی از گزینههای وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم مطرح شود، با ادبیاتی نرم طرح مسکن مهر را مورد انتقاد قرار داد. آخوندی زمانی که وزیر شد، بر شدت انتقادات خود افزود و طرح مذکور را تقریبا عامل نابسامانیهای مالی و پولی اقتصاد کشور عنوان کرد. وی همان سال 92 اعلام کرد مسکن مهر متوقف شده و مسکن اجتماعی به جای آن اجرا میشود. طی سالهای 92، 93، 94، 95، 96 و 97 تمام بدنه ستادی وزارت راه و شهرسازی از مدیران رده بالا گرفته تا مدیران رده میانی همواره بر اجرای طرح مسکن اجتماعی آنهم در «به زودی» تاکید میکردند. اما وزیر سابق راه و شهرسازی زمانی ساختمان دادمان را ترک کرد که هیچ خبری از اجرای طرح مذکور نشد. نوسازی ناوگان هوایی کشور یکی از مواردی بود که وزیر سابق راه و شهرسازی پروپاگاندای منحصر بفردی را درباره آن عملیاتی کرد. طبق سخنان پرشمار آخوندی ناوگان هوایی ایرلاین ملی با 200 فروند هواپیمای روز دنیا نوسازی میشد. در این راستا قراردادهای فاقد تضمین اجرایی لازم با شرکتهای ایرباس، ATR و بوئینگ امضا شد، اما پس از حدود سه سال «شاهکار» خواندن امضای این قراردادها ازسوی وزیر و برخی نزدیکانش، 16 فروند هواپیما (3 فروند ایرباس و 11 فروند ATR) تحویل شد. یعنی 8 درصد که برخلاف وعده وزیر سابق و قائممقامش تمام با پول نقد خریداری شد و هیچ خبری از فاینانسها نشد.
آزادراه تهران - شمال یکی دیگر از وعدههای آخوندی بود که قرار بود در پایان عمر دولت یازدهم به پایان برسد. وعدهای که پس از گذشت 62 ماه از بیان آن هنوز محقق نشده است. پیشرفت فیزیکی دو منطقه 2 و 3 این پروژه نزدیک به صفر درصد است و برای اتمام منطقه یک آن نیز نمیتوان زمان مشخصی متصور بود.
*********************************
روزنامه جمهوری اسلامی **
* پلیس ایتالیا میگوید یک محموله بزرگ هروئین را از یک کشتی کشف کرده که از ایران بارگیری کرده و عازم اروپا شده است. براساس این گزارش، محموله 270 تنی در یکی از کانتینرهای کشتی جاسازی شده بود و این کشتی قبل از رسیدن به بندر «جنوا» در «هامبورگ» و «والنسیا» توقف کرده بود. اینکه این محموله قاچاق چه وقت و کجا به کشتی بار زده شده مشخص نیست و این احتمال وجود دارد که در یکی از ایستگاههای توقف این محموله به بار کشتی اضافه شده باشد تا علیه ایران توطئه تبلیغاتی جدیدی راه اندازی شود.
* آسمان ترکمنستان و پاکستان، به بهانه تحریم بر روی هواپیماهای ماهان بسته شد. عدم صدور مجوز عبور، هواپیمای ماهان را مجبور به انتخاب مسیر طولانیتری برای رفتن به شانگهای کرد. این هواپیما به جای عبور از آسمان ترکمنستان، آسمان افغانستان را برگزید و از مسیر تاجیکستان و قرقیزستان به چین رفت.
*********************************
روزنامه خراسان**
سرعت عمل جالب برخی دستگاه ها در پاسخ به نامه فوری دولت
در حالی که یک مقام مسئول با ارسال بخشنامه ای در اوایل شهریورماه امسال، از مدیران روابط عمومی وزارتخانه ها و سازمان های دولتی خواسته بود با توجه به دستورالعمل فعالیت رسانه ای مقامات اجرایی، گزارش فعالیت خود در حوزه هایی چون مصاحبه های تلویزیونی، جلسه توجیهی با اهالی رسانه و بازدید از مناطق محروم را به صورت «فوری» برای ارائه به رئیس دفتر رئیس جمهور تا 11 شهریورماه ارسال کنند، بررسی ها نشان می دهد برخی دستگاه ها طی روزهای اخیر اقدام به ارسال درخواست برای زیرمجموعه های خود کرده اند تا برای تهیه این گزارش اقدام شود!
ذره بین دولت روی بازدهی گردهمایی های بین المللی
پس از ارائه گزارشی در روزهای گذشته از سوی یک مسئول اجرایی به تعدادی از اعضای کابینه، مصوب شده با توجه به ضرورت بهبود عملکرد و ارتقای بهره وری اعتبارات اختصاص یافته، از این پس گردهمایی های بین المللی از جمله فارابی، خوارزمی و ... که در کشورمان برگزار می شوند، از حیث تحقق اهداف و همپوشانی دلایل برگزاری، صرفه جویی در هزینه ها، بهبود عملکرد در صورت دوسالانه شدن و ... توسط تعدادی از دستگاه ها و کارشناسان خبره دولت مورد بازنگری و بررسی قرار گیرند.
*********************************
روزنامه ایران**
آزادی سه عضو الاحوازیه در دانمارک
خبر اول اینکه، پلیس دانمارک روز پنجشنبه سه عضو گروه تروریستی «الاحوازیه» را بعد از یک روز بازداشت، آزاد کرد. به گزارش ایرنا به نقل از نیویورک تایمز، پلیس دانمارک روز چهارشنبه با صدور بیانیهای خبر داده بود سه عضو گروه تروریستی الاحوازیه را بازداشت کرده است. حمله تروریستی در شهر اهواز صبح شنبه 31 شهریور 1397 در جریان مراسم رژه نظامی نیروهای مسلح به مناسبت آغاز هفته دفاع مقدس روی داد که در جریان آن 25 نفر از افراد حاضر برای تماشای مراسم از جمله شماری از زنان و کودکان شهید شدند. به گفته کی یر کگارد سخنگوی پلیس دانمارک، هر سه فرد بازداشت شده از اعضای گروه الاحوازیه و حامیان حمله مزبور بودند و بازداشت شدگان طبق قوانین این کشور به اتهام نقض ماده 136 قانون جزایی دانمارک به پرداخت جریمه یا حبس بالای دو سال محکوم خواهند شد. با این همه یک روز بعد یعنی روز پنجشنبه سه متهم یاد شده آزاد شدند. ابوالفضل حسنبیگی عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس درباره اقدام اخیر دانمارک و بازداشت سه عضو گروهک الاحوازیه به ایسنا گفت که «دانمارک سلسله اقداماتی را در دست اجرا گذاشته است تا به اصل گروهک الاحوازیه ضربه وارد نشود و از سوی دیگر فشار افکار عمومی را کاهش دهد.» گفتنی است اخیراً دانمارک یک نروژی را بهدلیل عکاسی از خانه یکی از اعضای گروهک تروریستی الاحوازیه به اتهام اقدامی تروریستی بازداشت کرد. ادعا میشود این فرد نروژی ایرانی الاصل است. گروهک تروریستی الاحوازیه مسئولیت حمله 31 شهریور در اهواز را بر عهده گرفته بودند.
اعتراف پنتاگون درباره حضور ایران در سوریه
خبر رسیده که، در آخرین گزارش وضعیت عملیات امریکایی موسوم به عملیات«راهکار اساسی» وزارت دفاع امریکا اقرار کرده «پنتاگون هیچ مدرکی مبنی بر آنکه نیروهای مسلح ایرانی یا نیروهای شبهنظامی وابسته به ایران واقعاً امریکا را در سوریه مورد حمله قرار داده باشند، ندارد.» به گزارش ایسنا، به نقل از اسپوتنیک، آخرین گزارش سه ماهه از سوی ژنرال بازرس وضعیت عملیات امریکایی موسوم به عملیات «راهکار اساسی» که نامی رمزی برای مداخله نظامی امریکا علیه داعش در سوریه وعراق است، توجه ویژهای به ایران معطوف داشته است تا آنجا که به آن 105 بار در 130 صفحه اشاره کرده است. این گزارش در عین حال در مورد عملیات «چندین نیروی شبهنظامی تحت حمایت ایران» در منطقه در پادگان نظامی امریکایی ال_تنف در جنوب سوریه مدعی شد که «حضور این نیروها موجب ایجاد پتانسیل اعمال فشار و خشونت بر نیروهای امریکایی و نیروهای تحتحمایت امریکا میشوند» اما در سطور بعدی اقرار میکند که «نه ایران و نه نیروهای شبهنظامی تحت حمایت ایران از عملیاتهای ضد داعش جلوگیری نکردند». این گزارش همچنین «نیروهای وابسته ایرانی» را به دست داشتن احتمالی در حملهای خمپارهای به منطقه سبز بغداد در اوایل سپتامبر و حملات موشکی به بصره در نزدیکی کنسولگری امریکا متهم کرد.
*********************************