برخی مشکلات اقتصادی امروز در کنار تصویرسازیهای دروغین بعضی از جریانها برای برخی از بخشهای جامعه این تصور غلط را به وجود آورده که نظام اسلامی در حوزه اقتصاد دستاورد نداشته یا پیش از انقلاب اوضاع اقتصادی بسامانتر از امروز بوده است[...]
یادداشت: برخی
مشکلات اقتصادی امروز در کنار تصویرسازیهای دروغین بعضی از جریانها برای
برخی از بخشهای جامعه این تصور غلط را به وجود آورده که نظام اسلامی در
حوزه اقتصاد دستاورد نداشته یا پیش از انقلاب اوضاع اقتصادی بسامانتر از
امروز بوده است؛ اما واقعیت کاملاً خلاف این امر را نشان میدهد، چنانکه
ناصر کاتوزیان درباره وضعیت آن دوران مینویسد: «آنچه در ایران رخ داد نه
پیشرفت اجتماعی و اقتصادی بود و نه مدرنیسم، بلکه شبه مدرنیسمی بود که
عواید نفت آن را تسریع کرد. به همین شکل تغییرات ساختاری اقتصاد نیز نه به
علت شهرنشینی که به واسطه شهرزدگی بود. حملونقل شهری در همه جا به ویژه
تهران به قدری خراب بود که غیرقابل توصیف است. وضع مسکونی جز برای
وابستگان دولت و جامعه تجار یا وحشتناک بود یا مشکلی هولناک. اغلب شهرهای
کوچک و بزرگ از جمله تهران فاقد سیستم فاضلاب کارآمد بودند، خدمات درمانی
و بهداشتی برای اغنیا بسیار گران و نامطمئن بود و برای فقرا گران و
خطرناک.» اوضاع آنقدر بد بود که بسیاری از تحلیلگران که از بیرون و از دور
با شاخصههای مادی خود انقلاب ایران را تحلیل میکردند، ناکارآمدی اقتصادی
رژیم پهلوی را علت اصلی سقوط این رژیم دانستهاند. چنانکه بر اساس آمار
بانک جهانی، سرانه درآمد ناخالص ملیـ که از تقسیم مجموع درآمد ناخالص ملی
یک کشور بر تعداد جمعیت آن به دست میآیدـ در دوران پهلوی بین ۲۶۰ تا ۲۲۰۰
دلار بوده است؛ اما پس از انقلاب با وجود دو سه برابر شدن جمعیت کشور، جنگ
هشت ساله، تحریمهای روزافزون و محدودیتهای فراوان سرانه درآمد ملی
ایرانیان به رکوردهای بالاتر از ۷۰۰۰ دلار هم رسیده است که نشانه افزایش
چند صد درصدی نسبت به پیش از انقلاب است. تولید ناخالص داخلی نزدیک به دو
برابر شده است و در مقابل ضریب جینی(شاخصه شکاف طبقاتی)، یعنی نسبت هزینه
دهک دهم (ثروتمندترین) به دهک اول (فقیرترین) از 33/75 به 12/65 رسیده است
و... .