دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به تازگی اعلام کرده است نظامیان این کشور از سوریه خارج میشوند. این تصمیم واکنشهای فراوانی را در داخل و خارج آمریکا ایجاد کرده است، به طوریکه دو مقام ارشد این کشور از سمت خود استعفا دادهاند. در این زمینه مقامات رژیم صهیونیستی، تصمیم آمریکاییها برای خروج نیروهای خود از سوریه را مطلوب ارزیابی نکردهاند. اما خروج نظامی آمریکا از سوریه، صرفاً تصمیم ترامپ نیست؛ بلکه یک تصمیم آمریکایی است. به عبارت بهتر، یک تسلیم آمریکایی است. اتخاذ چنین تصمیماتی از سوی آمریکاییها مسبوق به سابقه است. امروز هم در سوریه صحبت از رفتن نیروهای آمریکایی از این کشور مطرح است. بنابراین این موضوع بحثی نیست که فقط مربوط به ترامپ باشد؛ بلکه مربوط به وضع کلی و عمومی آمریکاست. آمریکاییها به این جمعبندی رسیدهاند که امروز روشهای آنها در اداره جهان پاسخگو نیست و روش نظارت آنها در حوزه امنیتی منسوخ شده است. ابزارهای آمریکا در نظارت سیاسی و نظامی تحولات منطقه دیگر قابل بهرهبرداری نیستند، در حالی که در جبهه مقابل آمریکا نوآوریهای فراوانی اتفاق افتاده است، به گونهای که هم در عرصه زمامداری ملی و هم در عرصه ائتلافسازیهای منطقهای و هم در عرصه تأثیرگذاریهای بینالمللی، به ویژه در حوزه امنیت و سیاست، پیشرفتهای بزرگی به دست آوردهاند و آمریکا از این قافله جا مانده است.
در همین زمینه توئیت ترامپ مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از سوریه را باید از چند نظر بررسی کرد:
1ـ خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نشانه خروج نیروهای آمریکایی از منطقه است. به عبارتی، با توجه به اینکه محور اصلی قدرت آمریکا در منطقه غرب آسیا تمرکز بر نیروی نظامی است، خروج نظامی از سوریه به معنای وانهادن منطقه از سوی آمریکا تلقی میشود. البته این موضوع فقط خروج نظامی تلقی نمیشود؛ بلکه خروج سیاسی و اقتصادی و خروج از حوزههای دیگر را نیز میتواند در پی داشته باشد.
2ـ صهیونیستها امروز بیش از هر زمانی به حمایتهای خارجی نیاز دارند و این در حالی است که روابط این رژیم با اروپا در وضع مناسبی قرار ندارد و علاوه بر آن اروپاییها سالهاست از منطقه رفتهاند و به جز رفتوآمدهای دیپلماتیک و بستن قراردادهای تسلیحاتی حضور قوی و تأثیرگذاری ندارند. برای نمونه در تحولات سوریه، لبنان، عراق، افغانستان، یمن و... حضور مؤثر اروپا دیده نمیشود و تأثیرگذاری آنها تقریباً به صفر رسیده است. رابطه رژیم صهیونیستی و روسها هم طی چند سال گذشته رو به سردی رفته است و نحوه حضور روسیه در سوریه و تعامل آنها با جبهه مقاومت این موضوع را برای صهیونیستها روشن کرد که خیلی نمیتوانند روی کمک روسها حساب کنند. بنابراین رژیم صهیونیستی تنها به حضور و حمایت آمریکا در منطقه متکی است. اما اعلام خروج آمریکا از سوریه به معنای برداشتن دست حمایت آمریکا از صهیونیستها است؛ بازتاب خروج آمریکاییها از سوریه در رسانهها و اظهارات مقامات رژیم صهیونیستی این موضوع را تأیید میکند. برای نمونه، «آیزن کوت» یکی از فرماندهان نظامی صهیونیستها گفته است که ما مدتهاست در منطقه تنها هستیم و حفاظت از اسرائیل را خودمان به تنهایی برعهده داریم. و این ما هستیم که در مقابل ایران ایستادهایم و خواهیم ایستاد. این موضع نشان میدهد که تا چه اندازه این رژیم از حوادث اخیر نگران است؛ چرا که دیگر پشتوانهای قدرتمند در منطقه نخواهد داشت.
3ـ موضوع سوم موضوع جبهه مقاومت است. آمریکا در حالی خروج نظامیان خود از سوریه را اعلام میکند که با وجود فشار زیاد، جمهوری اسلامی ایران حضور خود را در سوریه حفظ کرده است.
این به آن معناست است که جبهه نظام سلطه با محوریت آمریکا در مقابل جبهه مقاومت و ایران، زمین را واگذار کرده و خارج میشود. این موضوع نه تنها پیروزی و دستاورد جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود، در عین حال بر وضع کشورهای وابسته به آمریکا در این منطقه نیز تأثیر خواهد گذاشت و آنها را با مشکلات فراوانی مواجه خواهد کرد. البته میتوان از ابعاد دیگر هم به موضوع نگاه کرد، مانند وضعیت انرژی، موقعیتهای ژئوپلیتیکی و... که در مجموع سبب شد این خبر در کانون توجهات بینالمللی و منطقهای قرار بگیرد.