اید پول و منابع خودمان را مقاومسازی کنیم. خامفروشی نکنیم و دیگران را به خود وابسته کنیم و برای اقتصاد دیگران خطر باشیم. مبانی نظری خودمان را از آنها جدا کنیم و هدفگذاری استراتژیک ما باید این باشد که پول بیارزش و تو سری خوری به نام ریال را آقای ریال بکنیم. یک روزی در سال 1365 مثلاً نمیتوانستیم گلوله کلاشنیکف تولید کنیم، اما سی سال بعد در سال 1395 با دهها نوع موشک بالستیک و غیر بالستیک برای قدرتهای جهان کری میخوانیم.
در بحثهای آیندهشناسی در ترندهای 40 ساله که ریچارد واتسون از سال 2010 تا سال 2050 کار کرده بود، دیدیم که او معضلات و مشکلات جهان در طی این سالها را مطرح کرده بود، مثلاً اضطراب، تغییرات زیستمحیطی، رشد شهرنشینی و... او یک مورد دیگر را هم بیان کرده بود که مسئله بدهی بود و گفته بود که این مسئله هیچ راهحلی ندارد به جز نظام مالی اسلام. ما بررسی کردیم، در نهایت زمانی که شیخعمران نزار حسین برای کنفرانس افق نو به تهران آمده بود متوجه شدیم که ریچارد واتسون نزد او رفته و چند جلسه با او داشته و او با این جلسات این پیش فرض نظام مالی اسلام را بیان کرده است. در واقع واتسون، شیخعمران حسین را از چهار جلد کتابش در خصوص نظام مالی یهود و مسئله ربا، شناخته است؛ کتابی که انتشارش در آمریکا موجب شد تا شیخعمران حسین از این کشور اخراج شود. او الآن در مالزی زندگی میکند.
او معتقد است که تنها کشوری که میتواند جرئت کند در مقابل این جادوی پولی بایستد، ایران است و با این کار برای جهان الگو میشود. البته او بحثهای بسیاری در این حوزه دارد. نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشته و زمانی که در ایران بوده مفصل در این باره در رسانهها بحث کرده است.
در هر صورت امروز باید مردم را نسبت به این جنگ مهم و بنیانبرانداز روشن کرد و هرچه سریعتر راهکارهای مقابله با دشمن و زدن بنیانهای قدرت او را در کشور پیش گرفت.
معیار نباید متغیر باشد
اگر
معیار را طلا داشته باشیم، دیگر پولها بالا پایین نمیشوند. جادوی مالی و
پولی این است که دلار و یورو میرود پایین، ریال عربستان میرود بالا. یک
معیار سنجش داریم، سانتیمتر فرانسوی، یک معیار سنجش داریم اینچ که مال
انگلیسیها و آمریکاییهاست. هر اینچ تقریباً دوونیم سانت است، حالا فردا
صبح از خواب بیدار شوید، سانتیمتر شده باشد 5 اینچ. پس فردا این اینچ شده
باشد 8 سانت، هر اندازهگیری مشخص است و با یک عطسه رئیسجمهور آمریکا
نباید سانتیمتر و اینچ جابهجا شود، چرا اینچ ارزش دارد؟ چرا سانتیمتر
ارزش دارد؟ چون در هیچ چیز دخالت نمیکند. این را آقا در یک جمله استراتژیک
خلاصهاش کردند که کشور را از جادوی پولی و مالی دشمن خلاص کنید و آقایی و
ارزش دلار را در حیاط اقتصادی بشکنید، تا کشور را نجات دهید و برای دیگران
هم الگو شوید. پیامدهای این جادوی پولی و مالی برای اقتصاد جهان این است
که الآن بیش از 65 تریلیون، دلار اقتصاد جهان بدهی دارد، این بدهی چی هست؟
پول چاپ شده بدون پشتوانه ارزش؛ یعنی وقتی کشورها به چاپ کردن پول شروع
کردند، اول آمریکا در دهه 1970 شروع کرد. در آنجا از 1980 یعنی چند ماه پس
از انقلاب ما آمریکا سالی یک تریلیون دلار اسکناس چاپ کرد. خودشان میگویند
از 1913 که بانک مرکزی آمریکا افتتاح شد تا 1980 در یک دوره نزدیک 70 سال،
کلاً 800 میلیارد دلار اسکناس چاپ کردند؛ اما از 1980 به این سو سالی یک
تریلیون دلار کاغذ چاپ کردند، کنتور که ندارد، این روند تولید بدهی به
دورهای رسید که از حد داراییهای آمریکا خارج و به یک بحران جهانی تبدیل
شد. چین هم شروع کرد. اروپا پول واحد یورو را به وجود آورد، ایران هم این
کار را انجام داد. در واقع دست به خودکشی زدند. الآن اقتصاد جهان 65
تریلیون دلار بدهی دارد، در حالی که کل درآمد اقتصاد جهان در بالاترین سال
مالی سال 2011 حدود 45 تریلیون دلار است. یعنی الآن اقتصاد جهان 20 هزار
تریلیون دلار بیش از درآمدش بدهی دارد و اقتصاد جهان عملاً ورشکسته شده
است.
استراتژی سه وجهی
کیسینجر، دو سال پس از کودتای
مالی جهانی نیکسون از طریق تلویزیون استراتژی سه وجهی را مطرح کرد؛ هر کس
انرژی را کنترل کند قارهها را کنترل کرده، هر کس غذای مردم جهان را کنترل
کرد و هر کس پول را در اختیار داشته باشد اداره جهان دست اوست و بر این
اساس عمل میکند. دو سال بعد از موضع نیکسون این سه انگاره مطرح شد. بر این
اساس با موضوع تراریخته کردن کشاورزی در غذا، حضور در هرجا که منابع انرژی
فسیلی جهان وجود دارد، در حوزه انرژی مدیریت میکنند و با سازوکار نظام،
پول دنیا را کنترل میکنند. عملاً اگر شکل دوم مسئله را ببینم، یعنی از
زاویه استراتژیک به آن نگاه کنیم میخواهیم کنترل را از چنگ آمریکا در
بیاوریم. اصلیترین عامل قدرت و تسلط آمریکا بر جهان همین جادوی پولی
آمریکاست. آن چیزی که از آمریکا سلب اختیار میکند زدن پول آن است.
حس محاصره
ما
در قدرت نرم و نیمهسخت و سخت درگیر هستیم. یک نیروی انقلابی باید در هر
سه عرصه توانایی ابراز وجود داشته باشد. جنگ سخت برایمان خوب جاافتاده و
با پوست و گوشت و استخوان در دفاع مقدس آن را تمرین کردیم. اثراتش را هم
امروز در سوریه و جاهای دیگر میبینیم. جنگ نرم را با یک تأخیر بسیار
گسترده شروع کردیم، اما بالاخره دارد به فرهنگ تبدیل میشود. بین این دو
نوع جنگ، جنگ سومی هم وجود دارد؛ جنگی که موسوم به جنگ اقتصادی، سیاسی و
اجتماعی است. این جنگ حس محاصره میخواهد، که ما الان در محاصره هستیم و
این محاصره باید بشکند و باید غلبه کنیم، باید با اقتصاد مقاومتی روی پای
خودمان بایستیم. باید پول و منابع خودمان را مقاومسازی کنیم. خامفروشی
نکنیم و دیگران را به خود وابسته کنیم و برای اقتصاد دیگران خطر باشیم.
مبانی نظری خودمان را از آنها جدا کنیم و هدفگذاری استراتژیک ما باید این
باشد که پول بیارزش و تو سری خوری به نام ریال را آقای ریال بکنیم. یک
روزی در سال 1365 مثلاً نمیتوانستیم گلوله کلاشنیکف تولید کنیم، اما سی
سال بعد در سال 1395 با دهها نوع موشک بالستیک و غیر بالستیک برای
قدرتهای جهان کری میخوانیم. فشنگ کجا و موشکهای بالستیک امروز کجا!
امروز که درگیر جنگ اقتصادی شدهایم پولمان بیارزش شده است. این پول باید
10 سال دیگر بشود آقای پولها. این موضوع باید هدفگذاری استراتژیک ما
باشد. آمریکا میخواهد با تکرار ترفند تهدید و جنگ نظامی توجه مسئولان کشور
را از صحنه جنگ واقعی، یعنی جنگ اقتصادی منحرف کند، مسئولان هوشیار باشند و
این هوشیاری را باید به جامعه تزریق کنند. این را رهبر معظم انقلاب
فرمودند.
برای این کار یکی از پیچیدهترین این جنگها جنگ ارزی است.
کارنسی وار، این زودتر از دیگر انواع دارد اثر میگذارد که دیدید یکدفعه
قیمت دلار زیاد شد و اثرش دیده شد.