این شبهه را ایجاد میکند که اگر انقلاب هم نشده بود و رژیم پهلوی ادامه مییافت، با گذشت حدود چهل سال، آن رژیم هم همین کارها را برای مردم انجام میداد.
در فضای جنگ نرم و عملیات روانی علیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، دشمنان خارجی، جریان ضد انقلاب و مخالفان داخلی بر یک نقطه متمرکز شده، به دنبال القای این مطلب هستند که «انقلاب اسلامی دستاورد آن چنانی نداشته و جمهوری اسلامی نظامی ناکارآمد است!»
این جریان برای بدبین کردن مردم و به ویژه جوانان نسبت به انقلاب و نظام و همچنین کمارزش وانمود کردن دستاوردهایی که انقلاب در حوزههایی داشته، به هنگام بیان این دستاوردها میگوید: «اگر شاه هم بود بعد از چهل سال، این کارها را میکرد!»
برای نمونه، وقتی گفته میشود پس از انقلاب، جادهها، خطوط ریلی، فرودگاهها، شبکه برق، شبکه آب، شبکه تلفن، سدسازی، خودروسازی و غیره چندین برابر شده و مردم از رفاه بیشتری برخوردار شدهاند، این شبهه را ایجاد میکند که اگر انقلاب هم نشده بود و رژیم پهلوی ادامه مییافت، با گذشت حدود چهل سال، آن رژیم هم همین کارها را برای مردم انجام میداد. با چنین شبهه و القایی، میخواهند انقلاب اسلامی را بدون دستاورد معرفی کنند. آیا این چنین است؟ آیا اگر انقلاب نشده بود و رژیم پهلوی استمرار داشت، کشور ایران و ملت ما در نقطهای که امروز قرار دارند، قرار داشت؟
برای رسیدن به پاسخی صحیح، باید با نگاهی عالمانه، واقعبینانه و منصفانه، ایران پس از انقلاب را با ایران پیش از انقلاب، در حوزههای گوناگون مقایسه کرد. در این مقایسه، باید به رویکردها، جهتگیریها، سیاستها و راهبردها از یک سو و عملکردها از سوی دیگر توجه خاص داشت. با چنین نگاه و توجه خاص است که میتوان دریافت، انقلاب اسلامی چه دستاوردهای شگرف و حیرتانگیزی داشته است. با چنین نگاهی مشخص میشود، ایرانیان اکنون در نقطه و موقعیتی قرار دارند که بدون انقلاب و نظام ولایی دستیافتنی نبود. در این بررسی و مقایسه، میتوان دستاوردها را در دو بخش کلان مورد توجه قرار داد.
الف)بخش رویکردی: ارزشی و معنوی که اساساً این دستاوردها بدون انقلاب حاصل نمیشد. رژیم پهلوی و شاه به دلیل ماهیتی که داشت، مانع رسیدن ملت به این دستاوردها بود. این دستاوردها عبارتند از
۱ـ امام خمینی(ره) با انقلاب اسلامی، کشور ایران را از چنگال نظام سلطه رهایی بخشیدند و با کمک ملت به استقلال واقعی رساندند.
۲ـ با انقلاب اسلامی و پدیدآیی جمهوری اسلامی، مردم ایران متحول شده، دارای عزت ملی و خودباوری شده، سرنوشت خود را خود به دست گرفتند.
۳ـ با انقلاب اسلامی و پدیدآیی جمهوری اسلامی، اداره کشور به دست مردم افتاد و در چارچوب نظام مردمسالاری دینی، ۴۰ سال است که ملت مسئولان خود را در هر سطحی به طور مستقیم و غیر مستقیم انتخاب میکنند.
۴ـ با انقلاب اسلامی و نظام مردمسالاری دینی، ایرانیان افزون بر رسیدن به استقلال به منزله مهمترین ارزش «آزادی جمعی»، به آزادیهای فردی رسیده، از حقوق شهروندی به معنای واقعی برخوردار شدند. این در حالی است که پیش از انقلاب، از یک سو سلطه اجانب بر این کشور حاکم بود و از استقلال خبری نبود و از سوی دیگر با وجود یک رژیم مستبد، دیکتاتور و وابسته، از آزادی خبری نبود.
۵ـ با انقلاب اسلامی، ایران از یک کشور یاریکننده ظالم و ستمگر، تبدیل شد به کشوری که در مقابل ظالم و یاریکننده مظلوم است.
خوب است یادآوری شود و جوانان ما بدانند که پیش از انقلاب، به دلیل روابط شاه و رژیم پهلوی با رژیم صهیونیستی، ایرانیان در جهان اسلام به عنوان «اخالیهود» شناخته میشدند. اکنون با انقلاب اسلامی، ملت ایران به این افتخار نائل شده که چهل سال است در مقابل ظالمان و ستمگران ایستاده و صادقانه از مظلومان و از جمله ملت مظلوم فلسطین دفاع میکند.
۶ـ با انقلاب اسلامی ملت ایران به اقتدار دفاعی دست یافت و اکنون روی پای خود ایستاده، در حالی که پیش از انقلاب، امنیت ایران اجارهای بود. خوشا به حال ملتی که قادر باشد خود از خود دفاع کند. آری، این موارد پیشگفته، ارزشهایی هستند که فقط با انقلاب اسلامی دستیافتنی بود و اکنون ملت ایران به برکت نظام دینی با محوریت ولایت فقیه از آن برخوردار است. اگر این انقلاب پدید نمیآمد، کشور ما هم برای آمریکاییها، به مثابه همان گاو شیردهای بود که ترامپ برای تحقیر سعودیها به آنان لقب داد!
ب)بخش عملکردی: بخش دیگر دستاوردهای انقلاب، دستاوردهای عملکردی جمهوری اسلامی در این چهل سال است. دستاوردهایی که عمدتاً بدون داشتن استقلال سیاسی حاصل نمیشد. ملت ایران با انقلاب اسلامی در مسیر پیشرفت واقعی قرار گرفت. به این نکته باید توجه داشت، اساس سیاست نظام سلطه، عقب نگه داشتن ملتهای تحت سلطه و جلوگیری از دستیابی آنان به پیشرفتهای واقعی است. عقب نگه داشتن علمی و فناوری ایرانیان در دوره پیش از انقلاب، سیاست اصلی آمریکاییها و اروپاییها بود؛ به همین دلیل ایران و ایرانیان، روز به روز از قافله علم و فناوری در جهان بیشتر فاصله میگرفتند.
بر اساس اسناد و آمار مراکز معتبر بینالمللی، ایران با وجود داشتن یک درصد از جمعیت جهان در پیش از انقلاب، یک دهم درصد تولید علم جهان را به خود اختصاص داده بود؛ لذا وابستگی علمی شدید به بیگانه، اساس دیگر وابستگی بود. این وابستگی سبب شده بود ایرانیها در همه موارد و زمینهها محتاج دست دراز کردن به سمت اجنبی باشند؛ اما با انقلاب اسلامی و به راه افتادن نهضت سوادآموزی و توجه به علم و دانش و تقویت و توسعه دانشگاهها و مراکز آموزشی و پژوهشی، سیمای ایران و ایرانی عوض شد. اکنون ایران با وجود داشتن همان یک درصد جمعیت جهان، ۲ درصد از تولید علم جهان را به خود اختصاص داده است. معنای این آمار به استناد منابع معتبر بینالمللی آن است که با انقلاب اسلامی سهم ایران در تولید علم جهان نسبت به پیش از انقلاب، بیست برابر شده است. با این تحول علمی و تبدیل دانش به فناوری، هر روز در کشور شاهد یک دستاورد شگرف هستیم. ورود به باشگاه هستهای، باشگاه فضایی، تبدیل شدن به قطب پزشکی و قرار گرفتن در میان ۱۰ کشور اول جهان در بسیاری از حوزهها، همگی ثمره این تحول علمی است. تحولی که فقط و فقط با پاره کردن زنجیرههای وابستگی سیاسی ممکن شد. آری، این دستاورد انقلاب اسلامی است و اکنون ملت ایران، به سرعت در حال کم کردن فاصله خود از دیگر کشورهای پیشرفته علمی و صنعتی جهان است و آیندهای درخشان دارد؛ چرا که توانا بود هر که دانا بود. این دانایی و پیشرفتهای علمی، با انقلاب و بر مبنای استقلال و جمهوری اسلامی به منزله مهمترین دستاورد انقلاب پدید آمد. حال منصفانه باید گفت، آیا با استمرار رژیم گذشته و بدون انقلاب اسلامی، چنین دستاوردهایی ممکن بود؟