صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۳:۱۷  ، 
کد خبر : ۳۱۳۷۵۸
دکتر عادل پیغامی از وضعیت اقتصادی دیروز و امروز می‌گوید

نقطه امید دشمن مسائل اقتصادی است

مق نقشه‌خوانی رهبر معظم انقلاب را ببینید، 30 سال پیش می‌گویند دشمن می‌رود به دنبال حوزه‌های پیچیده مانند اقتصاد. دقیقاً این نکته که دشمن به دنبال آن است تا مردم به خمودی برسند و دچار سردی بشوند، راهبرد امروز دشمن است؛ بی‌توجهی‌ای که موجب شد در بخش روانی و ذهنی جنگ اقتصادی را واگذار کردیم.

ستون‌ها و منحنی‌های آمار، روایت‌های گوناگونی از وضع اقتصادی ایران دارند. رسانه‌های فارسی زبان از وضع بد اقتصادی ایران می‌گویند. اقتصاددان‌ها درباره قیمت دلار نظرهای متفاوتی ارائه می‌دهند! تولیدات در بخش‌های گوناگون کشور نشان از اوج‌گیری در بسیاری از حوزه‌ها دارد. درباره میزان تورم در کشور رسانه‌های جناحی و سیاسی هر یک یک نظری دارند. مردم از وضعیت اقتصادی رضایت ندارند و... به راستی اقتصاد ایران کجا ایستاده است؟ آیا ما پیشرفت نداشتیم؟! برای یافتن پاسخ این پرسش با دکتر عادل پیغامی، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به گفت‌وگو نشستیم که مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.


* با توجه به مشکلات موجود اقتصادی، این سؤال در اذهان ایجاد شده که اقتصاد ایران کجا ایستاده است؟ پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی آیا نظام اسلامی کارنامه قابل دفاعی در حوزه اقتصاد دارد؟

پیش از هر بحثی باید بگوییم که اقتصاد ایران، بسیار مظلوم است و پیشرفت‌ها و جهش‌هایش دیده نمی‌شود و در واقع کمتر درباره آنها سخن گفته می‌شود. بگذارید از بخشی از آمارها که به وضوح این مظلومیت را نشان می‌دهد بگویم، پیش از انقلاب 5/4 درصد تولیدات ما صنعتی بود، اما حالا به بالای 16 درصد رسیده است؛ یعنی به سمت صنعتی شدن حرکت کرده‌ایم. در حوزه معدن، اول انقلاب فقط 25 صدم درصد درآمد ما از معادن بود، اما امروز به 5/1 درصد رسیده است، در صنایع استراتژیک مانند فولاد و آلومینیوم ما ورود جدی داشتیم و تغییرات اساسی ایجاد کردیم و به این ترتیب، خیلی از عقب‌ماندگی‌ها جبران شد و چند صد درصد رشد در این زمینه داشتیم. در بسیاری از حوزه‌ها اگر مقایسه کنیم از بیشتر کشورهای جهان جلوتر هستیم. همین کشور ترکیه که خیلی‌ها به پیشرفت آن حسرت می‌خورند و تا این حد در رسانه‌ها به آن پرداخته می‌شود، در بسیاری از این شاخص‌ها از ما عقب‌تر است. در بخش زیرساخت‌ها حرکت‌های عظیمی شکل گرفته است، برای نمونه در بخش زراعی نزدیک به 500 درصد رشد داشتیم. در بخش باغی و همچنین در شیلات 25 برابر افزایش تولید داشتیم. در حوزه بیمه سلامت، با همه مشکلاتی که وجود دارد، افراد تحت پوشش ما از 6 میلیون نفر، به بالای 42 میلیون نفر افزایش یافته است، افزایش ضریب پوشش بیمه از 18 درصد به 53 درصد رسیده، ضریب نفوذ آن از نیم درصد به دو درصد رسیده است. زیرساخت‌های درمانی به شکل گسترده‌ای افزایش یافته است و آمارهای فراوان دیگری که در حوزه‌های گوناگون به شکل فزاینده‌ای وجود دارد.

* با این اوصاف چرا افکار عمومی به اعتبار آمارهایی که پیشرفت‌های اقتصادی را نشان می‌دهد، یا مسئولان که از پیشرفت‌های بزرگ اقتصادی می‌گویند، به دیده‌ تردید می‌نگرند؟

برای پاسخ به این پرسش و برای ارزیابی حوزه اقتصاد نیاز داریم موضوع را در دو بخش ملاحظه کنیم؛ یک بخش واقعیت‌های اقتصادی است و بخش دیگر در ذهن‌ها! برای نمونه ممکن است ما در دنیای واقع و سطح جامعه فقر به معنای اتم کلمه نداشته باشیم، اما مردم ما احساس فقر کنند و این بی‌اعتمادی که شما گفتید نتیجه این است که متأسفانه ما در سال‌های پس از انقلاب بر خود اقتصاد و واقعیت‌های اقتصادی متمرکز شدیم و از بخش روانی و مدیریت افکار غفلت کردیم و امروز شاهدیم با وجود آنکه در بسیاری از واقعیت‌های اقتصادی رشد داشته‌ایم، اما در افکار عمومی و جامعه این رشد و پیشرفت احساس نمی‌شود. این غفلت هم ناشی از این باور غلط ما در سال‌های گذشته بوده است که فکر می‌کردیم، اقتصاد مختص کارشناسان اقتصادی و صرفاً شاخص‌های اقتصادی است، در نتیجه، عملکردمان موجب شده است مهم‌ترین سربازان جنگ اقتصادی که مردم و افکار عمومی هستند، از معادلات اقتصادی حذف شوند.

این در حالی است که رهبر معظم انقلاب از همان ابتدا تلاش کردند مسئله جنگ اقتصادی را عمومی کنند. ببینید، آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در 24 خرداد 1368، فقط 10 روز پس از رحلت امام(ره)، در جلسه بیعت نمایندگان و اعضای مجلس شورای اسلامی با ایشان مشکلات و جنگ‌های علیه انقلاب را فهرست می‌کنند و درباره جنگ اقتصادی می‌گویند: «نقطه امید دشمن مسائل اقتصادی است، آنها تلاش می‌کنند مردم را به این باور برسانند که بالاخره مشکلات اقتصادی گریبان دستگاه را خواهد گرفت، نظام جمهوری اسلامی را به بن‌بست برسانند و مردم را به سردی و خمودی برسانند، من برخلاف بعضی تحلیل‌ها احتمال می‌دهم دشمن برای اینکه مردم را از ادامه این راه مأیوس و پشیمان کند، محدودیت‌های اقتصادی را بر ما تحمیل می‌کند، هیچ بعید نیست محدودیت‌هایی را برای فروش نفت، تهیه مواد اساسی و اولیه ایجاد کنند. مسئولان دست به دست هم بدهند تا با این برنامه مقابله کنند.» عمق نقشه‌خوانی رهبر معظم انقلاب را ببینید، 30 سال پیش می‌گویند دشمن می‌رود به دنبال حوزه‌های پیچیده مانند اقتصاد. اما ما نشنیدیم، هیچ یک از ما گوش ندادیم، دقیقاً این نکته که دشمن به دنبال آن است تا مردم به خمودی برسند و دچار سردی بشوند، راهبرد امروز دشمن است؛ بی‌توجهی‌ای که موجب شد در بخش روانی و ذهنی جنگ اقتصادی را واگذار کردیم.

* با این وضعیت امروز چه کار باید بکنیم؟ آیا می‌شود وارد این کارزار شد و نگاه افکار عمومی را تغییر داد؟

چرا نشود! اما دستیابی به چنین هدفی ملزوماتی دارد؛ مهم‌ترین آنها این است که باید اصول و عقاید اقتصادی مردم را تقویت کنیم، مردم ما باید یک حدی از اقتصاد را بلد باشند! رهبر معظم انقلاب می‌آیند و در دیدار با مردم از درون‌زایی اقتصاد می‌گویند. درباره اقتصاد مقاومتی و کارآفرینی می‌گویند. خیلی از ما، معانی این کلمات را نمی‌دانیم... و همین عدم دانش، میان رهبر و سرباز شکاف ایجاد می‌کند و دشمن از همین شکاف برای دستیابی به اهدافش سود می‌برد. ما حتی خیلی از تعابیر اقتصادی قرآن را هم نمی‌دانیم به چه معنا است! تفاوت اسراف و تبذیر و اتراف چیست؟ اگر اینها را ندانیم به تبع وارد سبک زندگی ما هم نمی‌شود، شوخی‌بردار هم نیست، این وعده خداست که اگر به قرآن عمل نکنید دچار مشکل خواهید شد.

آموزش و پرورش درباره این موضوعات سکوت کرده و حرفی نمی‌زند، دانشگاه‌ها به آن نمی‌پردازند، فیلم و سریال و موسیقی در این باره ساخته نمی‌شود. درست است در سال‌های اخیر اقداماتی صورت گرفته و بخش اقتصادی جشنواره عمار شکل گرفته است، اما نسبت به نیاز کشور بسیار کم است و نتیجه، آن شده که جمهوری اسلامی ایران در جنگ اقتصادی فاقد رسانه باشد و دشمن از همین فقدان رسانه و در نتیجه آن نبود سواد اقتصادی سوءاستفاده کرده و شبهه ایجاد می‌کند. تنها یک نمونه از بین صدها نمونه سوءاستفاده دشمن از نداشتن سواد اقتصادی را خدمت شما عرض می‌کنم.

ما وقتی می‌خواهیم درباره بررسی چگونگی اقتصادمان و نشان دادن ‌مسیر اقتصاد کشور صحبت کنیم، یکی از شاخص‌های‌مان تولید ناخالص ملی و داخلی(GDP) است؛ یعنی کل تولیدات داخلی ما چقدر بوده است و تا چه میزان مولد بوده‌ایم. براساس آمار، شیب حرکتی ما پس از جنگ صعودی بوده و پیشرفت بسیار خوبی داشته‌ایم، حتی اگر میانگین را هم در نظر بگیریم، پیشرفت قابل توجه بوده است. اما دشمن این را نشان نمی‌دهد، می‌آید حرف‌های حق و باطل را در هم می‌ریزد و نظر خودش را القا می‌کند. دشمن می‌گوید می‌دانید چرا نمودار و آمار تولید ناخالص ملی و داخلی بالا رفته؟ چون تورم را از محاسبه خارج نکردند، مانند اینکه بگویند حقوق 1000 تومان اول انقلاب شده است سه میلیون تومان، یعنی سه هزار برابر شده است، آیا واقعاً توان مالی حقوق بگیران سه هزار برابر شده؟ دشمن می‌گوید اول انقلاب تولید ناخالص ملی یک بوده و امروز 18 شده است، که این به معنای 18 برابر شدن اقتصاد نیست؛ بلکه نشانه تورم است. باید تورم را از آن کم کرد. یک بخشی از این حرف درست است، اما دشمن نمی‌گوید بدون در نظر گرفتن تورم هم اقتصاد ایران پیشرفت کرده است، نمی‌گوید که این پیشرفت را نباید بر اساس تورم ریال، که باید براساس دلار اندازه گرفت، ببینید تنها با شگردها و تکنیک‌های آماری از این دست ذهن جامعه را به هم می‌ریزند!

* یکی دیگر از موضوعاتی که به ویژه در سال گذشته رسانه‌های دشمن به آن پرداختند، مسئله دلار و قیمت آن و نقش آن در زندگی مردم بود، با توجه به این تکنیک‌های آماری و بازی‌های رسانه‌ای که گفتید، این سؤال پیش می‌آید که در موضوع قیمت دلار هم، چنین فضاسازی‌هایی وجود داشته است؟

دقیقاً این طور بوده، ببینید، ما امروز چند نوع دلار داریم؛ دلار نیمایی، دلار بازار آزاد، دلار جهانگیری، دلار مصوب مجلس در بودجه و... . فرض کنید یک نفر سه میلیون تومان حقوق می‌گیرد، به قیمت هر یک از دلارهایی که تقسیم کند، یک عدد متفاوت به دست می‌آید، درست کدام است؟ وضعیت اقتصادی ما را کدام یک نشان می‌دهد؟ آیا می‌توانیم داشته‌های‌مان را به دلار تقسیم کنیم؟ چرا امروز مردم ما داشته‌های‌شان را به دلار10 هزار تومانی تقسیم می‌کنند، چرا بر دلار 4000 تومانی تقسیم نمی‌کنند! کدام درست است؟

ما علاوه بر دلارهایی که گفته شد، یک دلار به نام دلار رفاهی داریم! نرخ دلار در بازار بر اساس عرضه و تقاضا و در مجلس بر اساس شرایط خزانه مشخص می‌شود و برخی واقعی نیستند؛ از‌این‌رو اقتصاددان‌ها نه در ایران، بلکه در سراسر جهان، به دنبال یافتن نسبت دقیق ارزها با یکدیگر بودند و به این نتیجه رسیدند که برای تحلیل درست اقتصادی باید بدانیم یک دلار چه میزان رفاه در هر کشور به وجود می‌آورد و به همین دلیل آن را «دلار رفاهی» نامیدند که سالیانه یک بار صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی آن را اندازه‌گیری می‌کند و به کشورها اعلام می‌شود. روش محاسبه این دلار هم به این شکل است که یک سبد ثابتی از محصولات مورد نیاز (پوشاک، غذا، مسکن، تفریح و...) را در کشورهای مختلف در نظر می‌گیرند و ارزش آن را به دلار محاسبه می‌کنند، در کشور ما آن زمانی که دلار 3500 تومان بود، دلار رفاهی 1200 تومان بود و احتمالاً با قیمت امروز ارز، امسال باید حدود 2500 باشد و بر این اساس باید همه شاخص‌های اقتصادی هم بر اساس دلار رفاهی اندازه‌گیری شوند؛ برای نمونه در آخرین آمار که متعلق به سال 2016 است، سرانه درآمد هر ایرانی بر اساس نرخ بازاری دلار در کشور را 6 هزار و 500 دلار اعلام کردند، در حالی که براساس دلار رفاهی، سرانه درآمد هر ایرانی نزدیک به 20 هزار دلار بوده است. کدام درست است؟ از نظر آماری هر دو درست است، اما قصد بازی کردن با اعداد را که نداریم؛ بلکه می‌خواهیم میزان رفاه را اندازه بگیریم. پس 20 هزار دلار دقیق است، بر این اساس است که می‌گوییم رفاه‌مان نسبت به پیش از انقلاب رشد بسیاری داشته است. در آن دوران سرانه رفاهی ما زیر 1000 دلار بود، اما اکنون نزدیک به 20 برابر شده است.

* البته، هم در میان اظهارنظر برخی از افراد و هم در جامعه افزایش درآمدها پذیرفته می‌شود، اما می‌گویند این درآمدها به جیب برخی از طبقات و افراد خاص رفته است، این موضوع چقدر با واقعیت همخوانی دارد؟

در پاسخ باید از ضریب جینی(نشان‌دهنده فاصله درآمدی طبقات جامعه) سخن گفت. این ضریب در بیشتر کشورهای پیشرفته بین 20 تا 25 است، در آمریکا بالای 40 است، در کشور ما در سال‌های پس از انقلاب درست است که این ضریب نوسان‌هایی داشته است، اما اگر نقطه 1356 را با نقطه 1396 مقایسه کنیم، می‌بینیم یک روند کاهشی داشته است و به حدود 39 تا40 رسیده، بنابراین افزایشی بودن سرآنه درآمد ملی و کاهشی بودن ضریب جینی به ما می‌گوید، درآمد در کل جامعه توزیع شده است. اما باز متأسفانه به دلیل همان ضعف رسانه‌ای که بیان شد، برخی افراد در جامعه ما در جنگ ذهنی اقتصادی تحت تأثیر قرار گرفته‌اند، با دیدن یک ماشین گران‌قیمت در خیابان‌های تهران بسیاری فکر می‌کنند که شکاف طبقاتی فزاینده بوده است! درباره گرسنگی هم همین‌طور، براساس آمار بانک جهانی در کشور ما گرسنگی در وضعیت سبز قرار دارد، اما با وجود آن دشمن مدام به دنبال آن است که القا کند در ایران گرسنگی وجود دارد و شما بدانید که رمز فتنه‌ای که دشمن در حال تدارک آن است، «گرسنگی» است.

* پس به عبارتی شما می‌گویید سطح درآمد و رفاه مردم را پس از انقلاب 20 برابر افزایش داده‌ایم، اما به دلیل فقدان رسانه نتوانستیم احساس پیشرفت را در جامعه ایجاد کنیم و دشمن با سوءاستفاده از این وضعیت به دنبال ایجاد فتنه‌ای دیگر است.

بگذارید چند مثال دیگر بزنم، شما به سال 88 نگاه کنید، در واقعیت تقلب وجود نداشت، اما برای برخی به دلیل فضای رسانه‌ای و مغالطه‌ای که شکل گرفته بود، احساس تقلب وجود داشت. حالا همین خطا در درک را درباره فساد می‌بینیم، امروز بیش از آنکه فساد وجود داشته باشد، احساس فساد وجود دارد، یا درباره «میزان، رضایتمندی است»، منطق حکم می‌کند که در کشور ما نیز مانند سوئد، نروژ و... موازی با افزایش رفاه و سرانه درآمد، میزان رضایتمندی هم رو به افزایش باشد. اما متأسفانه با اینکه سرانه درآمد ملی 20 برابر شده، میزان رضایتمندی به آن میزان رشد نکرده است. در واقع، در مقایسه با کشورهای همسان از لحاظ سرانه درآمد، مانند اندونزی، اروگوئه، برزیل، ترکیه و... رضایتمندی پایین‌تری داریم. حتی فراتر از این فضای حاکم بر یک کشور، از فضای رسانه‌ای تا سبک زندگی و... می‌تواند میزان رضایتمندی را از میزان رشد اقتصادی پیش بیندازد، چنانکه در کشوری مانند کاستاریکا با وجود آنکه رشد اقتصادی چندانی رخ نداده است، اما میزان رضایتمندی همسان با کشورهایی چون نروژ و سوئد وجود دارد، یا در کشور مولداوی با درآمد سرانه پنج هزار دلار میزان رضایت مانند کشورهایی با سرانه 20 هزار دلار و بیشتر وجود دارد.

* برخی از یک زاویه دیگر نیز به این موضوع نگاه می‌کنند و با اینکه بر پیشرفتی که شما اشاره کردید، صحه می‌گذارند، اما می‌گویند، نسبت میزان پیشرفت ما با پیشرفت جهان فاصله بسیاری دارد، نظر شما چیست؟

اولاً، ما باید ایران را با کشورهای همسان بسنجیم، نمی‌توانیم خودمان را با سوئیس و آلمان مقایسه کنیم! چرا که از نظر ساختارهای اقتصادی، فضای منطقه‌ای، میزان بهره‌وری و... هیچ شباهتی با آن کشورها نداریم. ما باید خودمان را با کشوری مانند مکزیک مقایسه کنیم که از نظر فرهنگی، زیرساختی و... به ما شباهت دارد. که البته این کشور هم هیچ‌گونه مشکلی با استکبار نداشته است و مسیر برای پیشرفتش بسیار هموارتر بوده است. جنگ اقتصادی نداشته، تحریم نداشته، جنگ تحمیلی هشت ساله نداشته و طبیعتاً باید از ما خیلی جلوتر باشد، اما الآن سرانه درآمد مکزیک بر اساس آمار بانک جهانی 18 هزار دلار رفاهی است و ما هم به 18 هزار و 500 دلار رسیده‌ایم، یا کشور شیلی که به هیچ عنوان محدودیت‌های ما را نداشته فقط دو تا سه هزار دلار سرانه درآمد بیشتر از ما دارد. معنای این آمار رد شبهه جریان رسانه‌های دشمن است که القا می‌کنند به دلیل مخالفت با استکبار، ایران از جهان عقب‌ مانده و همه کشورها پیشرفت‌های آنچنانی داشته‌اند و اگر ایران هم با آمریکا بسازد، همه مشکلاتش حل می‌شود.

مکزیک، شیلی، رومانی، لهستان، مجارستان و... مگر با آمریکا مشکل دارند؟ ما حتی از کشوری مانند برزیل هم جلوتر هستیم. آذربایجان هم با وجود منابع نفتی انبوهی که به آن دست یافته و با کمک کارشناسان فرانسوی، آمریکایی و صهیونیستی که استخدام کرده تا اوضاع اقتصادی‌شان تغییر کند‌ـ دشمنان ما برنامه و انگیزه دارند که آذربایجان را در برابر ایران علم کنند تا به مردم ایران بیش از پیش القا کنند که اگر انقلاب نمی‌کردید، شما هم مانند آذربایجان پیشرفت می‌کردید‌ـ اما همچنان از ما عقب‌تر است.

* اگر رژیم شاهنشاهی می‌ماند چه؟ بعضی می‌گویند پیشرفت‌مان چند برابر بود، نظر شما چیست؟

اگر آن رژیم می‌ماند و بر اساس همان روش و راهی که در آن داشت حرکت می‌کرد، نمی‌شد امیدوار بود، در همان دوران در تولید گندم و ذرت و... خودکفا شویم. دانش عجیب نمی‌خواست، اما مبنای حرکت رژیم پهلوی این نبود و هدف‌شان اتکا به بیرون و واردات بود. پیش از انقلاب تولید جو، گندم، شلتوک و... نیاز به چه دانش عجیب و غریبی داشت؟ کشورهای دیگر داشتند تولید می‌کردند و ما از همان‌ها می‌خریدیم. روند و سوگیری رژیم پهلوی مشخص است، محمدرضا حدود 15 تا 20 سال با درآمد سرشار نفت ثبات داشت، اما به سوی تقویت زیرساخت‌ها نرفت. رژیم پهلوی اگر می‌ماند در نهایت می‌رفت با آمریکایی‌ها صحبت می‌کرد و به عنوان ژاندارم منطقه یک حوزه یا چند حوزه محدود را می‌گرفت، شرکت‌های دانش‌بنیان و البته وابسته‌ای را درست می‌کرد و شاید در بعضی از حوزه‌های خاص رشد صورت می‌گرفت. اما به یقین مسیری را که پس از انقلاب اسلامی طی کرده‌ایم، پشت سر نمی‌گذاشت؛ چرا که باور به حرکت و خودباوری و خودکفایی وجود نداشت.


نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
علی اصغر حبیبیان
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۷/۱۱/۱۶
0
0
باسلام و تسلیت و تبریک ایام.خیلی عالیست،لطفا بصورت پاور پونت درآمده و به هادیان ارائه شود.أجرکم علی الله.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات