انتشار خبر استعفاي نابهنگام وزير امور خارجه، چند روزي فضاي سياسي کشور را به خود مشغول کرد. اين استعفا که جز هزينه منفعتي براي کشور نداشت، خيلي زود از سوی خيرانديشان کشور مديريت شد و ظريف بار دیگر به محل کار خود برگشت؛ اما اين رفتوآمد حاوي درسها و عبرتهايي بود که توجه به آن ميتواند از تکرار چنين اقداماتي جلوگيري کند؛
1ـ پذيرش مسئوليت در نظام اسلامي جايگاه خطيري است که تصميمگيري در آن بايد مبتني بر خودسازي انقلابي و عقلانيت و تدبير و مصلحت صورت گيرد. تصميمات آني و هيجاني در شأن جايگاهي نيست که آثار آن منافع ملي کشور را تحتالشعاع خود قرار دهد. اقدام احساسي ظريف فارغ از آنچه وي به آن اعتراض داشت، اقدام قابل قبولي نيست؛ چرا که تنها موجب شد ديدار مهم و تاريخي تحتالشعاع اقدام وي قرار گيرد و بيگانگان نيز با بزرگنمايی استعفاي وي حضور بشار اسد در ايران را در بايکوت خبري قرار دهند. ظريف ميتوانست اعتراض خود را به نحوي مدبرانهتر و در زماني مناسبتر دنبال کند؛ چرا که اين اقدام فضا را براي رشد شايعات و بهرهبرداريهاي سياسيـ رسانهاي فراهم کرد و آثار منفي بر افکار عمومي داشت و سوءتفاهمهاي بسياري را به همراه آورد.
2ـ احزاب و گروهها و برخي فعالان سياسي نيز در اين امتحان چندان سربلند بيرون نيامدند. برخي از اصلاحطلبان و حاميان ظريف بدون آنکه از بطن ماجرا آگاه باشند، ترجيح دادند فرصت را مغتنم شمرده و تهاجم رسانهاي همهجانبهاي را عليه رقيب سياسي خود آغاز کنند. اين افراد لبه تيز هجمههاي خود را به سمت منتقدان سياست خارجي دولت اعتدال بردند و به دروغ استعفاي ظريف را ناشی از فشارهاي مخالفان که آنان را تندرو خواندند، دانستند. اين در حالي بود که اصل ماجرا در جاي ديگري رقم خورده و علت را نه در فشار ديگران که در ناهماهنگي درون دولت بايد جستوجو کرد. جالب آن است که با مشخص شدن علل ماجرا، کساني که رقباي سياسي خود را متهم ميکردند، حاضر به عذرخواهي از رقيب و خوانندگان نشدند!
3ـ در ميان برخي نيروهاي منتقد دولت نيز شاهد افراط در مواجهه با اين ماجرا بوديم. اين جريان که انتقادات جدي به عملکرد دستگاه ديپلماسي در طول سالهاي اخير داشته، از وضعيت پيش آمده بهرهبرداري کرد و با هجمه همهجانبه به شخص وزير خارجه حتي از محاکمه وي سخن به ميان آورد. اين در حالي است که چنين تندروييهايي هيچگاه مورد تأکيد رهبري نبوده و با اعتراضات ايشان همراه بوده است. آخرين نمونه از چنين رويکردي را ميتوان در ماجراي راهپيمايي 22 بهمن استان البرز و واکنش معظمله به آن ماجرا مشاهده کرد. به هر حال انتظار میرود جريانهاي منتقد نيز به طور همهجانبه به رخدادها بنگرند و با راديکال کردن مناقشات در جهت تشدید آن پيش نروند.
4ـ در اين ميان رفتارهاي سنجيده برخي چهرههاي اثرگذار ميتواند شاخص و الگويي براي رفتار سياسي ديگران باشد. در رأس اين افراد سردار سرلشکر قاسم سليماني قرار دارد که اظهار نظر وي در اين ماجرا همه ناظران سياسي را به تحسين واداشت. وي در واکنش به ماجراي استعفاي ظريف ضمن حمايت از وي، گفت: «ايشان براي تأمين منافع ملي کشور پيوسته اقدامات ارزشمندي را در سطوح گوناگون انجام داده و در مسير مبارزه با دشمنان قسمخورده انقلاب اسلامي و ملت ايران نيز همراهي لازم را داشتهاند. در جريان سفر اخير آقاي بشار اسد به تهران و ملاقات وي با آقاي دکتر روحاني رئيسجمهور محترم، برخي ناهماهنگيها در نهاد رياستجمهوري که مطرح هم شده، منجر به عدم حضور وزير امور خارجه کشورمان در اين ملاقات و متعاقباً گلايهمندي ايشان شده است. قراین نشان ميدهد هيچگونه تعمدي براي عدم حضور آقاي دکتر ظريف در اين ملاقات نبوده است و بايد تأکيد کنم ايشان به عنوان وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران مسئول اصلي در حوزه سياست خارجي کشور هستند.» چنين رفتاري ضمن آنکه رسانههاي بيگانه را که مترصد ايجاد اختلافي جدي بين مسئول ديپلماسي کشور بودند نااميد کرد، به کمک ظريف نيز آمد تا بتواند خطاي انجام شده را جبران کند و امور کار خيلي زود به سامان شود.