اول خرداد روز «بهرهوری و بهینهسازی مصرف» نامگذاری شده است؛ به همین منظور جا دارد جایگاه و اهمیت این شاخص اقتصادی به درستی برای مردم تبیین شود تا به درک مشترکی برسند که با اجرای به موقع و منطقی بهرهوری چه تحول شگرفی برای اقتصاد به همراه دارد. بهرهوری یکی از شاخصهای مهم در رشد اقتصادی کشور و از مفاهیم علم اقتصاد و مدیریت محسوب میشود که در واقع نگرشی واقعگرایانه به کار و زندگی و فرهنگ است که در آن انسان با فکر و هوشمندی، فعالیتهایش را با ارزشها و واقعیتها منطبق میکند تا بهترین نتیجه را در جهت اهداف مادی و معنوی به دست آورد. از آنجا که اقتصاد ایران به دلایل گوناگونی همچون ناکارآمدی عوامل انسانی، اختصاص غیربهینه منابع و مصرف مسرفانه انرژی از حلقه گمشدهای به نام بهرهوری رنج میبرد، جا دارد تجدید نظری جدی در این شاخص داشته باشد. برخلاف پندار برخی افراد بهرهوری فقط برای صنایع نیست؛ بلکه سطوح مختلفی دارد و همه افراد در همه سطوح نقش دارند؛ یعنی افراد میتوانند با تفکر، ابداعات، آموزش، نوآوریهای خود، مدیریت مصرف و... به نوعی در ارتقای آن مؤثر واقع شوند. امروزه دستیابی به رشد اقتصادی از طریق ارتقای بهرهوری از مهمترین اهداف اقتصادی کشورها به شمار میرود. مصادیق بهرهوری به طور صریح و ضمنی در برنامههای توسعه اقتصادی مدنظر قرار گرفته است. در کشور ما از رشد ۸ درصدی پیشبینی شده، ۵/۲ درصدی به بهرهوری تعلق دارد و در برنامه ششم ۳۵ درصد از رشد ۱۰۰ درصدی در حوزه بهرهوری باید تأمین شود؛ در صورتی که در بهترین حالت و شرایط این رشد به ١٠ درصد میرسد. برخی کارشناسان معتقدند، بهرهوری موجود در کشور حدود نیم درصد است که با این میزان، نه تنها رشد نداشتهایم؛ بلکه نسبت به چند سال گذشته بهرهوری در اقتصاد هم کاهش یافته است. بهرهوری در تولید ناخالص داخلی کشورها نقش اساسی را ایفا میکند. برای نمونه، بررسی یک دوره ۵۰ ساله از اقتصاد کشورهای پیشرفته نشاندهنده این واقعیت است که کشورهای این حوزه حدود ۵۰ درصد از رشد تولیدات ناخالص داخلی خود را از طریق افزایش بهرهوری کل عوامل تولید به دست آوردهاند و کشورهای آسیای جنوب شرقی یکی از عوامل موفقیت خود را بهکارگیری این مفهوم در حوزههای اقتصادی میدانند. بهگونهای که کشور کره جنوبی بالغ بر ۴۰ درصد افزایش تولید ناخالص داخلی خود را از طریق افزایش بهرهوری کل عوامل تولید به دست میآورد. برای تنویر بهتر افکار چند مثال در این زمینه میتواند کمک کار خوبی برای وضعیت کشورمان در این حوزه باشد. در ایران به ازای هر ساعت کار ۷/۱ دلار ارزش حاصل میشود؛ این در حالی است که میانگین کشورهای صنعتی ۴۲ دلار است. سهم منابع طبیعی در تولید ثروت کشورها از طریق دانش و سرمایه انسانی مؤثر است که در این زمینه رتبه خوبی در جهان نداریم. برای نمونه، سهم سرمایه انسانی در تولید ناخالص داخلی کشوری، مانند ژاپن ۸۰ درصد است؛ در حالی که در کشور ما این رقم ۳۴ درصد است. میزان مصرف گاز، آب، برق و مواد غذایی در کشورمان با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارد. براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، مصرف سرانه انرژی در ایران به ازای هر نفر بیش از پنج برابر مصرف سرانه کشوری، مانند اندونزی با ۲۲۵ میلیون نفر جمعیت، دو برابر چین با یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر جمعیت و چهار برابر کشور هند با یک میلیارد و ۱۲۲ میلیون نفر جمعیت است و تنها در همین بخش یارانهها ایران با ۴۳ میلیارد دلار ۱۵ درصد یارانه جهان را پرداخت میکند؛ اما با این حال کسی از این وضعیت راضی به نظر نمیرسد.
حال در چنین شرایطی جا دارد در سال ۱۳۹۸ که به نام «رونق تولید» نامگذاری شده اهداف مهم بهرهوری، همچون کاهش هزینه، افزایش تولید و خدمات، افزایش کیفیت و استفاده بهینه از زمان، افزایش کیفیت، بهبود امور مادی، نظیر تولید کالا و خدمات و بهبود شرایط کار که جزء الزامات تولید است، به خوبی پیادهسازی شود.