منطقه سعادتآباد تهران و كشف جسد زني در واحد 2701 طبقه هفتم برج «آرميتا» كه تنها چند ساعت به قرار او با خبرنگار پايگاه خبريـ تحليلي «انصاف نيوز» براي انجام يك مصاحبه حضوري باقي مانده بود؛ اما عنوان «قتل همسر دوم محمدعلي نجفي با سلاح گرم» جايگزين آن مصاحبه شد! اين پايان ماجرا نبود و ساعت 19:20 محمدعلي نجفي با حضور در اداره پليس به قتل «ميترا استاد» 36 ساله اعتراف كرد تا مشخص شود صداي پنج شليكي كه در بلوار خوردين شنيده شده است، به دليل چكاندن ماشه قبضه برتا 92 كاليبر 9 ميليمتر از سوي خود آقاي نجفي بوده است. گلولههايي كه با پايان دادن به زندگي همسر دوم او، حدس و احتمالهاي فراواني را در برابر ما قرار داده است! اما آنچه در اين يادداشت مورد توجه ماست، نه بررسي سابقه سياسي و تعلقات جرياني آقاي محمدعلي نجفي است و نه باز كردن گره قتل ميترا استاد، بلكه نگاهي است به واكنش رسانهها و موضوعاتي كه پس از حادثه در فضاي رسانهاي و سياسي منتشر شد و آفت و مصيبت سوءاستفادههاي سياسي و برداشتهاي منفعتطلبانه است!
در حالي كه رسانههاي نزديك به اصولگرايان و منتقد جرياني كه محمدعلي نجفي به آن تعلق دارد، از ورود به هر گونه بازي سياسي و سوءاستفادههاي سياسي از اين ماجرا خودداري كردند و كوشيدند از فضاسازيهاي سياسي كاذب دوري بجويند و تنها به انتشار اخبار ماجرا بسنده كنند، متأسفانه روزنامه «وطن امروز» تيتر انتقادبرانگيز «شليك به قلب اصلاحات» را براي اين قتل انتخاب كرد؛ اما واكنش عجيبتر، از سوي جريان رسانهاي متعلق به اصلاحطلبان رخ داد! در حالي كه روزنامهها و رسانههاي رسمي و نيمهرسمي اصلاحطلب در برخورد سياسي و وارونه جلوه دادن ماجراي قتل مربوط به اولين شهردار منتخب شوراي شهر يكدست اصلاحطلب تهران دست بسته بودند و با تيترهايي چون «تراژدي استاد» در صفحه اول سازندگي كه بر روي عكس جنجالي نجفي و همسر دومش، «سهشنبه شوكآور» در آفتاب يزد، «گزارش غمانگيز يك قتل» در اعتماد، «سرنوشت تلخ يك تكنوكرات» در شرق، «تهران در شوك» در آرمان، «پايان خوني استاد» در ابتكار و... به چاپ رسيد، اين رسانهها تنها به روايت قتل و دستگيري محمدعلي نجفي يا در نهايت مرور زندگينامه قاتل و مقتول بسنده كرده بودند، در فضاي مجازي، جايي كه نياز به پاسخگويي و پذيرش مسئوليت سخنان بسيار كمتر مطرح است، مباحث عجيبي مطرح شد! در حالي كه قاتل خود به صراحت علت قتل را مشكلات خانوادگي عنوان كرده، برخي اكانتهاي مشهور اصلاحطلب در توئيتر همزمان پاي دستگاههاي امنيتي و جريان سياسي رقيب را به پرونده قتل باز كردند!
اول نوشتند «ميترا استاد» از عوامل اطلاعاتي و امنيتي بوده است كه جريانهاي سياسي رقيب براي تخريب محمدعلي نجفي در دوراني كه به عنوان شهردار تهران برگزيده شده، بر سر راه وي گذاشتهاند تا بتوانند از اين طرف نجفي را از شهرداري حذف كنند! و تلاش كردند ماجراي استعفاي شهردار تهران را نيز به قصه نوشته شده خود پيوند بزنند تا كمي باورپذير شود! اين در حالي است كه خود نجفي درباره آشنايي با همسر دومش ميگويد: ايشان در ارديبهشت 96 به دفتر من آمده بودند. البته من در آن زمان هنوز شهردار تهران نشده بودم و خانم استاد قصد داشتند كانديداي شوراي شهر در اسلامشهر شوند و تقاضايشان اين بود از آنجايي كه دوستاني در اسلامشهر دارم، به ايشان معرفي كرده تا به او كمك كنند و از اينجا آشنايي ما با خانم استاد آغاز شد.
اما عجيبتر و مضحكتر، باز كردن پاي شهردار اصولگراي تهران كه پيش از نجفي در بهشت حضور داشت، به اين پرونده بود! حاميان نجفي براي اينكه چهره محبوب سياسي خود را تبرئه كنند، ارتباط ميان نجفي و اين مقتوله را بخشي از توطئه و سناريوي خيالي دانستند كه پس از طرح موضوع پرونده فساد در شهرداري تهران آغاز شده است. آنها مدعي شدند ميترا استاد مهرهاي بوده كه براي متوقف كردن رسيدگي به پروندههاي فساد در شهرداري تهران به كار گرفته شده است!
بار ديگر در اوج يك ماجرا! شاهد سوءاستفادههاي سياسي و اظهارات و مواضع غير اخلاقي از سوي طيفهاي سياسي بوديم. جنايت سعادتآباد تهران يك بار ديگر نشان داد، فضاي جامعه ما در معرض رويكردهاي غير اخلاقي و غير منطقي در مواجهه با اخبار و حوادث است، نشان داد ما با رواج بيانصافي و روحيه مصادره به مطلوب كردن هر اتفاقي در جامعه روبهرو هستيم، فضايي كه متاسفانه امتداد آن ميتواند موجب تعميم يافتن اين نگرش به همه شئون زندگي اجتماعي و سياسي جامعه ما و موضعگيريها و سوگيريهاي اشتباه در بزنگاههايي شود كه مكافات آن ميتواند سنگين و حتي جبرانناپذير باشد.