«سلام بچههاي عزيز، حالتون خوبه؟ اميدوارم هر كجا كه هستيد خوب و خوش و خرم باشيد. بچهها بهتر نيست كمي عقبتر بشينيد؟ آخه فاصلهتون تا تلويزيون خيلي كمه؛ بريد، بريد عقبتر.»
و ما هم كه فكر ميكرديم شايد خانم خامنه يا خانم رضايي دارند ما را ميبينند عقب و عقبتر ميرفتيم.بزرگتر شديم و ديديم كه در برنامههاي مخصوص بزرگترها نيز مجريان همچنان ركن اساسي برنامهها را داشتند و ميتوانستند تأثيرات فرهنگي زيادي بر مخاطب خود بگذارند؛ البته ميتوان گفت كه در دهه 60 و 70 مانند امروز اجرا آن چنان در ميان برنامههاي تلويزيوني جايگاه ويژهاي نداشت. گويندگان با ظاهري ساده حرفهايي ساده ميزدند؛ اما همان هم تأثير خود را بر مخاطبان تلويزيون ميگذاشت. در واقع هر چند مجريان در آن زمان با محدوديتهاي زيادي در اجرا روبهرو بودند، گويي حرفهايشان و اجراهايشان بيشتر به دل مخاطبان مينشست. عليرضا معيني، از مجريان قديمي تلويزيون درباره اين محدوديت ميگويد: «گويندگان، رسمي و خشك و به اصطلاح با كت و شلوار اتوكشيده برنامه اجرا ميكردند. شيوه اجراي برنامههاي ما در آن زمان همه شبيه به گويندگي خبر بود، از طرفي اگر غير از اين برنامهاي در تلويزيون پخش ميشد عرف نبود.»
بعدها به تدريج تا حدي از محدوديتها كاسته شد و مجريان دست بازتري از نظر ظاهري و اجرا داشتند، اما در چند سال اخير اجرا توانسته جايگاه ويژهاي در رسانه ملي بيابد؛ به طوري كه گاهي پا را از جايگاه حرفه فراتر گذاشته و مجري را به يك سلبريتي تبديل كرده است و اتفاقاً روز به روز هم اين جايگاه پررنگتر ميشود؛ تا حدي كه يك بازيگر و ستاره سينما ترجيح ميدهد به اين جايگاه بيايد و نقش مجري برنامه را ايفا كند؛ در حالي كه در سالهاي نه چندان دور مجريان تمايل بيشتري براي كسب عنوان بازيگري داشتند.
اين اهميت به خودي خود بد نيست؛ اما حالا كه اين جايگاه پررنگتر شده، آيا دقت مديران هم براي انتخاب اين مسند به همان اندازه بيشتر شده است؟
قطعاً چنين نيست. متأسفانه در سالهاي اخير؛ به ويژه در يكي دو سال گذشته، با اتفاقات زيادي روبهرو بوديم كه نشان داده است مديران در انتخاب مجريها چندان موفق عمل نكردهاند.
هزينههاي زيادي كه رسانه ملي در انتخاب نادرست مجريان متحمل ميشود!
اولين انتقادي كه در اين رابطه بر مديران سازمان وارد است، انتخاب سلبريتيها براي اجراي برنامههاي تلويزيوني است؛ آن هم نه با دستمزدي عادي بلكه با حقالزحمههاي بسيار بالا؛ تا جايي كه صداي مجريان قديمي و پيشكسوت تلويزيون را نيز درآورده است. سيدكاظم احمدزاده مجري تلويزيون در اين رابطه ميگويد كه «ما مجري داريم كه بازيگر است و در يك روز 25 ميليون تومان ميگيرد و حالا دو تا يا سه تا ضبط ميكند. براي يك مجري معمولي خيلي بخواهند پول بدهند دويست تومان، سيصد تومان و نهايتاً پانصد تومان است.»
البته گاهي هزينهاي كه رسانه ملي براي انتخاب اين سلبريتيها ميپردازد بيش از هزينه مادي است؛ براي نمونه دو سه روز قبل از ماه مبارك رمضان، خبر از حضور سيدجواد رضويان و شهره سلطاني به عنوان مجريان برنامه تلويزيوني «جشن رمضان» منتشر شد؛ اما پس از مدتي و بعد از اينكه در صفحه شخصي اين خانم بازيگر عكسهايي از زندگي خصوصي و به ويژه حضور سگ در زندگي شخصياش منتشر شد، برخي افراد فرهنگي و رسانهاي خواستار تجديد نظر در استفاده از اين شخص در برنامه جشن رمضان شدند. قاضيزاده هاشمي، عضو شوراي نظارت بر صدا و سيما بعد از اين جريان گفت كه رئيس رسانه ملي تذكر دادهاند كه در صورت اصلاح نشدن رفتار و سبك زندگي اين افراد، عذرشان از مقام اجراي تلويزيوني خواسته شود.
مديران رسانه ملي با يك تذكر شانه از مسئوليت خالي ميكنند
خانم شهره سلطاني از اجرا حذف شد؛ اما سؤال اين است كه آيا اين شيوه جواب ميدهد؟ به نظر ميآيد با اين شيوه قصد داريم به صورت بسيار سطحي مشكل را موقتاً حل كنيم؛ زيرا فردي حدوداً 40 ساله اين چنين سبك زندگي را انتخاب كرده است و حالا با يك تذكر ميگوييم اگر سبك زندگيات را تغيير دهي در بين ما جا داري؟ آيا وقت آن نرسيده كه اهميت اين جايگاه را درك كرده و پيش از اينكه قصور و كوتاهي در مسئوليت خود را با يك تذكر ناديده بگيريم، در انتخاب مجريان دقت بيشتري داشته باشيم؟
از اين سلبريتيسالاري در رسانه ملي كه بگذريم به انتخاب خود مجريان به خصوص مجريان جوان ميرسيم؛ مجرياني كه بايد مشخص شود براي گزينش آنها چه مراحلي طي شده است و چگونه به اين جايگاه رسيدهاند.
اجراي اشتباهي كه برنامه را به ناكجاآباد هدايت كرد
متأسفانه در سالهاي اخير آنقدر اشتباهات گوناگون از مجريان رخ داده است كه انگار ديگر به اين گونه موارد عادت كردهايم؛ براي نمونه رفتار زشت يك مجري با مسعود فراستي در برنامه زنده كه موجب اعتراض بسياري از مخاطبان در فضاي مجازي شد؛ مجري جواني كه با بياحترامي تمام با اين منتقد پيشكسوت برخورد كرد و سبب ناراحتي مخاطبان شد. يا مدتي قبل رفتار تحقيرآميز يك مجري با يك كارگر ساده در برنامه تلويزيوني كه نميتوانست فيلم اكشن را به درستي تلفظ كند، واكنشهاي بسيار زيادي را به همراه داشت. مجري برنامه كه بايد هدايت برنامه را در دست بگيرد، اين هدايت را به ناكجاآباد و جاده تحقير و تمسخر برد؛ آن هم در يك برنامه در ماه رمضان و در لحظات پيش از افطار! آيا ديگر ميتوان از مخاطب چنين برنامهاي توقع داشت كه از اين برنامهها درس اخلاق بياموزد؟
قطعا انسان جايزالخطاست و شايد اگر هر يك از ما هم به جاي مجري برنامه بوديم همين اشتباه را ميكرديم؛ هر چند كه مجري بايد براي برخورد با چنين مواقعي آموزش ببيند. اينكه آموزش ديده است يا خير بماند؛ اما بعد از اين اشتباه اين موضوع اهميت مييابد كه آيا مجريان شهامت اين را دارند تا از همان تريبوني كه اين اشتباه را كردهاند، استفاده كرده و به صورت رسمي از مردم و به ويژه آن فرد عذرخواهي كنند يا نه؟ اگر پاسخ «نه» باشد مسلماً يك جاي كار ميلنگد و مديران بايد تجديد نظري جدي در انتخاب مجريان و عوامل برنامههاي خود به خصوص برنامههاي زنده داشته باشند؛ چرا كه جوانان مستعد و هنرمند بسياري در حوزه اجرا در كشور هستند كه با به كارگيري توان و استعداد آنها ميتوان برنامههاي تأثيرگذار و جذابي تهيه و توليد كرد تا نياز نباشد با هزينههاي گزاف، از سلبريتيهاي حاشيهدار به عنوان مجري در برنامههاي رسانه ملي استفاده شود كه گاهي كمترين توان اجرا را هم ندارند.