مينشينيم و خانوادگي تلويزيون تماشا ميكنيم، از قتل و غارت سريالهاي خارجي گرفته تا موضوعات عشق و عاشقي و طلاق در سريالهاي ايراني! همه را نيز با هم ميبينيم و دقت نميكنيم آيا اين سريال براي نوجوانمان مناسب است يا خير، اين در حالي است كه چند سالي ميشود شبكهاي به نام «اميد» براي اميدهاي آينده كشور، پدران و مادران فردا كه تربيت امروزشان، تاريخ فرداي كشور را ميسازد، راهاندازي شده است. از شبكه «اميد» برنامهها و فيلمهاي خوبي ويژه نوجوانان بر روي آنتن ميرود؛ اما آنطور كه بايد و شايد اين شبكه براي برخي از مخاطبان و خانوادههاي ايراني شناخته شده نيست. از مهدي سالم، مدير شبكه اميد پرسشهاي گوناگوني در اين زمينه كرديم كه پاسخش را در شرح گفتوگوي ما با وي خواهيد خواند.
* آقاي سالم، ابتدا ميخواهم از شما كه مدير شبكه نوجوانان هستيد، بپرسم آيا خودتان از جذب كمّي و كيفي مخاطب راضي هستيد؟
به نظر ميرسد آنطور كه خانوادهها شبكه پويا را ميشناسند، شبكه اميد را نميشناسند؛ دليل اين موضوع را چه ميدانيد؟
ما از رشد مخاطب شبكه اميد راضي هستيم؛ زيرا طبق آماري كه وجود دارد با ورود رسانههاي موازي ميزان مخاطب تلويزيون در همه جاي جهان كم شده است، بچهها نيز از اين امر مستثني نيستند و بيشتر زمان خود را در فضاي مجازي ميگذرانند. براي نمونه، مخاطب صداوسيما در سال 1390، 90 درصد بوده و الآن 85 درصد شده است. بنابراين شاهد كاهش مخاطب تلويزيون هستيم؛ البته اين سير نزولي نه در ايران كه در همه جاي دنيا رخ داده است. اين در حالي است كه در اين بازه زماني مخاطب ما از 12 درصد در شبكه اميد به 26 درصد رسيده است. پس ما برخلاف سير نزولي، افزايش مخاطب داشتهايم.
حالا شايد بپرسيد آيا با اين ميزان مخاطب به سقف انتظار خود رسيدهايم؟ در پاسخ بايد بگويم 9 ميليون تا 13 ميليون نفر ميتوانند مخاطب شبكه اميد باشند كه متأسفانه در حال حاضر ما نتوانستهايم به عددي كه به آن علاقهمند هستيم، برسيم. البته اين موضوع دلايل متعددي دارد، اول اينكه شبكه اميد از نظر فني از طريق سامانه «Ts 3» (فرستنده سوم ديجيتال) قابل دسترسي است. در تقسيمبندي بر اساس سيگنال، شبكهاي همانند شبكه پويا يا شبكههاي ديگر در سطح كشور حدود 90 درصد، يعني تقريباً در تمام نقاط كشور پوشش دارند؛ اما شبكه اميد حتي در آجودانيه تهران نميگيرد. در خيابان ايرانشهر در برخي جاها آنتن ندارد، لواسانات، گرمدره و شهريار از ديگر بخشهايي است كه پوشش نداريم، اينها تازه در خود تهران هستند؛ ولي همه جا آنتن Ts3 را نميگيرد، بنابراين تقريباً 40 تا 45 درصد پوشش كشور را داريم كه اينها متغير است.
نكته ديگر اين است كه ما بيشتر به سمت برنامههاي توليدي ميرويم، نه تأميني. همانطور كه خودتان بيان كرديد دوره نوجواني دوره حساسي است و تأمين برنامه خارجي براي او، خيلي سخت است. در كشورهاي اروپايي و متأسفانه آسياي شرقي جذابيت جنسي به برنامهها اضافه ميكنند كه اتفاقاً اين روش براي جذب مخاطب نوجوان بسيار راحت است. حتي گاهي خيلي از كارهايي كه در شبكه پويا پخش ميشود، نميتوان در شبكه اميد پخش كرد؛ زيرا گاهي چيزهايي در يك انيميشن وجود دارد، مانند پيكرتراشيها، كه براي كودك خيلي اهميت ندارد و متوجه آن نميشود؛ اما يك نوجوان نسبت به اين موضوعها حساس است.
سال گذشته شب چهارشنبهسوري انيميشن مرد عنكبوتي را بر روي آنتن برديم، اما چند كاراكتر فيلم و برخي اتفاقات را حذف كرديم، كار را كه ميديديد، تشخيص داده نميشد فلان كاراكتر اين چنيني هم در اين كار بوده است اما با اين وجود داستان هم از دست نرفته بود. در حقيقت داستان بازنويسي شده بود و مرد عنكبوتي جديدي ساخته بوديم كه اتفاقاً نتيجه خوبي هم داشت. برخي ميگفتند چرا اين فيلم را تكه تكه كرديد. من به آنها پيشنهاد دادم كه فيلم را ببينند و متوجه شوند جذاب و دوستداشتني شده است. اين فيلم اگر ميخواست در شبكه ديگري پخش شود، راحتتر از اين پخش ميشد و به جاي 109 دقيقهاي كه ما پخش كرديم، همان 170 دقيقه را روي آنتن ميبردند و تا اين حد حساسيت هم نيازي نبود؛ اما ما به اين موضوع توجه داريم كه مخاطبمان نوجوان است. پس تأمين در شبكه «اميد» گرفتاريهاي خاص خودش را دارد، از اين رو ما تمركز خود را روي توليد گذاشتهايم.
* درباره شعار سال و حوزه نوجوانان چه اقداماتي انجام شده است؟
در اين زمينه دو اقدام را مد نظر داريم؛ يكي اينكه براي نوجوانان فرهنگسازي كنيم تا از توليدات داخلي استفاده كنند. دوم اينكه براي نوجوانان كارآفريني داشته باشيم كه خود نوجوان در آن نقش توليدگر داشته باشد. گفتني است، در سيما قرارگاهي ايجاد شده كه هدف آن حمايت از توليد ملي و رونق اقتصادي است. در اين قرارگاه براي هر شبكه برنامهريزي و تكليف تعيين ميشود كه در همين راستا براي شبكه اميد هم تعيين تكليف شده است تا برنامه را در اين فضا جلو ميبريم.
چند برنامه خاص داريم. همانند كارستان كه در تابستان روي آنتن رفته و در «نود» قسمت توليد ميشود. برنامه از جنس كارآفريني است و به نوجوان ياد ميدهد ميتوانيد سر كار برويد و چطور كار و تلاش كنيد. براي فرهنگسازي و استفاده از كالاي ايراني هم برنامهاي داريم كه «حالا چه بپوشم، حالا چه بخورم، حالا چه بخرم» است، اين برنامه عصرگاهي ما است. يك برنامه «بعد از مدرسه» هم داريم كه به اين نوع موضوعات توجه كرده است.
* در زمينه الگوسازي براي نوجوانان چه اقداماتي انجام دادهايد؟
ما در شبكه اميد تلاش كرديم الگوسازي كنيم. هيچ نوجوان موفقي از نظر علمي، ورزشي، المپيادي و... نيست كه ما آن را به شبكه نياورده و معرفي نكرده باشيم. در شبكه اميد خبري از حضور سلبريتيها نيست، ما در اين مورد راسخ و محكم هستيم و براي جلب مخاطب از خط قرمزها نميگذريم؛ زيرا مخاطب ما نوجوان است.
البته ممكن است از چهره استفاده كنيم؛ اما به شرط آنكه از يك عمق دانشي و معرفتي برخوردار باشد. در واقع، به صِرف اينكه طرف چهره يا اجراي خوبي دارد و بلد است حرافي كند، او را وارد برنامه نميكنيم؛ بنابراين از افرادي استفاده ميكنيم كه اگر مشهور هستند قابل اعتماد هم باشند و نوجوان مجذوب آن فرد شود؛ اين تفاوت نوجوان با بقيه مخاطبان است. در واقع بزرگترها بهتر از نوجوانان ميتوانند بين آنچه فرد بازي ميكند با آنچه هست تمييز دهند و منِ مدير تا اين سواد رسانهاي را به نوجوان ياد ندهم، حاضر نيستم هر شخصي را جلوي او در شبكه بنشانم.
نوجوان وقتي ظاهر زندگي فلان سلبريتي را ميبيند، نگاهش به زندگي تغيير ميكند و دوست دارد مانند او شود؛ اين در حالي است كه ظاهر زندگي آن شخص با باطن زندگياش تفاوتهاي زيادي دارد، اينجا ما مديران مقصر هستيم؛ زيرا وظيفه داريم الگوهاي مناسب را به نوجوان نشان دهيم. در حقيقت، ما بايد نوجوانان موفق را به منزله الگو به مخاطبان معرفي كنيم، حتي خوب است به سراغ روزگار نوجواني انسانهاي موفق مانند دانشمندان برويم و براي نوجوانها الگوسازي كنيم. نوجوانهاي ما اين افراد را كمتر ميشناسند؛ بنابراين فكر ميكنند خوشبختي در داشتن ماشين خوب و خانه آنچناني خلاصه ميشود، اما وقتي با اين افراد آشنا شوند، متوجه ميشوند ميتوان معيارهاي ديگري براي خوشبخت زندگي كردن داشت.