فاصله زيادي تا زمستان داغ 1398 و برگزاري يازدهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در اسفند ماه باقي نمانده است! اخبار جلسات علني و محفلي جريانهاي سياسي يكي پس از ديگري در رسانهها منتشر ميشود! دو جبهه اصلي سپهر سياسي ايران سخت به دنبال طراحي تاكتيكها و انتخاب تكنيكهاي انتخاباتي هستند، تلاشهاي اصلاحطلبان و اصولگرايان در حالي آغاز شده است كه وضعيت در اين دو جريان به هيچ عنوان يكسان نيست!
نگران وحدتشكني
اصولگرايان با اعتماد به نفسي كه كاملاً در رفتار و اظهارات افراد منسوب به اين جريان قابل رصد و مشاهده است، خود را به پيروزي در انتخابات بسيار نزديك ميبينند تا آنجا كه «محمدرضا باهنر» در مصاحبهاي اعلام كرده است: «زمينه براي رأيآوري اصولگرايان فراهم است.» مسئلهاي كه البته زمينهساز نگرانيهايي در ميان حاميان اين جريان سياسي شده است. آنها معتقدند ممكن است اين حد از اطمينان به پيروزي در انتخابات مجلس يازدهم، موجب حركتهاي فردي يا ورود گروههاي كوچك درون جرياني به شكل مستقل به انتخابات شده و مقدمات تقسيم سبد رأي اصولگرايي را فراهم كند و در نهايت شكست در انتخابات را به بار بياورد. اين نگراني با توجه به اخباري كه از رفتار طيفهاي مختلف اين جريان به گوش ميرسد، چندان بيجا هم نيست؛ موضوعي كه «غلامعلي حدادعادل» نيز كنايهوار به آن اشاره كرده و گفته است: «بعضي براي رضاي خدا كانديدا نشوند.»
البته ريشسفيدان اصولگرا براي جلوگيري از عيني شدن اين نگراني پيشدستي كرده و از سازوكار جايگزين «جمنا» رونمايي كردند، سازوكاري كه قضاوت درباره آن بسيار زود است و بايد صبور بود تا در آينده مشخص شود، اين سازوكار تا چه حد توان به وحدت رساندن اصولگرايان را دارد.
به دنبال تغيير زمين بازي
اما شرايط در طيف اصلاحات كاملاً متفاوت است، اصلاحطلبان كه پيروز مطلق انتخابات مجلس دهم و شوراي پنجم در تهران و بسياري از كلانشهرها بوده و در انتخاباتهاي رياستجمهوري يازدهم و دوازدهم نامزد مورد حمايتشان راهي پاستور شده است، اينبار چشمانداز روشني در برابر خود نميبينند و تصميمسازان اين جريان ميدانند، براي بردن انتخابات اسفند ماه مسيري به مراتب دشوارتر از رقيب سياسي خود پيش رو دارند! سختياي كه به نظر ميرسد اصلاحطلبان براي مرتفع كردن آن رويكرد «نمايش تمايل براي تحقق اهداف نظام پس از فشار و تهديد» را برگزيدهاند!
قراين و شواهد نشان ميدهد، تصميمسازان جريان اصلاحات هم پذيرفتهاند كه با توجه به عملكرد نمايندگان اصلاحطلب مجلس، شوراهاي اصلاحطلب شهر و دولت مورد حمايتشان، بخت اصلاحات براي پيروزي در روزهاي پاياني سال 1398 نزديك به صفر است! مگر آنكه بتوانند با تضعيف شوراي نگهبان و دور زدن «نظارت استصوابي و قانوني» اين نهاد، چهرههاي راديكال خود را به ميدان آورده و زمين بازي انتخابات را تغيير دهند.
براساس اين راهبرد است كه چهرههايي، همچون «سعيد حجاريان» و «مصطفي تاجزاده» از تحريم انتخابات سخن به ميان آورده و هشدار ميدهند، تحريم انتخابات از سوي جريان اصلاحات، يعني كاهش مشاركت و تهديد مشروعيت نظام اسلامي؛ طبق همين تاكتيك است كه رئيس دولت اصلاحات با تهديد ضمني نظام ميگويد: «نظام، ساختارها و رفتارها بايد اصلاح شود. جامعه سؤالهايي درباره عملكرد نظام، جريانها و از جمله اصلاحطلبان دارد. اگر مردم از اصلاحات مأيوس شوند، اندكاندك ذهنيت براندازي قوت ميگيرد و ممكن است خدايي نكرده بتوانند موفق شوند.»
پس از اين تهديدها نوبت به بيان حرف اصلي يا به عبارت دقيقتر مرحله دوم زمينهسازي براي عبور دادن چهرههاي راديكال اصلاحات از فيلتر شوراي نگهبان ميشود، مقصودي كه در لفافه مطالبهها و مطلوبهاي نظام اسلامي، همچون مشاركت حداكثري پنهان و بيان ميكنند.
«بهزاد نبودي» ميگويد: «اصلاحطلبان بايد به فكر امنيت و مصالح كشور باشند. آنها برنده هم نشوند مهم نيست. بايد مردم را اميدوار كرد. آنها حتي ميتوانند نامزد معرفي نكنند، ولي انتخابات را تحريم نميكنند. بايد از مأيوس كردن مردم پرهيز كنيم.» اين چهره شاخص اصلاحات، پس از اين جملات مطابق با مصالح كشور اضافه ميكند: «حكومت بايد اين امكان را فراهم كند كه مشاركت مردم بالا برود تا امنيت كشور تأمين شود. علاوه بر بازنگري در اقتصاد و سياست خارجي در حوزه سياست داخلي هم بايد گشايش ايجاد شود. اجازه حضور و فعاليت بيشتري به مردم داده شود. انتخابات به گونهاي برگزار شود كه مردم در آن شركت كنند.»
«فيضالله عربسرخي» ديگر چهره اصلاحطلب در مصاحبه با روزنامه «همدلي» ميگويد: «اگر نظارت استصوابي نباشد، مشاركت در انتخابات بالا ميرود.»
«سيدمحمد خاتمي» كه از احتمال به ميدان آمدن براندازان سخن گفته بود، به فاصله كوتاهي از آن اظهارات ميگويد: «ميتوان در داخل گامهايي برداشت كه با وجود اختلافنظرها و ديدگاههاي متفاوت نيروها و جريانها، به سوي وحدت و انسجام و تكيه روي منافع ملي حركت كرد، تنوع و تكثر را بايد به رسميت شناخت و انتخاب را به عهده مردم گذاشت؛ انتخابات هر چه آزادتر باشد، بيشتر تأمينكننده نظر مردم است، مردم بايد اطمينان داشته باشند كه قدرت انتخاب دارند و محدوديتها كمتر ميشود و همه دستگاها از رأي و نظر آنها حفاظت ميكنند.»
«محمد عارف» رئيس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان با بيان اينكه راهبرد اصلي اصلاحطلبان در انتخابات مجلس مشاركت حداكثري و تلاش براي حضور حداكثري مردم است، ميگويد: «دستگاههاي متولي امر انتخابات، بايد به گونهاي عمل كنند كه زمينه حضور همه سلايق فراهم شود. در اين صورت حضور جدي و معنادار مردم در انتخابات را شاهد خواهيم بود كه نتيجه آن افزايش مشروعيت و اقتدار نظام خواهد بود.»
يا در نمونهاي ديگر پايگاه «ياس نو» نزديك به اصلاحطلبان مينويسد: «جامعه امروز، بيش از هر زمان ديگر نيازمند وحدت ميان جريانها و گروههاي سياسي كشور است و به همين علت خواستار ايجاد تغييرات گسترده در شيوه تصميمگيري و نظارت استصوابي است. يكي از راهكارهاي ايجاد وحدت و افزايش مشاركت حداكثري مردم، كنار گذاشتن نظارتهاي سليقهاي و شنيده شدن صداي همه گروهها، جريانات و جناحهاي سياسي است.»