صبح روز سهشنبه 15 مرداد، سردار سرلشكر حاج قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با لباس رسمي در محل وزارت امور خارجه حاضر شد و با دكتر محمدجواد ظريف ديدار كرد. اين ديدار توأم با حمايت سردار از ظريف، با واكنشهاي متفاوت مثبت و منفي مواجه شد؛ همانگونه كه تحريم وزير امور خارجه كشورمان از سوي دولت آمريكا، تحليلهاي متفاوت و بعضاً متضاد را به همراه داشت. در فضاي رسانهاي و محافل سياسي كشور، از خوشبينانهترين تا بدبينانهترين تحليلها، در زمينه تحريم دكتر ظريف از سوي آمريكا به لحاظ چيستي و چرايي ارائه شد. البته پديدآيي چنين نگاههاي متفاوت نسبت به پديدههاي سياسي، تا حدودي طبيعي و اجتنابناپذير است؛ اما بايد توجه داشت تحليلها و جهتگيريها، نبايد مخدوشكننده منافع ملي، توليدكننده فرصت براي دشمن و موجب از دست رفتن فرصتهاي پديدآمده و ناشي از رفتار دشمن براي كشور باشد. داشتن تحليلي درست در ميان نيروهاي جبهه انقلاب اسلامي در زمان حاضر، بيش از هر زمان ديگري لازم است. دشمن كينهتوز انقلاب اسلامي و ملت ايران، به دليل شكستهاي راهبردي در همه ميدانهاي نبرد، به خدعه و نيرنگ رو آورده است. در چنين شرايطي همه نيروهاي مدافع جريان انقلاب، اسلام ناب محمدي(ص) و نظام مقدس جمهوري اسلامي با محوريت ولايت فقيه، بايد با داشتن تحليلهاي دقيق، هوشمندانه و مبتني بر بصيرت ديني، خدعهها و مكرهاي نظام سلطه با محوريت آمريكا را خنثي كنند. براي رسيدن به يك تحليل درست و منطقي نسبت به تحولات و پديدههاي سياسي، بايد با دور شدن از علقههاي حزبي و حب و بغضهاي سياسي از يك سو و با لحاظ كردن عناصر اصلي تحليل صحيح بر مبناي دين از ديگر سو، به آن تحليل دست يافت. در منظومه فكري رهبر حكيم انقلاب اسلامي، توجه به مباني و اصول، آرمانها و واقعيتها، عناصر سهگانهاي هستند كه در دستيابي به يك تحليل درست نقش دارند. داشتن نگاه آرماني توأم با واقعبيني، شرط لازم براي دستيابي به تحليل درست نسبت به پديدههاي پيچيده سياسي است. تقويت اين نگاه در نيروهاي جبهه انقلاب اسلامي در وضعيت كنوني، بيش از هر زمان ديگري لازم است. با اين مقدمات، براي گرفتار نشدن در دام تحليلهاي عجيب و غريب و بعضاً متناقض و متضاد نسبت به ديدار سردار سليماني با ظريف، بايد منطق اين ديدار و حمايت را از منظر و ديدگاه حاج قاسم مورد توجه قرار داد. بعضيها ميپرسند اين ديدار و حمايت خوب بود يا بد؟ عدهاي هم در پاسخ، مبتني بر نگاه كاملاً سياسي خود سريع قضاوت كرده، آن را خوب يا بد تفسير ميكنند! تحليلهاي برآمده از معيارهاي حزبي و گروهي ريشهدار در حب و بغضهاي صرفاً سياسي نسبت به افراد و جريانها نميتواند تحليلهاي درستي باشد. اكنون در كشور، يك نگاه خاص و منفي نسبت به دولت كنوني و عناصر اصلي اين دولت و از جمله شخص آقاي ظريف به عنوان وزير خارجه وجود دارد. اگر در تحليل هر پديده و موضوع مرتبط با اين دولت، اين نگاه به عنوان معيار حاكم ايفاي نقش كند، بديهي است كه آن تحليل نميتواند يك تحليل صحيح و برآمده از معيارهاي ديني باشد. آنگاه بر مبناي چنين تحليلهايي:
1ـ نوع نگاه رهبر فرزانه انقلاب اسلامي نسبت به دولت و عناصر اصلي آن مانند ظريف، كه عموماً با تعريف و حمايت همراه است؛ قابل درك و فهم نخواهد بود.
2ـ بيانيه سپاه در حمايت از آقاي ظريف به دنبال تحريم وي از سوي آمريكا پذيرفتني نخواهد بود.
3ـ نامه سردار سليماني به دكتر روحاني و تصريح بر «بوسيدن دست» رئيسجمهور در اين نامه، محل اشكال جدي واقع ميشود.
4ـ اكنون رفتن سردار سليماني با لباس رسمي سپاه پاسداران به وزارت خارجه و حمايت از دكتر ظريف امري نادرست تلقي ميشود.
بديهي است با رهايي از معيارهاي تنگنظرانه و تمسك به عناصر سهگانه تحليل صحيح، منطق سردار سليماني در نوشتن آن نامه و رفتن به اين ديدار و اعلام حمايت از ظريف، هم قابل درك بوده و هم عملي بهنگام و در راستاي منافع و مصالح كشور ارزيابي ميشود.
بسيار روشن است كه يكي از سياستها و راهبردهاي آمريكاييها براي پيشبرد اهدافشان در ايران، ايجاد و تقويت گسلهاي قوميـ مذهبي از يكسو و شكلدهي به دوگانههاي بر هم زننده وحدت ملي و انسجام اجتماعي از ديگر سو است. دوگانه سازشـ مقاومت، از جمله دوگانههايي است كه غربيها براي دامن زدن به آن در ايران، مورد توجه قرار داده و روي آن كار ميكنند. در ادبيات مربوط به اين دوگانه، سردار سليماني نماد مقاومت و دكتر ظريف نماد سازش معرفي ميشوند. حكمت، درايت و تدبير، آن است كه دلسوزان انقلاب اسلامي و مدافعان عزت و استقلال ملي نگذارند دشمنان كينهتوز با اين دوگانهها، جامعه انقلابي ايران و مردم كشورمان را به دو بخش در مقابل هم تقسيم كنند. سياست و رويكرد نظام و رهبري عزيزتر از جانمان، تقويت و همگاني كردن گفتمان مقاومت فعال، كمرنگ كردن و در نهايت محو دوگانه سازشـ مقاومت است. وقتي آمريكاييها مستأصل و گرفتار آمده در بنبست، دكتر ظريف را برخلاف همه مقررات بينالمللي تحريم ميكنند، بديهي است كه بايد از اين امكان و شرايط پديدآمده به مثابه فرصتي در راستاي كمرنگ كردن دوگانه سازشـ مقاومت استفاده شود. كمرنگ كردن اين دوگانه و تقويت گفتمان مقاومت فعال در كشور، تنها راهبرد درست براي تحقق آرمانهاي انقلاب اسلامي است. بر اساس سياستورزي مبتني بر خرد و بصيرت ديني، بايد به جاي برخورد حذفي با افراد، راهبردهاي نادرست را از صحنه خارج كرد.
راهبرد مذاكره با آمريكاي داراي خلق و خوي استكباري و شيطاني، راهبرد درستي نيست و نميتوان با اين راهبرد منافع ملي را تأمين كرد. اكنون با رفتارهاي از سر استيصال آمريكا، مانند تحريم دكتر ظريف يك فرصت طلايي براي حذف راهبرد مذاكره و سازش در كشور پديد آمده است.
استفاده از اين فرصت براي حذف راهبرد «مذاكرهـ سازش» به جاي تضعيف يا حذف افراد، عين هوشمندي سياسي مبتني بر بصيرت ديني و در راستاي تأمين منافع ملي است. كاري كه سردار سليماني انجام داد، نمونه و مصداقي از يك رفتار برآمده از هوشمندي سياسي مبتني بر بصيرت ديني، براي حذف يك راهبرد ناصحيح و تقويت راهبرد صحيح، يعني گفتمان مقاومت است.