مسئله اميد و اميدواري به آينده يكي از كليدواژههاي محوري در گفتمان حكيم فرزانه انقلاب اسلامي بوده است. از نگاه معظمله هر اقدامي كه به تضعيف اميد در جامعه اسلامي بينجامد، نگاه باطلي است كه بايد با آن مقابله كرد. معظمله در ديدار با مدالآوران المپيادهاي علمي و اعضاي تيم ملي واليبال جوانان، با اشاره به صحبتهاي يكي از جوانان نخبه كه از مشكلات موجود بر سر راه نخبگان و عملكرد دستگاهها گلايه داشت، گفتند: «مشكلات نبايد جوان را متوقف و نااميد كند؛ زيرا نااميدي، سم است.
چگونگي مواجهه با حوادث و رخدادها، يكي از مسائل مهمي است كه در منظومه ذهني افراد و مجموعههاي انساني از اهميت خاصي برخوردار است. از يك منظر اين مواجهه را ميتوان در قالب دوگانه نگاه اميدوارانهـ نگاه مأيوسانه تقسيمبندي كرد. در اين ميان افراد يا نگاه اميدوارانه به آينده دارند، يا نگاه مأيوسانه! نگاه اميدوارانه متهم است كه واقعيات اجتماعي را ناديده انگاشته و متوهمانه از آينده سخن ميگويد!
از منظري ديگر اما از سهگانه نگاه متوهمانه، اميدوارانه و مأيوسانه ميتوان سخن گفت. در اين منظر نگاه اميدوارانه تنها در برابر مأيوسانه قرار نميگيرد، بلكه از ديگر سو نگاه متوهمانه را نيز مطرود ميداند. اميدبخشي مرادف با نديدن ضعفها و ناكارآمديها نيست! اميدواري نيز به معناي توجيه وضع موجود و تزريق روحيه محافظهكاري نيست! چنين نگاه و رويكردي را بايد نگاهي متوهمانه دانست كه از ديدن واقعيتها ناتوان است يا ترجيح آن است كه واقعيتها را آنگونه كه دوست دارد ببيند! بدون شك چنين رويكردي جز شكست و خسران چيزي براي صاحب نگاه ندارد و تنها با اتلاف وقت، فرصت براي جبران كمبودها و كاستيها را از بين ميبرد.
در رويكرد دوم اميدواري نوعي زاويه ديد و نحوه مواجهه با مسائل است كه با نگاه نااميدانه تفاوت بنيادين دارد. در اين نگاه «اميد، بزرگترين قوه محركه انسان است. اميد به پيروزي، اميد به پيشرفت و اميد به موفقيت، هر انساني را به حركت وادار ميكند.» از منظر منطق اين نگاه «ما ميتوانيم» شعاري است كه ملتها با توجه به استعدادها و داشتهها بايد محور فعاليتهاي خود قرار دهند. در اين ميان اين مسئله موجب نااميدي است كه آدمي تنها كاستيها، ناكاميها و ناتوانيها را ببيند و براي عبور از آن بضاعت و تواني در خود مشاهده نكند؛ اما در مقابل، نگاه اميدوارانه اتفاقاً بسيار دقيق و واقع بينانه به سراغ معضلات، ناكارآمديها و شكستها ميرود! از تجربيات گذشته درس ميآموزد و عبرت ميگيرد! اما بر اين باور است كه بنبست وجود ندارد و همواره راهكاري براي عبور از چالشها موجود است. اين نگاه بر مبناي اعتماد به همت و اراده آدمي شكل گرفته و معتقد است «كار نشد ندارد»! و با تلاش و استقامت و تقويت روحيه انقلابي ميتواند بر مشكلات فائق آمد!
نگاه اميدوارانه آنگاه كه صبغه الهي به خود ميگيرد، در مسير تحقق اهداف حقطلبانه ديگر هدفي را دست نيافتني مشاهده نميكند. در اين جهانبيني همه نيروهاي شيطاني مانع تحقق عدالت و حقيقت، ناتوانتر از آنند كه در برابر اراده و نصرت الهي تاب مقاومت داشته باشند؛ هرچند تحقق نصرت الهي از طريق سنتهاي الهي ممكن خواهد بود و مؤمنان بايد به الزامات دستيابي به اهداف مقدس خود را ملزم بدانند.
امروز تقابل اين سه ديدگاه را ميتوان در سياست داخله و خارجه مشاهده كرد. سياستهاي دشمنان ملت ايران بر يأس و نااميدي بنا نهاده شده است. به فرموده حكيم انقلاب اسلامي «امروز دشمنان ما از طرق گوناگون ميخواهند روي اين ملت اثر بگذارند؛ يعني سعي ميكنند افق را تيره و تار نشان دهند؛ جوان را نااميد كنند.» و اين امر را با ابزارهاي جنگ نرم و به طور ويژه از طريق رسانه و در بستر فضاي مجاي دنبال ميكند! كه بايد در مقابله با آن هوشيار بود.