وعدههاي انتخاباتي ترامپ در دوره قبل و اعمال سياست فشار حداكثري دولت وي عليه جمهوري اسلامي ايران در سه سال اخير سبب شده است كه اكنون در جامعه آمريكا، اعم از توده و نخبه آن كه همزمان درگير انتخابات درونحزبي نيز شدهاند، اين پرسش مهم مطرح شود كه تحريمهاي آمريكا عليه ايران اصولاً چه نتيجهاي براي كاخ سفيد داشته است؟ آيا آمريكا توانسته است با اعمال تحريمها، به اهداف مدنظر خود در مقابل ايران دست يابد؟
در اين گزارش از طريق ديدگاههاي درون آمريكايي به اين پرسش پاسخ داده ميشود. با نگاهي اجمالي به اظهارنظرهاي فني و تخصصي مراكز مطالعاتي رسانهاي و مقامات آمريكايي در مورد موفق يا ناموفق بودن تحريمها عليه ايران ميتوان آنها را به دو دسته كلي تقسيم كرد؛ اظهاراتي كه تحريم را در رفتار ايران مؤثر ميدانند و طبعاً معتقدند بايد تداوم يابد و حتي تشديد شود تا ايران به مذاكره با آمريكا تن بدهد. ترامپ و تيم دولت و برخي اعضاي تندرو كنگره و لابي صهيونيستي و عربي در اين گروه قرار ميگيرند؛ اما نگاه دوم نه تنها تحريمهاي آمريكا عليه ايران را نتيجهبخش نميداند، بلكه معتقد است ناكاميهاي آمريكا اساس حربه تحريمها را نيز لوث و بيثمر كرده است؛ بنابراين به جد معتقدند بايد راههاي ديگري مانند ديپلماسي براي اثربخشي راهبردها و سياستهاي آمريكايي در قبال ايران در پيش گرفت. از منظر معتقدان به اين نگاه كه بيشتر از مخالفان حزبي ترامپ و برخي از اعضاي دولت و كنگره هستند؛ اعتياد ايالات متحده در استفاده از تحريمهاي اقتصادي، آثار واقعي اين تحريمها را مورد تشكيك و ترديد قرار داده است. مطالعات سه نويسنده آمريكايي (هافبوئر، اسكات و اليوت) نشان ميدهد از زمان جنگ جهاني دوم تنها 30 درصد تحريمهاي آمريكا عليه ديگر كشورها به نتايج سياسي پيشبيني شده رسيده است. در واقع آن 30 درصد هم حداقل تأثير (رواني) را داشته يا اساساً هيچگونه اثري بر رفتار كشور تحريم شده ايجاد نكردهاند.
انديشكده كارنگي در مطالعهاي كه تأثيرگذاري تحريمها بر جمهوري اسلامي ايران را بررسي كرده، خطاب به سياستمداران آمريكايي هشدار داده است: «تحريمهاي چندين ساله عليه ايران باعث شده است كه در مورد نتايج تحريمها در آينده يك ترديد اساسي به وجود آيد.» اين مؤسسه در استدلال ناكارآمدي تحريمها اعلام ميكند اگر تحريمها اثر داشت، مذاكرهكنندگان ايراني بايد حرف و منطق (زور) ايالات متحده را ميپذيرفتند.
نتيجه و ميزان تأثيرگذاري تحريمهاي آمريكا عليه ايران در قالب پروژهاي از سوي انديشكده معروف شوراي آتلانتيك اين كشور نيز مطالعه شده است. اين انديشكده با اشاره به اينكه ترامپ بازنده اصلي جنگ اقتصادي عليه ايران است، دلايل خود براي پيشبيني شكست تحريمهاي دونالد ترامپ را چنين بيان ميكند:
1ـ يكي از اهداف رژيم تحريمها عليه ايران محدود كردن نفوذ جمهوري اسلامي ايران در منطقه بوده است. با وجود اين، آيا نفوذ ايران محدود شده است؟
2ـ آمريكا پس از خروج از برجام و اعمال مجدد تحريمها بارها ادعا كرده است كه صادرات نفت ايران را به صفر خواهد رساند. حال بايد پرسيد آيا آمريكا توانسته است جايگزيني براي نفت ايران پيدا كند؟ در واقع هدفگذاري آنها واقعبينانه نبوده است؛ زيرا ايران نشان داده است كه ميتواند راهي را براي دور زدن تحريمها بيابد و صادرات خود را تداوم بخشد.
3ـ تحريمها وقتي اثربخش خواهد شد كه دولت آمريكا راهبردي مشخص در قبال ايران دنبال كند و از حمايت كشورهاي ديگر برخوردار باشد؛ در حالي كه آمريكا در اين زمينه تنهاست و راهبرد مشخصي ندارد. ضمن اينكه سياست تحريمي آمريكا عليه ايران و تمديد نكردن معافيت خريداران نفت ايران از قبيل هند، تركيه، ژاپن، كره و چين سبب اعتراض و نارضايتي آنها شده است.
بنابراين مبتني بر نظرات بخشي از جامعه نخبگي و مردم خود آمريكا، تحريمهاي كاخ سفيد عليه ايران نه تنها شكست خورده، بلكه هزينههاي زياد مالي براي ايجاد زير ساختهاي تحريمي و همراه سازي كشورها و حيثيتي از حيث متهم شدن به نقض حقوق بشر براي آمريكا ايجاد كرده است.