بيشك در ميان عناصر و مؤلفههاي فرهنگي، قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران، فرهنگ عاشورايي، روحيه شهادتطلبي، مقاومت و اميد به آينده روشن از كانال انتظار ظهور حضرت ولي عصر(عج) در ميان آرمانهاي مقدس شيعه و مسلمانان انقلابي در برابر تفكر ليبراليسم و نظام سلطه جهاني از جايگاه راهبردي ويژهاي برخوردار است. در واقع فرهنگ عاشورايي قدرت نرم فراملي شيعه و اسلام است و شاخصههايي مانند هيبت و شكوه، مخاطب عام و گسترده، خيرخواهي و... در آن موج ميزند.
مقاومت و شهادت در انديشه سياسي شيعه، عامل نجاتبخش و هدفي راهبردي تلقي ميشود كه خاستگاه آن اعتقادات و باورهاي ديني مردم مسلمان است. حضور اين دو عنصر در حيات سياسي و اجتماعي مسلمانان، نقش برجستهاي در شكلگيري هويت ديني، فرهنگي و بومي مسلمانان داشته و در هر دورهاي كه از آن غفلت شده، بيچارگي و ذلت را به دنبال داشته است. اصليترين عامل رشد، توسعه و ابقاي فرهنگ عاشورايي هيئتهاي مذهبي فعال در سطح جامعه است. ريشه هيئتهاي مذهبي در محبت به ولايت و خاندان پيامبر(ص) عظيمترين سرمايه اجتماعي و ملي نظام اسلامي بوده و برخوردار بودن از شبكه عظيم الهي و مردمي هيئتهاي مذهبي از ويژگيهاي اختصاصي نظام اسلامي است.
نقش بيبديل هيئتهاي مذهبي در حفظ و ارتقاي بنيان ديني و مذهبي مردم، به ويژه در پيروزي انقلاب اسلامي و دوران دفاع مقدس و به ويژه در خنثيسازي فتنه 88 پس از هتك حرمت به مقدسات در روز عاشورا و حضور چشمگير هيئتهاي مذهبي به طور خودجوش در 9 دي بر كسي پوشيده نيست.
در واقع ميتوان اين گروههاي اجتماعي را يكي از نمادهاي بارز در عرصههاي توسعه فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، آموزشي و پژوهشي و فرهنگ كارگروهي و جمعي در جامعه ديني دانست كه كاركردهاي متعددي دارند؛ بنابراين توانستهاند منبع قدرت نرم فوقالعادهاي را براي نظام اسلامي فراهم كنند. امروزه هيئتهاي مذهبي به عنوان شبكه مديريت جامعه ايماني و انقلابي به انقلاب و اسلام اداي دين ميكنند.
هيئتهاي مذهبي به عنوان گروههاي اجتماعي كاركردهاي متعددي شامل نقشآفريني سياسي، اسوهسازي، تقويت باورهاي ديني و كاركردهاي پنهان مانند تقويت همبستگي اجتماعي، تثبيت نظام اخلاقي، حفظ الگوي جامعه، كاركرد فراغتي و... دارد. هيئتهاي مذهبي در جامعه ما به گسترش فرهنگ ظلمستيزي، شهادتطلبي، تعاليجويي و فضيلتطلبي، تعميق معرفت و بصيرت ديني و سياسي، كنترل غيرمستقيم انسانها، ايجاد مهر و محبت ميان شيعيان، تقويت ارتباط قلبي با امامت و ولايت، گسترش مساعدت، دستگيري و انفاق در سطح جامعه و... كمك شاياني ميكنند.
علاوه بر كاركردهاي متعدد ذكر شده، ويژگيهاي مهم ديگري نيز هيئتهاي مذهبي را در افزايش قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران در جايگاه ويژهاي قرار داده است كه در ادامه به آنها اشاره ميشود:
1ـ هيئتهاي مذهبي در طول تاريخ؛ به ويژه در طول تاريخ تشيع در ايران، عامل اصلي گسترش فرهنگ اسلامي ميان مردم و نهادينه كردن آن بودهاند. رهبر معظم انقلاب درباره اين موضوع فرمودهاند: «ما مسلمانها و بهخصوص ما شيعيان، امتيازي داريم كه ديگر مليتها و اديان اين امتياز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات ديني كه به شكل روبهرو، چهره به چهره، نفس به نفس تشكيل ميشود كه اين را در جاهاي ديگر دنيا و در اديان ديگر كمتر ميشود پيدا كرد هست؛ نه به اين قوت، نه به اين وسعت، نه به اين تأثيرگذاري و محتواهاي راقي.» (رهبر معظم انقلاب، 1387/4/4)
2ـ هيئتهاي مذهبي، نقش هويتپذيري را ايفا ميكنند. فرد با پيوند و وابستگي به اين گروهها، هم ارزشهاي آنان را ميپذيرد و هم از آنها تبعيت ميكند. گروه نيز ميتواند بر نحوه عمل به ارزشها از سوي افراد نظارت داشته باشد. ارتباط ميان افراد و پيوندهاي گرمي كه از دل اين گروه بر ميخيزد، همبستگي گروهي و در نتيجه دلبستگي به ارزشها را تقويت ميكند.
3ـ اصليترين رسالت و كاركرد هيئتهاي مذهبي، اقامه عزاداري و سوگواري، ذكر مصيبت در شهادت حضرت سيدالشهدا، احياي فرهنگ پرشور و شعور و بالنده عاشورا و تعظيم شعائر مذهبي و ديني است؛ اما آنچه كمتر مورد توجه قرار گرفته، نقش اجتماعي هيئتهاي مذهبي در جامعه و كاركرد آنها در برقراري تعاملات در سطوح گوناگون مردمي است.
امروزه هيئتهاي مذهبي به منزله شبكه مديريت جامعه ايماني و انقلابي به انقلاب و اسلام اداي دين ميكنند؛ اما همان قدر كه نقش هيئتها براي ما اهميت دارد، براي دشمنان ما نيز مهم و حياتي است. آنها دريافتهاند كه هيئتهاي مذهبي به خوبي توانستهاند در برابر تهاجمات سخت و نرم، نظامي و فرهنگي، مركز اصلي مقاومت و تربيت نيروي ولايي و مبارز باشند و در صف اول مبارزه با فساد و تهاجم قرار گيرند.
در واقع خطرناكترين هجوم فرهنگي دشمن، ايجاد و سوقدهي تشيع بر اساس خواستههاي آمريكا و انگليس (تشيع انگليسي) است و دشمن سعي دارد با ورود در هيئتها، حوزههاي علميه و ديگر فضاهاي مذهبي، افرادي را براساس ميل خود پرورش دهد تا از آنها براي بدنام كردن و مشوش كردن چهره تشيع در انظار جهانيان استفاده كند.
هيئتهاي مذهبي در كنار كاركردهاي مثبتي كه دارند، با توجه به ساختار مردمي و غير دولتي آن در صورت نبود نظارت و كنترل، برخي كاركردهاي منفي نيز به عنوان نقاط ضعف و آسيبهاي آنها قابل مشاهده است كه در صورت بيدقتي در معرفي و ترميم آن ميتوانند به صورت تهديدي اين نقطه قوت فرهنگي و قدرت نرم نظام اسلامي را با مشكلات اساسي مواجه كنند.
آسيبهايي مانند «قمهزني (كه بازتاب بسيار نامناسب در جهان داشته و بيشترين فرصت را براي تخريب شيعيان در حال حاضر فراهم كرده است)، حمل علم، ترويج و نصب شمايل ائمه اطهار(ع)، بياعتنايي به شأن جلسات عزاداري، بهكارگيري موسيقيهاي نامناسب، روضههاي ساختگي، زبان حال گوينده و سراينده، تعبيرات غلوآميز، خرافات، آشنا نبودن با فقه عزاداري و هيئتداري، ترويج عرفانهاي كاذب، بيتوجهي به جنبههاي حماسي واقعه عاشورا، بيتوجهي يا كمتوجهي به حقوق مردم در عزاداري، نپرداختن به همه ابعاد دين، بيتوجهي به نماز اول وقت، رقابتهاي ناسالم ميان هيئتها، داشتن توهم موفقيت، تشكيل هيئتهاي پاپ جديد و غفلت از مصالح جهان اسلام با ايجاد تفرقه و ارائه چهره خشن و افراطي از شيعيان در فضاي رسانهاي و...» به منزله چالش و دغدغههاي موجود در مورد كاركردهاي منفي هيئتهاي مذهبي است.
علاوه بر اين، توطئههاي مخالفان تشيع و اسلام نيز در بيهوده خواندن، افراطي جلوه دادن، غير توحيدي خواندن، آسيبشناسيهاي مغرضانه و تخريبي، طرح مباحث اختلافي و تفرقهافكن، ورود بدعتهاي نامناسب و تأييد نشده در عزاداري و... مباحثي است كه مغرضانه يا جاهلانه براي تخريب هيئتها مطرح ميشود.
در واقع كاركردهاي منفي ذكر شده، سبب ميشود هيئتهاي مذهبي در راستاي تقويت و ارتقاي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران و اثرگذاري در حوزه كاركردهاي مثبت و اصلي خود دچار چالش جدي شوند و نتوانند ظرفيت زياد خود را در اين زمينه به منصه ظهور برسانند.
نگاهي به اثر عاشورايي دكتر عباس بابايي
«هيئتهاي مذهبي تجلي قدرتنرم جمهوري اسلامي ايران»
كتاب «هيئتهاي مذهبي تجلي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران» تأليف دكتر عباس بابايي با نگاهي نو به هيئتهاي مذهبي به بررسي علمي جايگاه و كاركردهاي هيئتهاي مذهبي ميپردازد. در اين اثر ضعفها، قوتها، فرصتها و تهديدات هيئتهاي مذهبي مشخص شده و در پايان راهبردهاي ارتقاي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران از طريق كاركردهاي هيئتهاي مذهبي بيان شده است.
اين كتاب در شش فصل نگاشته شده است. فصل نخست در مورد قدرت نرم و بررسي مفهومي آن، عناصر و منابع قدرت نرم، قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران و منابع و شاخصهاي آن است. فصل دوم به بررسي همهجانبه هيئتهاي مذهبي ميپردازد. در اين بخش ضمن تعريف هيئتهاي مذهبي و گروههاي اجتماعي، در مورد ويژگيهاي هيئتهاي مذهبي به عنوان استوارترين و كاملترين گروه اجتماعي بحث ميشود. در ادامه به بررسي اركان هيئتهاي مذهبي (سخنرانان، مداحان و مخاطبان) پرداخته و تيپولوژي كلي هيئتهاي مذهبي تجزيه و تحليل شده است؛ سپس كاركردهاي هيئتهاي مذهبي به طور استدلالي از زواياي گوناگون بررسي شده و تغيير و تحولات كاركردهاي هيئتهاي مذهبي در دهههاي اخير مورد مداقه قرار گرفته است.
فصل سوم به بررسي چارچوب نظري تحقيق و ارائه نظريههاي انديشمندان علوم اجتماعي اختصاص دارد. فصل چهارم كتاب به بررسي وضعيت موجود (محيط داخلي و خارجي) هيئتهاي مذهبي پرداخته و در واقع اين بخش به نوعي آسيبشناسي علمي هيئتهاي مذهبي كشور است. در فصل پنجم كتاب هيئتهاي مذهبي از نگاه رهبر معظم انقلاب بررسي شده است. در نهايت فصل ششم كتاب به فرايند و الگوي تدوين راهبرد اختصاص يافته و سرانجام راهبردهاي ممكن براي ارتقاي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران با تأكيد بر كاركردهاي هيئتهاي مذهبي ارائه شده است.