حدود شش ماه از دوره رياست «حجتالاسلام والمسلمين سيدابراهيم رئيسي» بر دستگاه قضايي كشور ميگذرد. شش ماهي كه به گفته آمار، يكي از دورههاي بينظير در يكي دو دهه اخير قوه قضائيه بوده و برخورد با مفسدان در هر جايگاه و منصب و با هر تفكر و لباسي بدون هيچگونه چشمپوشي صورت ميگيرد. آمارها نشان ميدهد در همين مدت كوتاه بيش از 1000 پرونده فساد اقتصادي به نتيجه رسيده و براي آنها حكم قطعي صادر شده است. گذشته از بحثهاي آماري كه البته به خوبي نشان از خيز جدي براي برخورد با فساد در كشور دارد، وجهه ديگري كه ميتوان بدان تكيه كرد، نتايج تحقيقات ميداني و اظهار نظرها در فضاي مجازي و گاه نظرسنجيهاي رسمي و غير رسمي است كه نشان مي دهد اميد و اعتماد مردم به دستگاه قضايي افزايش پيدا كرده و اين تنها با كار و تلاش و مجاهدت شبانهروزي در اين نهاد انقلابي اتفاق افتاده است.
نكته جالب اينجاست كه بسياري از افرادي كه در انتخابات رياستجمهوري اخير در جناح مقابل آقاي رئيسي قرار داشته و برخي از آنها تمام تلاششان را به كار بسته بودند كه او را از رسيدن به رياستجمهوري باز دارند، حالا لب به سخن گشوده و در اين نيم سالي كه گذشته است افقهاي روشني را پيش روي قوه قضائيه و مبارزه با فساد در بخشهاي مختلف ترسيم كردهاند.
انتقاد رئيسجمهور
با آنكه تاكنون تمامي اظهارنظرها چه از سوي موافقان و چه مخالفان در جهت حمايت از رويه قوه قضائيه بوده، چند روز قبل رئيسجمهور در پانزدهمين جشنواره شهيد رجايي نسبت به عملكرد اخير قوه قضائيه اينگونه واكنش نشان داد: «هركس فكر ميكند با دادگاه و دستگاه قضايي فساد از بين ميرود اشتباه ميكند، با بگير و ببند فساد برطرف نميشود.»
ورود قوه قضائيه به پرونده برخي مسئولان دولتي، به ويژه يكي از اطرافيان رئيسجمهور و صدور حكم مجازات براي او موضوعاتي بود كه در دوره كنوني قوه قضائيه اتفاق افتاد. اين موضوع در دوره پيشين به سرانجام نرسيده و مفتوح مانده بود و اين صحبتها تنها يك روز پس از تاريخي كه براي دادگاه تجديدنظر حسين فريدون در نظر گرفته شده بود از سوي رئيسجمهور مطرح شد كه بسياري معتقدند با هدف تأثيرگذاري روي روند رسيدگي به پرونده بوده است.
اين صحبتها البته در چند روزنامه نزديك به دولت هم منعكس شد. روزنامه ايران در يادداشتي با تيتر «نظارت كنيد دخالت نكنيد.» نوشت: «دفاع دولت از تصميمهاي مديريتي دستگاههاي اجرايي، به رئيسجمهوري رسيد. طي روزهاي گذشته، از رئيس دفتر رئيسجمهوري تا سخنگوي دولت، از تصميمات مديريتي مديراني كه مسائلي كه درباره آنان ايجاد شده بود، دفاع كردند. حالا رئيسجمهوري صراحتاً از دستگاههاي نظارتي خواست كه با اصلاح روندهاي خطاي خود، به واقع بر كار دستگاه اجرايي نظارت كنند، نه دخالت.» همچنين در ادامه اين گزارش آمده است: «حجتالاسلام حسن روحاني خواستار رعايت اقتدار دولت، به معناي قانون اساسي شد و ضمن مغاير دانستن آن با ديكتاتوري، تأكيد كرد كه نظارت براي اين نيست كه مانع و سرعتگير ايجاد كنيم و دل مدير را بلرزانيم، بلكه نظارت براي كمك است و دستگاههاي نظارتي بايد به دولت كمك كنند.»
روزنامه خراسان نيز اقدام به انتشار بخشهايي از صحبت حسن روحاني در اين همايش كرد: «دستگاه نظارتي در كشور ما دچار يك خطا شده و اميدواريم به دست مسئولان نظارتي اين خطا اصلاح شود. دستگاه نظارتي بايد موجب كمك شود كه اين به معناي دخالت نيست و بزرگترين ضرر در كشور اشتباه دخالت و نظارت است.»
پاسخ منطقي رئيسي
يك روز بعد حجتالاسلام رئيسي در همايش مبلغان حوزه علميه قم نسبت به حملات به قوه قضائيه واكنش نشان داد: «هرچقدر كه پروندههاي مختلف را بررسي كنيم، صدايي بلند نميشود؛ ولي زماني كه پرونده كساني كه متصل به نظام قدرت و سرمايه هستند روي ميز قاضي ميآيد، صداي عدهاي بلند ميشود و ميگويند موضوع جناحي و سياسي است و قضات با اين سخنان آشنا هستند و به آن توجه نميكنند و با دقت، عدالت و انصاف پرونده را بررسي ميكنند.»
پاسخ رئيسي به رئيسجمهور، كوتاه و بدون حواشي بود. مشخص است رئيس قوه قضائيه به دنبال تسويه حساب شخصي با كسي نبود و همين سبب شد تا اين صحبتها رنگ و بوي دعواهاي جناحي به خود نگيرد. اين انتقاد رئيسجمهور از عملكرد قوه قضائيه اگر در زمان ديگري بود شايد تبديل به يك جريان رسانهاي براي تضعيف جايگاه قوه قضائيه ميشد؛ اما اين بار حتي همفكران و دوستان آقاي روحاني هم خيلي وارد اين بازي نشده و سبب شدند تا برخلاف ميل رئيسجمهور اين اظهارات خيلي به نفع او تمام نشود.
البته اين شامل همه رسانهها نميشود و برخي رسانهها هجمه عليه قوه قضائيه را آغاز كردهاند و تلاش كردند تا هر آن چيزي را كه مربوط به رئيسي و نهاد تحت مديريتش هم نميشد وارد اين داستان كرده و از آن سوءاستفاده كنند. رسانههاي فارسيزبان خارجي كه با بودجههاي كلان سعودي و صهيونيستي و آمريكايي اداره ميشوند نيز از اين قافله عقب نماندند و بيمحابا به رئيس قوه قضائيه تاختند.
نوع برخورد مردم و حتي بسياري از همحزبيهاي آقاي روحاني با اين موضوع نشان ميدهد آقاي رئيسجمهور آن قدرها در آغاز اين جريانسازي رسانهاي موفق نبوده است. عملكرد خوب سيد ابراهيم رئيسي سبب شده كه بسياري از مخالفانش لب به تمجيد از او و عملكرد شش ماههاش بگشايند.
پيادهنظام تخريب
صادق زيباكلام، مصطفي تاجزاده و حسامالدين آشنا جزو كساني بودند كه سعي كردند عملكرد قوه قضائيه را به بهانههاي واهي مورد انتقاد قرار دهند. مشخص است كه افرادي با نگاه سياسي به هر قيمتي مترصد فرصت و بهانه هستند تا به مديريت انقلابي آسيب بزنند و قوه قضائيه را درگير بازيهاي سياسي كنند كه اين تبديل به پاشنه آشيل اين نهاد انقلابي ميشود. همانگونه كه گاهي چنين رويههايي را شاهد بوديم؛ اما ميبينيم كه با هوشمندي رئيس قوه قضائيه اين اتفاق نميافتد. در اين شش ماهي كه بسياري از آن به «انقلاب در دستگاه قضايي» ياد ميكنند، مردم اميد و دلگرمي نسبت به اين نهاد انقلابي پيدا كردهاند و اينگونه فضاسازيها هم نميتواند نگاه مردم را عوض كند. اين بدان معني است كه اگر هر نهادي عملكردي در تراز انقلاب اسلامي داشته باشد، حتي اگر در سطوح بالا هم بدان هجمه شود و بخواهند وجهه آن را براي برداشتهاي سياسي تخريب كنند، مردم آن را نخواهند پذيرفت.
قوه قضائيه به عنوان نهادي كه بايد ملجأ و پناهگاه همه مردم باشد، حالا و در چهل سالگي انقلاب توانسته است بذر اميد را در دل مردم بكارد كه بتواند به اين اصل مهم دست يابد. هر كس با هر روش و حربهاي بخواهد به اين اميد مردم لطمهاي وارد كند قطعاً خيانت كرده است. چرا كه افزايش اعتماد مردم به هر يك از نهادهاي انقلاب اعتمادشان به كليت نظام اسلامي را افزايش خواهد داد.