صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۳:۵۸  ، 
کد خبر : ۳۱۶۸۴۷
نگاهي به فاصله گرفتن اصلاح طلبان از دولت و اذعان به ناكارآمدي آن

اعتراف از درون

پایگاه بصیرت / منصوره خداوردي

آن وقت كه نام «حسن روحاني» با 18/613/329 رأي، به عنوان نامزد پيروز انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم اعلام شد، روزنامه «آفتاب يزد» تيتر زد: «روحاني رئيس‌جمهور شد، عارف، جاودانه». انصراف «محمدرضا عارف» با دستور مستقيم «سيدمحمد خاتمي» و اين گفته «سعيد حجاريان» كه ما «دندانه‌هاي كليد» دولت آقاي روحاني هستيم، سهم اصلاح‌طلبان در دولت «تدبير و اميد» را كاملاً نشان مي‌دهد! آن روزها چهره‌هاي اصلاح‌طلب، خوشحال‌ترين افراد در «بزم» پيروزي حسن روحاني بودند! اما امروز، كمتر از دو سال مانده به خروج روحاني از پاستور! رابطه اين دولت و جريان اصلاحات چگونه است؟ آيا بر «كليد تدبير» دولت اعتدال، دندانه‌اي باقي مانده است؟

 

سبقت حاميان از منتقدان!

«دولتي را روي كار آورديم كه مجبوريم صورت‌مان را با سيلي سرخ كنيم.» اين جمله را كسي مي‌گويد كه با كناره‌گيري از كارزار انتخابات يازدهم، سهم بسزايي در پيروزي آقاي روحاني ايفا كرد؛ اما اين اظهار نظر «رئيس شوراي عالي اصلاحات» يكي از نزديك‌ترين چهره‌ها به ليدر اين جريان، تنها سر «كوه يخ»  روابط اصلاحات و دولت اعتدال است!

شرايط به گونه‌اي پيش‌ رفته است كه سخت مي‌توان ميان مواضع «منتقدان» و مواضع «حاميان» دولت تميز قائل شد! در بسياري از موارد، حاميان آقاي روحاني از منتقدان آن در تاختن به عملكرد دولت سبقت گرفته‌اند؛ چنانكه «حزب كارگزاران سازندگي» كه «مرحوم علي‌اكبر هاشمي‌رفسنجاني» جدي‌ترين حامي حسن روحاني در انتخابات سال 1392 آن را بنيان گذاشت، با انتشار بيانيه‌اي در نقد دولت «تدبير و اميد» مي‌نويسد: «دولت فاقد استراتژي اقتصادي روشن است. دولت روحاني نه به لوازم «اقتصاد آزاد» پايبند است و نه از نسخه‌هاي «اقتصاد ارشادي» پيروي مي‌كند و در يك كلام دولتي سرگشته در ميان مكاتب و انديشه‌هاي اقتصادي است.» در اين ميان بي‌برنامگي‌اي مشاهده مي‌شود كه «عباس آخوندي» نيز به آن اذعان كرده و با كنايه به گلايه‌هاي آقاي رئيس‌جمهور درباره محدود بودن اختياراتش مي‌گويد: «آنچه از اختيارات رئيس‌جمهوري مهم‌تر است، اين است كه دولت بداند، مي‌خواهد چه كند؟ اگر رئيس‌‌جمهوري نداند كه مي‌خواهد چه كند، حتي اگر اختيار تمام عالم را هم داشته‌ باشد، فايده‌اي ندارد.» اظهارات و گفته‌هايي كه مشخص مي‌كند اصلاح‌طلبان و دولت هر دو در يك مسئله مشترك هستند «سرگشتگي!»البته بيانيه كارگزاران به جملات فوق متوقف نمي‌ماند و اين حزب در ادامه با طرح اين اتهام كه دولت آقاي روحاني آكنده از «بوروكرات‌هايي است كه جز به حفظ نظام ناكارآمد اداري موجود نمي‌انديشند» تأكيد مي‌كند: «دولت خون تازه مي‌‌خواهد. بايد به قواي تازه ‌نفس كه آماده‌ شرايط جديد هستند مجال داد. مردان «بزم» را در شرايط «رزم» نمي‌توان به كار گرفت. شمشيرهاي مرصع را بايد به ديوار آويخت و با سلاح آخته، هوشمندانه به مقابله با شرايط جديد رفت.»

نبايد فراموش كنيم كه اين جملات را سران حزب كارگزاران سازندگي نوشتند؛ كساني كه با شعار «دولت ژنرال‌ها» و بازگشت مديران متخصص! به پست‌هاي تصميم‌ساز در خرداد ماه 1392 از مردم خواستند به حسن روحاني رأي دهند!

ترجيح قدرت بر مصلحت ملي!

با وجود آنكه سيدمحمد خاتمي مي‌گويد: «من در شگفتم چرا دولتي كه براي استيفاي حقوق ملت روي كار آمده. اقدام نمي‌كند» و سعيد حجاريان اعلام مي‌كند «ما با دكتر روحاني عقدي‌ نبسته بوديم. ايشان وعده‌هايي به مردم دادند و دفاع ما، براساس همان وعده‌ها بود. زماني كه از خود عبور كرد، طبعاً بخشي از اصلاح‌طلبان هم ناگزير با ايشان زاويه پيدا كردند.» در شرايطي كه اظهارات تندي مانند اينكه «وقتي دولت كاري براي مردم نمي‌كند، بهتر است رها كند و برود» از زبان «علي عبدالعلي‌زاده» وزير مسكن دولت اصلاحات مطرح مي‌شود، پرسش اين است كه چرا اصلاح‌طلبان همچنان در كنار دولت ايستاده‌اند؟ پرسشي كه «عباس آخوندي» در گفت‌وگو با «روزنامه اعتماد» به آن پاسخ داده است. وزير راه مستعفي دولت دوازدهم با تأكيد بر اين نكته كه اصلاح‌طلبان مي‌دانند «دولت، بعد از برجام ايده‌اي براي حل‌و‌فصل ساير امور ايران ندارد؛ خواه اين امر اجتماعي و فرهنگي باشد، خواه سياسي و اقتصادي.» علت ادامه همراهي اين جريان با دولت بي‌برنامه را «حفظ قدرت» مي‌داند و توضيح مي‌دهد «حاميان دولت تصور مي‌كردند اگر وارد بحث دولت يك دوره‌اي شوند، منجر به شكست در دوره بعدي مي‌شود. در واقع اين سؤال را مطرح مي‌كردند كه آيا با اين كار مي‌توانيم موقعيت مسلطي پيدا كنيم يا نه؟» او با سرزنش هم جرياني‌هاي خود اضافه مي‌كند «تعهد به حل مسئله‌هاي ايران بر مبناي يك رويكرد مشخص مهم‌تر از حفظ موقعيت در قدرت بود.»

 

امضاي برجام، پايان دولت!

«تعامل با جهان» مهم‌ترين شعار آقاي روحاني در سال 1392 بود. او وعده داده بود كه با در دست گرفتن پرونده هسته‌اي و گفت‌وگو با قدرت‌ها موضوع را حل خواهد كرد! و با بستن اين پرونده از طريق تعامل با جهان، مشكلات كشور را از بين خواهد برد.

پيروزي نامزد مورد حمايت اصلاح‌طلبان در انتخابات، رأي اعتماد مجلس شوراي اسلامي به «محمدجواد ظريف» براي وزارت خارجه، انتقال پرونده هسته‌اي از شوراي عالي امنيت ملي به وزارت خارجه و دو سال مذاكرات فشرده و مستقيم با ايالات متحده، سرانجام به برجام منتهي شد! توافقي كه نه مسئله هسته‌اي را حل كرد و نه مشكلات كشور را!

«عباس آخوندي» در گفت‌وگو با روزنامه «اعتماد»، دليل ابتر ماندن و بي‌اثري برجام را اين مي‌داند كه «آقاي روحاني نمي‌دانست گام‌هاي بعدي چيست.» او كه دليل استعفاي خود از دولت اعتدال را متناقض بودن ديدگاه‌هاي اعضاي دولت اعلام مي‌كند با بيان اينكه «هدف اصلي دولت معطوف به پرونده هسته‌اي و رفع تنش‌هاي بين‌المللي بود» در حقيقت اذعان مي‌كند كه امضاي برجام، پايان دولت حسن روحاني بود! زيرا پس از حصول توافق، دولت «تدبير و اميد» ديگر هيچ برنامه و هدف تعريف شده‌اي نداشت!

آخوندي افشا مي‌كند حتي افراد درون دولت با اين پرسش روبه‌رو بودند كه «دولت بعد از برجام مي‌خواهد چه كند؟ نگاه و اهداف روشني براي بخش‌ها و حوزه‌هاي ديگر وجود دارد؟» و تنها پاسخ را اين مي‌داند كه «دولت ايده روشني براي مسائل ايران ندارد.»

اگرچه عباس آخوندي حداقل يك دستاورد را براي «دولت اعتدال» قائل است و در ميان گفته‌هاي خود مدعي مي‌شود «برجام سندي قابل دفاع و ماندگار در تاريخ ايران است»، اين ادعاي عضو سابق كابينه «تدبير و اميد» اين روزها حتي ميان حاميان اين جريان نيز طرفدار چنداني ندارد! و اين تنها دستاورد قابل ذكر دولت نيز با نقدهاي بي‌رحمانه حاميانش روبه‌رو است!

«عباس عبدي» با انتقاد از آنچه اكنون بر سر برجام آمده است، مي‌گويد: «دوستاني كه پيشنهاد مذاكره مي‌دادند و به آن اصرار داشتند، چرا ضمانت اجراي آن را مورد توجه خود قرار ندادند؟ اگر قرار بود كه وارد برجام شويم، بايد فرض مي‌كرديم كه چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نكرد ما چه بايد انجام دهيم تا از ترس عمل ما، طرف مقابل به تعهداتش ملتزم باشد.»

اين چهره اصلاح‌طلب حتي پا را فراتر از مسئله توافق جامع هسته‌اي مي‌گذارد و مي‌گويد: «اين دوستان درك درستي از ماهيت روابط بين‌الملل و سياست واقع‌گرايانه ندارند و روابط بين‌الملل را به گفت‌وگو و صلح‌خواهي تقليل مي‌دهند؛ در حالي كه روابط بين‌الملل در اصل متكي به قدرت است و بس.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات