«عصر جديد» فصل اول خود را به اتمام رساند؛ پاياني موفقيتآميز و با رضايت حداكثري مخاطبان. مسابقهاي كه با ادعاي استعداديابي روي آنتن رسانه ملي رفت و اتفاقاً در اثبات اين ادعا نيز موفق بود؛ برنامهاي كه توانست به برندي براي كشف استعدادهاي ناشناخته در كشورمان تبديل شود؛ بنابراين ميتوان گفت بيش از اينكه موفقيت نصيب برگزيدگان اين مسابقه شده باشد، خود مسابقه توانست موفقيتي ويژه را از آن خود كند؛ به طوري كه پس از پخش آخرين قسمت فصل اول آن سيدعباس صالحي، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در آخرين توئيت خود به تمجيد اين مسابقه تلويزيوني پرداخت و نوشت: «برنامه عصر جديد، فرصتي براي دورهمي ملي و خانوادگي است. امنيت و انسجام ملي به اينگونه برنامهها نيازمند است. دست مريزاد.» «عصر جديد» چه ويژگيهايي داشت كه توانست اين چنين تحسين مخاطبان عام و خاص را از آن خود كند؟
احسان عليخاني، تهيهكننده و مجري عصر جديد در اين باره ميگويد: «زماني تصميم گرفتم ديگر ماه عسل را نداشته باشم كه نيمي از برنامههاي گفتوگو محور تلويزيون شبيه ماه عسل شده بود! قطعاً روزي از برنامه عصر جديد هم بيرون ميآيم كه نيمي از برنامههاي تلويزيون تبديل به عصر جديد شده باشند. آن زمان نفر اولي كه كوچ كند من خواهم بود و به يك كار ديگر مشغول ميشوم.»
اين توضيح درباره پايان يك برنامه (ماه عسل) و آغاز يك مسابقه تلويزيوني به نام عصر جديد نشان ميدهد ابتكار، خلاقيت و نوآوري بيش از هر چيز ديگر براي اين تهيهكننده جوان اهميت دارد. وي در اين دو برنامه نيز تا حد زيادي اين معيارها را مدنظر قرار داده است. هر چند كه ميتوان نمونههاي مشابه اين مسابقه را در كشورهاي ديگر و حتي در برخي مسابقات تلويزيوني خودمان مشاهده كرد؛ مسابقهاي در آمريكا با نام «آمريكاز گات تلنت» يا مسابقاتي در تلويزيون خودمان كه تنها به كشف يك استعداد مثلاً خوانندگي يا اجرا يا حتي گزارشگري اختصاص دارد؛ اما آنچه عصر جديد را بيش از آنها موفق كرد، جدي گرفتن اين خلاقيت است كه در كنار جذابيتهايي مانند دربرگرفتن طيف وسيعي از هنرها، توانست بيش از پيش خودنمايي كند و به موفقيت دست يابد. شايد مهمتر از اين اصل معرفي استعدادهايي است كه به گفته عليخاني «بعضي افراد از روستاها و شهرهايي ميآمدند كه شايد تا به حال نامشان را هم نشنيدهايم.»
استعدادهايي كه گوي رقابت را ربودند
استعدادهايي كه ثابت كردند در رقابت با شركتكنندگان از كلانشهرها، نه تنها بازنده نيستند، بلكه گوي رقابت را نيز از آنان خواهند ربود. در نهايت نيز جايزه فينال به هنرمندي تعلق گرفت كه نه از يك شهر بزرگ بلكه از ماهشهر خوزستان بود. شايد همين موضوع چشم بسياري از مسئولان را بيشتر از گذشته باز كند تا بدانند كه توجه به شهرهاي كوچك تا چه حد ميتواند در موفقيت و سربلندي كشور بزرگمان تأثيرگذار باشد.
خودماني بودن و همچنين به گفته وزير ارشاد ملي بودن اين مسابقه از ديگر نكاتي است كه سبب موفقيت اين برنامه شد. در اين مسابقه از شركتكننده گرفته تا هنرمند به قضاوت نشسته و همچنين مجري توانمندي كه سالها سابقه اجرا را در كارنامه خود دارد جزئي از مردم بودند و خود را جزئي از مردم ميدانستند و از سلبريتيسالاري برخي برنامههاي تلويزيوني كه انگار تنها براي سلبريتيها و «سلبريتي دوستها» ساخته ميشود خبري نبود. دخيل كردن و شركت دادن مردم در برنامههاي تلويزيوني يك امتياز است كه عصر جديد توانست نمره خوبي از آن به دست بياورد؛ حتي داوران اين برنامه كه در زمره به اصطلاح سلبريتيها هستند، جزئي از مردم بوده و خود را تافته جدا بافته نميدانستند. شركتكنندگان نيز ميدانستند كه در نهايت مردم بايد هنر آنها را بپسندند و به آنها رأي دهند؛ بنابراين سليقه مردم را بيش از هر چيز ديگر مد نظر قرار ميدادند؛ اين دقيقاً آن چيزي است كه اين روزها هنر ما به آن نياز دارد؛ هنري براي مردم و در خدمت مردم!
مردم هم نشان دادند كه ميتوان استعدادهاي برتر را نه تنها در يك كار جديد، بلكه در مجموعهاي از ملاكها، از جمله هنرمندي، مردمي بودن، ويژگيهاي اخلاقي و... مشاهده كرد كه به نوعي در نفر برتر اين دوره از عصر جديد نمايان شد؛ كسي كه از منطقهاي تقريباً محروم و دور از مركز و با توان و هنر مؤثر خود توانست آراي جامعه را كسب كند.
مردمي بودن اين مسابقه سبب شد تا همشهريهاي خانم عبادي پس از برنده شدن او در فينال، به خيابانهاي ماهشهر بروند و براي اين موفقيت شادي كنند. اين دقيقاً همان نكته ظريفي است كه وزير ارشاد در تمجيد از عصر جديد به آن اشاره كرده و تأكيد داشته كه «انسجام ملي به اينگونه برنامهها نيازمند است.»
البته شركت جدي مردم در عصر جديد سبب نشده بود تا جايگاه مجري يا داوران مسابقه كمرنگ شود، بلكه هر يك از داوران توانسته بودند سهم زيادي از جذابيت، تنوع و پربار بودن برنامه از نظر كارشناسي و تخصصي بودن داشته باشند.
بايدها و نبايدها
هر چند تمجيد و تشويق سزاوار اين مسابقه تلويزيوني است كه توانست با استقبال بيش از 70 درصدي مخاطبان روبهرو شود، نبايد سازندگان اين برنامه تلويزيوني از نقاط ضعف خود مانند تكراري بودن دكور و حتي ساختارشان كه تقليدي از نوع آمريكايي اش است، غافل شوند؛ با اين حال با تمامي ضعفها و قوتها «عصر جديد» پايان يافت و قطعاً براي سري بعدي خود جديد نخواهد بود؛ مگر آنكه از نوآوري بيشتري برخوردار باشد؛ مانند حضور داوراني با نگاهي جديدتر؛ البته احسان عليخاني در نشست عوامل اين مسابقه كه پيش از فينال برگزار شده بود گفت كه مدتي استراحت خواهيم كرد و احتمال دارد زمستان 1398 ساخت سري دوم «عصرجديد» را آغاز كنيم.