موافقت دولت با ورود زنان به ورزشگاهها در آخرين روزهاي هفته گذشته به صورت شتابزده اعلام شد. اعلام اين خبر از سوي سخنگو و معاون امور زنان دولت به اندازهاي عجولانه بود كه مسئول دفتر رئيسجمهور آن را به شكلي متفاوت اعلام كرد.
«علي ربيعي» سخنگوي دولت با تأكيد بر فراهم شدن زيرساختهاي لازم از سوي وزارت ورزش، اعلام كرد دولت مخالفتي با ورود زنان ندارد. «جنيدي» نيز اظهار داشت، هيچ مانعي براي ورود زنان به ورزشگاهها وجود ندارد. اين در حالي بود كه «محمود واعظي» تصريح كرد: «اين چيز جديدي نيست ما چند ماه قبل در دولت بحث كرديم و تصميم گرفتيم. ما در يك دوراهي ماندهايم؛ از يك طرف معتقديم اگر فضاي ورزشگاهها مناسب حضور خانمهاي محترم باشد از نظر ما منعي ندارد؛ ولي با فضاي فعلي با اين ميزان فحش و درگيري اين مصلحت نيست.»
اگرچه منشأ اين اختلاف نظر تا حدود زيادي آشكار است و ميتوان دريافت، مقصود عدهاي از مسئولان درباره فراهم شدن زيرساخت صرفاً مسائل فيزيكي و سختافزاري بوده و برخي ديگر به جنبههاي فرهنگي و مسائل نرمافزاري نيز توجه دارند؛ از اين رو از منظر دسته دوم زيرساختهاي لازم همچنان فراهم نشده است، اما به نظر ميرسد آنچه سبب اين تعجيل و ناديده انگاشتن پيامدهاي فرهنگي و اخلاقي اين تصميم شده است، دلايلي فراتر از مسائل ورزشي و بانوان است كه عبارتند از:
نخست اينكه گفته ميشود دولت براي آرامش فضاي رواني جامعه كه بر اثر خودكشي يك دختر به ظاهر تماشاچي فوتبال، ملتهب شده بود، چنين تصميمي را گرفته است. چنانچه سخنگوي دولت نيز در جريان اعلام موافقت دولت، گفت: كه اين دو موضوع همزمان در روز يكشنبه در هيئت دولت مورد بحث قرار گرفته است. بنابراين مشخص است كه شتابزدگي دولت در اتخاذ اين تصميم با ماجراي خودكشي «سحر خداياري» بيارتباط نبوده است.
نكته درخور توجه اين است كه اگر قرار باشد خودكشي يك نفرـ كه بنابه گفته والدينش دچار مشكلات روحي و رواني نيز بودهـ مبناي يك تصميم بزرگ فرهنگي شود كه حاوي اين پيام بسيار بد خواهد بود كه براي رسيدن به اهدافشان كافي است به اندازه يك نفر هزينه پرداخته يا اينكه كافي است بتوانند با فضاسازي هر مشكلي را سياسي نشان دهند؛ به ويژه آنكه اين تصميم حاوي پيام ديگري نيز هست و آن، اينكه ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه تابع هيچ اصل و منطقي نبوده و اگر بوده، با كشته شدن يك نفر ميتوان از اصول هم عبور كرد.
علت دومي كه مطرح شده، ناظر به فشارهاي فيفا به فدراسيون فوتبال است. برخي معتقدند ترس از محروميت تيم ملي كشورمان سبب شده است دولت قبل از پايان مهلت تعيينشده چنين تصميم شتابزدهاي بگيرد.
اگر اين عامل مد نظر دولت بوده باشد، بايد گفت دولت شرايط ورود زنان را به گونهاي فراهم كند كه شأن و كرامت بانوان از هنگام ورود حفظ شود و با در نظر گرفتن پاركينگ اختصاصي، درب اختصاصي، سرويسهاي بهداشتي مناسب، گيت ويژه بازرسي بانوان و... امنيت رواني و اخلاقي آنها در داخل ورزشگاه و مهمتر از همه امنيت فيزيكي و جسمي آنها هنگام خروج تأمين شود. چرا كه بعضاً مشاهده شده طرفداران تيم برنده به علت هيجانزدگي و هواداران تيم بازنده به دليل عصبانيت ناشي از شكست به رفتارهاي نامتعارف دست زده يا اقدام به هتاكي و هنجارشكني ميكنند.
نكته مهمتر اينكه اگر قرار باشد اين اقدام به دليل فشارهاي فيفا صورت گرفته باشد، بايد توجه داشت اين گونه فشارها كه با عنوان استانداردسازي رفتار كشورها اعمال ميشود، هدفي جز زير سؤال بردن حكمراني دولتهاي مستقل نداشته و حديقفي نيز بر آن مترتب نيست؛ از اين رو برداشتن گام اول در ورزش نه تنها به معناي پايان اين فشارها نبوده، بلكه آنها را در ساير زمينهها نيز گستاخ خواهد كرد.