جريان تفكر ليبراليستي در ايران سابقه تاريخي طولاني و پرماجرايي دارد و يكي از اصليترين مشخصه آن «نگاه» به بيرون از مرزهاي ايران و اتكا به كشورهاي اروپايي و آمريكاست؛ اين جريان به ظرفيتهاي دروني جامعه و امكانات داخلي بهايي نميدهد و توجهي نداشته و ندارد. نقش ليبرالها و ضعف دولت وقت در آغاز جنگ تحميلي نيز بر همين اساس قابل تفسير و تبيين است كه در ادامه به مواردي در اينباره اشاره ميكنيم.
1ـ فرصتسوزي: خاستگاه فكري، فرهنگي و آموزشي جريان ليبرالها از كشورهاي اروپايي و آمريكايي بود آنچه آموخته بودند، بدون توجه به بافت و ساختار فرهنگيـ اجتماعي ايران ترويج ميكردند. تلاش آنها بر اين بود كه مدل حاكميت ايران را در چارچوب آنچه مورد نظر كشورهاي اروپايي و آمريكاست، قانوني كنند تا در همين راستا در تشكيل دولت، مجلس، قضا و نهادها آينده را به نفع غرب رقم بزنند.
2ـ نقش نفوذي: از اقدامات ديگر تفكر ليبرالي نقش دادن به نفوذيها در پستهاي مهم و حساس حاكميت بوده و هست. اصلاً فلسفه پيدايش و وجود چنين تفكري براي «نفوذ» ايجاد شده و يكي از سلاحهاي پيشبرنده دشمنان در طرح مذاكرهها از اين طريق اعمال شده و ميشود. پيروان اين جريان با استفاده از رسانهها و امكانات دولتي كه در اختيار دارند، ترويجدهنده خط سازشكاري هستند و بعضاً جاسوسي در دستگاههاي دولتي را زمينهسازي ميكنند يا به تقويت و رشد آن اهتمام ميورزند كه نمود آن را در نارضايتي عامه مردم ميتوان ديد.
3ـ عامل اختلاف: آنچه شواهد و قراين تاريخي به ويژه روند تحولات انقلاب اسلامي نشان ميدهد، پيدايش هرگونه تنش، آشوب، فتنه و اختلافات جملگي ناشي از جريان نفوذ ليبرالها بوده كه به مثابه عامل اختلاف نقش ايفا كردهاند. به ناگزير بايد چند نمونه از آن را يادآور شويم. در دورهاي كه دولت موقت زمام امور اداره مملكت را در دست داشت مرتب در استانهاي مرزي با هدف تجزيهطلبي درگيري رقم ميخورد و گروهك تروريستي از فرصت بهره ميگرفت و شخصيتهاي برجسته انقلابي را هدف گلوگه قرار ميداد؛ چون از اين دولت بهترين امتيازات را مطالبه ميكردند يا فوراً پيشنهاد مذاكره داده ميشد كه هم در دولت موقت و هم در دروه رياستجمهوري بنيصدر شاهد هيئت حسن نيت يا هيئت صلح و مذاكره بوديم.
4ـ تأثير تفكرات ليبرالي بنيصدر: ابوالحسن بنيصدر در پنجم بهمن سال 1358 از جناح ليبرال به رياستجمهوري رسيد و قدرت سياسيـ نظامي را در اختيار گرفت. بنيصدر فرصت خيلي خوبي را براي تجاوز رژيم بعث عراق فراهم كرد و با شروع جنگ به دشمن متجاوز فرصت داد به گونهاي كه هم زمين را از دست ايران گرفت تا دشمن آن را اشغال كند و مستقر شود و همزمان به دشمن داد و بعد هم خودش به خارج از ايران گريخت. گفتني است حجم خيانتهاي بنيصدر در شروع جنگ در سطح بسيار بالاست.
5ـ دولت رجايي و شروع جنگ: بنيصدر بيش از سه ماه در تعيين نخستوزير فرصتسوزي كرد؛ تا جايي كه در نخستين هفته شروع كار دولت شهيد رجايي، رژيم بعث عراق مرزهاي ايران را شكست و از هوا، زمين و دريا هجوم آورد. در واقع بايد گفت، رژيم متجاوز بعث عراق با جمعبندي اوضاع سياسي و نظامي ايران به تمهيدات سياسي و نظامي گستردهاي دست زد. در اين زمان قوه مجريه شامل رئيسجمهور و نخستوزير بود. بنيصدر فرماندهي كل قوا و رياست شورايعالي دفاع را نيز در اختيار داشت. اين در حالي است كه از نظر سياست خارجي و تبليغات در سطح بينالمللي، ايران براي خنثيسازي تبليغات دروغين و صحنهسازيهاي رژيم متجاوز، هيچ تمهيداتي انجام نداده بود و با شروع جنگ تا زماني كه بنيصدر در رأس كار بود، دولت ايران در موضع ضعف و انفعال قرار داشت.