امانوئل مكرون، رئيسجمهور فرانسه در 27 آگوست 2019 در ميان سفراي اين كشور در پاريس اشاره كرد: «ما شاهد پايان هژموني غرب بر جهان هستيم. ما از قرن هجدهم به نظامي مبتني بر هژموني غربي عادت كردهايم كه رهبري آن نيز بر عهده فرانسه و جنبش روشنگري بود. در قرن نوزدهم، اين رهبري به واسطه انقلاب صنعتي در اختيار بريتانيا قرار گرفت و در قرن بيستم نيز به واسطه دو جنگ جهاني و استيلاي اقتصادي ايالات متحده، رهبري به آمريكا رسيد. اوضاع تغيير كرده است و غربيها مرتكب اشتباهاتي شدهاند. در جريان بحرانها، برخي تصميمات غلط اتخاذ شده است. برخي از تصميمات و اقدامات غلطي از سوي آمريكا اتخاذ شد كه تبعاتي داشت و تصور ميكرديم اين تبعات غيرملموس خواهد بود؛ در حالي كه باعث شد تا اوضاع شروع به تغيير كند. در نتيجه امروز واقعيات ژئوپليتيكي تغيير كرده است و با ظهور قدرتهاي جديدي روبهرو هستيم كه آنها را دست كم گرفته بوديم. در وهله اول چين. علاوه بر اين، روسيه كه در سالهاي اخير راهبردهاي موفقتري از ما داشته است. علاوه بر قدرتهاي اقتصادي، قدرتهاي سياسي نيز ظهور كردهاند كه خود را تمدنهايي ميدانند كه در حال تغيير نظم بينالمللي هستند و بر اقتصاد جهاني نيز اثرگذارند. به چين، هند و روسيه بنگريد كه انگيزههاي سياسي به مراتب قدرتمندتري از اروپاييها دارند. آنها با فلسفه، منطق و تصوراتي عمل ميكنند كه ما آنها را از دست دادهايم و اين مسئله ما را نيز دستخوش تغيير و تحول ميكند.»
مكرون با اشاره به تغييرات عمدهاي كه در سطح جهاني در حال وقوع است و بر تمام سطوح اقتصادي، سياسي، فرهنگي، امنيتي و نظامي كشورها تأثير گذاشته، فروپاشي هژموني غرب را صراحتاً پذيرفته است. در همين راستا بايد اشاره داشت، جامعه غرب در طول ده سال گذشته، زير سايه نظام سرمايهداري به بحران معناي بسيار پيچيدهاي دچار شد كه فلسفههاي غربي نيز از درمان آن عاجز ماندهاند. در اين ميان، تعريف زندگي غربي معناي خود را از دست داده است و مردمان كشورهاي اروپايي به دنبال هويتهاي جديد هستند. همچنين مفاهيم جديدي از سوي برخي كشورها در نظام جديد بينالملل ايجاد شده است كه ضربه مهلكي بر پيكره غرب بود؛ مفاهيمي مانند مقاومت.
بحث مقاومت در برابر هژمون غرب، اولين بار به معناي واقعي كلمه با انقلاب اسلامي ايران به دنيا عرضه شد و پس از چهل سال از عمر اين انقلاب و ايستادگي در برابر تمام فشارهاي غربي، واژه مقاومت دوباره تقويت شد. اين مقاومت درون خود، خودباوريهايي را به تمام دنيا نشان داد كه ماحصلش اعتراف مكرون رئيسجمهوري فرانسه به پايان هژموني غرب است.
در مجموع ميتوان فروپاشي هژمون غرب را با قدرتگيري اقتصادي چين و هند با اتكا به سبك شرقي خود و افزايش توان نظامي روسيه و آغاز ورود به حياط خلوتهاي آمريكا و غرب در نقاط مختلف دنيا؛ به ويژه دميدن روح مقاومت و خودباروي به مردمان ملتهاي مختلف از سوي جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر اصول توحيديـ اسلامي تعريف كرد. هژمون غرب با رخدادهاي اخيري كه در سطح شرق جريان داشته است، به سمت فروپاشي نزديك شده و در حال انتقال اين هژموني به شرق است. با انتقال اين هژموني به شرق، پارادايمهاي غربي جاي خود را به پارادايمهاي شرقي خواهند داد كه براي انسان بحرانزده امروزي كه به دنبال معنايي براي زندگي ميگردد، نقش جمهوري اسلامي ايران در ارائه تصويري از انسان ناب براساس دين ناب ميتواند تأملبرانگيز باشد.