گفت همینان دیگه ! پات الآن رو یکی از قبور مطهر شهداست ! نگاه کردم دیدم همه این سطوح مسطح پر است از قبور پاک شهدا؟! ،گریه ام گرفت! گفتم چرا اینطور غریب و بی نشان اینجا افتاده اید مگر شما ها نماد ایستادگی خرمشهر نیستید؟!
بعد از خواندن کتاب «دا» کلمه خرمشهر معنای دیگری برایم پیدا کرد و کوچهها و محلات خرمشهر برایم آشنا شدند و شوق زیادی به زیارت قبور شهدای خرمشهر و وقایع اوایل جنگ پیدا کردم، چند بار به خرمشهر رفتم، اما بخت یاری نکرد بروم زیارت قبور شهداء تا این که پارسال اربعین حسینی وقفهای پیش آمد به همراه خانم و برادران، پرسان پرسان به گلزار شهدای خرمشهر رفتیم تا مقابل گلزار شهدا رسیدیم؛ با شور و شوق زایدالوصفی پیاده شدیم، چون همسرم هم کتاب ٫ دا ٬ را خونده بود هی میگفت بریم سر قبر ابو علی و سید علی حسینی شاید خدا کند سیده زهرا حسینی (نویسنده کتاب دا) هم اونجا باشه؛ من هم خنده ام گرفت و گفتم آره الآن اونجا خونه درست کرده از زائران قبر پدر شهیدش با شیرینی پذیرایی میکنه.
خلاصه، مقابل گلزار شهدا جلو رفتیم تا به ورودی سالن رسیدیم، یک سالن بزرگ مسقف و بدون هیچ مزاری٬ تعجب کردم دقیق شدم باز هم نشانی از قبور شهدا نیافتم. از خانمی که آنجا بود سوال کردم، خانم! پس قبور شهدا کجاست؟ ٬ گفت همینان دیگه! پات الآن رو یکی از قبور مطهر شهداست! نگاه کردم دیدم همه این سطوح مسطح پر است از قبور پاک شهدا؟!، گریه ام گرفت! گفتم چرا اینطور غریب و بی نشان اینجا افتاده اید مگر شماها نماد ایستادگی خرمشهر نیستید؟! مگر شما امازادگان عصر ما نیستید؟! مگر شماها دلیر مردان و زنان سرافراز یک ماه نبرد بی امان خرمشهر نیستید؟! مگر شماها همان چراغهای فروزان هدایت نسل ما نیستید که هنگام بی پناهی در این اقیانوس عظیم شبهات راه را مثل فانوسهای دریایی نشانمان دهید؟! پس چه شدست که این گونه غریب و بی نشان؟! چرا مگر همه شما گمنام و بدون نشانید؟! مگر شماها پدر و مادر نداشتید؟!
چگونه از خاطرات قبور شما دل کندند! مگر شما برای خود هر یک خاطرات منفک نیستید، هر یک دفتری از خاطرات جنگ؟ پس چرا همتان این گونه یک شکل؟ چرا خانوادههای شما گذاشتند این گونه قبور شما را مسطح و همگون سازی کنند؟! مگر چه دستی در کار بود که بر قبور مطهر چنین کردند؟! مردمان شهر شما هنگام مسطح سازی مگر خواب بودند، سازمانهای ولایی کجا بودند؟
بله دوستان، روح و سرزندگی در گلزار شهدای خرمشهر وجود نداشت مثل خیلی از گلزار شهدای دیگر شهرها که دستانی خزنده همه خاطرات و نشانههای قبور شهدا را که گنجینههای وابستگی و ارتباط بین نسلهای بعدی بودند قلع و قمع کردند که بریده باد آن دستان (تبت یدا ابی لهب و تب) همه قبور یک شکل و بی روح شده و انگار فراموش شده بودند، بد کردند با شهدای ما، آنجا دستان کاملاً مرئی فراموش کنندگان شهدا را با چشمان خود دیدیم ...
۱۱ بهمن ۹۷ بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار از قبور شهدای بهشت زهرا، بر این نوع اقدامات خزنده یکسان سازی قبور شهدا واکنش نشان دادند و فرمودند: «یکی از کارهای بدی که بعضی از مدیران گلزارهای شهدا انجام میدهند، این کار غلط یکسانسازی قبور شهدا است. این [جا]خوب است؛ همین درست است، بیایند صاحبان این شهدا، پدرانشان، مادرانشان، فرزندانشان، همسرانشان، علامتی داشته باشند، عکسی داشته باشند، این خوب است. این شکل، شکل طبیعی است. هیچ لزومی ندارد که ما این [علامتها]را صاف کنیم، به خیال اینکه میخواهیم زیباسازی کنیم. زیبایی هر جایی و هر چیزی به حَسَب خودش است؛ زیبایی انسان، زیبایی باغ، زیبایی قبرستان، زیبایی هر چیزی را باید به حَسَب خودش محاسبه کنیم.»امید داریم این دستور زیبای، ولی امرمان کارساز افتد و مزارها و گلزارهای شهدایی که به این شکل بی روح در آمده مجدداً توسط خانواده ه و دوستاران شهدا به فضای زیبا و معنوی گذشته درآیند و از یک شکلی کنونی به در آید.