کمتر از یک دهه قبل، شاید کسی فکر نمیکرد شبکههای اجتماعی و پیامرسان ظرفیت تبدیل شدن به محور اصلی هدایت افکار عمومی جامعه را داشته باشند؛ اما بر خلاف این گمانهزنیها که در آن زمان کم هم نبود، پس از سرمایهگذاری سنگین دولت و نوسازی شبکههای ارتباطی داخلی از طریق فعالسازی نسل سه و چهار اینترنت همراه، ضریب نفوذ فضای مجازی در کشورمان به شکلی بیسابقه افزایش یافت؛ به طوری که بنا بر آمارهای معتبر جهانی، از جمله سایت Internet World Stat حدود 57 میلیون کاربر اینترنت در ایران وجود دارند که معنای آن ضریب نفوذ 70 درصدی اینترنت در کشورمان است.
اگر چه این افزایش ضریب نفوذ دسترسی افکار عمومی کشورمان به اطلاعات روزآمد و خدمات دولت الکترونیکی را بیشتر کرده است؛ اما به دلیل توسعه شبکه مبتنی بر اینترنت جهانی و نه شبکه ملی اطلاعات، این دادههای روزآمد تنها آن چیزی نیست که منافع ملی و داخلی کشورمان را تأمین و تضمین کند. جالب اینکه این خطر را سالها پیش رهبر معظم انقلاب پیشبینی کرده بودند.
ایشان در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1380، در مورد روند رو به افزایش ضریب نفوذ اینترنت در کشور اظهار داشته بودند: «اینترنت یکی از نعم بزرگ الهی است؛ اما در عین حال یک نقمت بزرگ هم هست؛ یعنی یک چاقوی دو دم و خطرناک... اینترنت الآن مثل یک جریان افسارگسیخته است... این مثل آن است که کسی یک سگ وحشی را بیاورد، بگویند قلادهاش کو؟ بگویند سفارش کردهایم آهنگر قلاده را بسازد!»
برای مثال اگر در دوران دفاع مقدس گروهک منافقین و سایر جریانات معاند برای دسترسی به افکار عمومی کشورمان و پیشبرد جنگ روانی خود علیه انقلاب اسلامی ناچار به تأسیس یک کانال رادیویی در عراق و ایجاد دکلهای مخفی انتقال سیگنال رادیویی در مجاورت مرزهای کشورمان بودند، امروز همین گروهک تروریستی با بهرهگیری از ظرفیت اینترنت و شبکههای اجتماعی، که از قضا با پول نظام توسعه یافتهاند، در پوششهای گوناگون و گاهی مخاطب پسند اقدام به پیگیری جنگ روانی خود علیه ملت ایران میکنند.
نمونهای از این جنگ روانی را میتوان به خوبی در هشتگ دختر آبی که طی هفته گذشته به یکی از مهمترین محورهای خبری فضای مجازی بدل شد مشاهده کرد! ماجرای دختر آبی مربوط به خبر خودسوزی و درگذشت دختر جوان فوتبال دوستی است که بنا بر اظهارات پدرش به دلیل مشکلات روحی و روانی اقدام به خودکشی کرد؛ اما این سوژه تأثربرانگیز این بهانه را به اتاقهای عملیات روانی ضد انقلاب داد تا با تدلیس واقعه و مرتبط کردن آن به کمپینهای مجازی آزادسازی حضور بیضابطه زنان در ورزشگاههای فوتبال، دستاویز جدیدی برای سوءاستفاده از احساسات مردم و تحریک آنها علیه نظام و انقلاب اسلامی خلق کنند.
شاید بپرسید دختر آبی به چه معناست. در شبکههای اجتماعی برای همرسانی موضوعی واحد و ایجاد جریان اجتماعی نیاز به طراحی کلیدواژهای مشترک است تا کاربران با استفاده از آن، محتوای خود را به گوش دنبالکنندگان آن موضوع برسانند؛ از اینرو جریان معاند نیز با استفاده از سابقه هواداری دختر قربانی ماجرا از تیم استقلال، کلید واژه دختر آبی را خلق کرد تا علاوه بر باورپذیرتر کردن عملیات روانی خود، جامعه هواداران فوتبال کشورمان را نیز تحریک به واکنش کنند. در ادامه نیز با داستانسازیهای مختلف از جمله این مورد که وی به دلیل تلاش برای حضور در ورزشگاه بازداشت، محاکمه و حتی محکوم شده و هماکنون خانوادهاش تحت فشارهای شدید نهادهای امنیتی هستند، تلاش کردند عاطفه و احساسات عمومی را علیه نظام بسیج کرده و کنش اجتماعی گستردهای برای مطالبه حضور بیضابطه زنان در ورزشگاهها فراهم کنند.
البته طراحان این عملیات روانی همزمان با تشکیل مجمع عمومی سازمان ملل متحد، با طرح این هشتگ در رسانههای بینالمللی تلاش کردند جلوه ضد حقوق بشری از ایران اسلامی ارائه دهند تا علاوه بر تحت شعاع قرار گرفتن تحریمهای غیر انسانی آمریکا، زمینه تحریم فدراسیون فوتبال کشورمان و تشدید فشارهای حقوق بشری علیه کشورمان مهیا شود.
بنا بر آمارها، تنها در شبکه اجتماعی توئیتر که خط اول جهتدهی محتوایی فضای مجازی کشورمان است، 30 هزار کاربر به این موضوع پرداختند و در نهایت با اقدام روشنگرانه و هر چند دیرهنگام فعالان جبهه انقلاب اسلامی هشتگ دروغ دختر آبی در مقابل هشتگ دختر آبی مطرح شد که محوریت آن افشاکردن پشت پردهها و رسواسازی دروغهای توطئهپردازان این ماجرا بود که خوشبختانه موجب شد این توطئه رسانهای پس از چند روز جدالآفرینی از مدار تأثیرگذاری خارج شده و شکستی دیگر در کارنامه ضد انقلاب داخلی و خارجی ثبت شود؛ البته این شکست به معنای پایان یافتن و تکرار نشدن چنین خبرسازیهای نخواهد بود و نیاز است جریانهای رسانه انقلابی برای جلوگیری از تکرار این فضاسازیها و هجمهها، فعالانه در فضای رسانهای حضور داشته باشند.