نبرد نقشهها؛ آنکه روئینتن میشود-ریشخند-دیوار کج یارانه صاف می شود؟-انتخابات و جريان نفوذ!-پیوستن به اوراسیا، خوب یا بد
نبرد نقشهها؛ آنکه روئینتن میشود
کیهان: جماعتی مدعی حقوق جوانان و زنان و کارگران شدهاند که بانی اشرافیگری و هدررفت فرصتها به قیمت جلب اعتماد غرب بودهاند، کسانی که فرصت ازدواج و اشتغال و صاحب زندگی شدن را از خیلیها دریغ کردهاند اما به جای پاسخگویی یا عذرخواهی، با جریانهای معارض برای هنجارشکنی و ترویج اباحیگری همصدا میشوند. گاهی ژست آزادی میگیرند تا مطالبه عدالت را به حاشیه برانند. و گاه، دم از حقوق کارگرانی میزنند که خود پایمال کردهاند. آنها در فتنه 88، گرای تحریم و هدف گرفتن سفره مردم را به دشمن دادند که صدها میلیارد دلار خسارت روی دست مردم گذاشت. به تعبیر امیر مومنان(ع) درباره اشرافیت شورشی در فتنه جمل، «انّهم لیطلبون حقّاً هم ترکوه. آنها حقی را مطالبه میکنند که خود واگذاشتند».
فضای مجازی، میدان شلیک پر حجم اما بیصدای دشمن است. حالا مردم، سوژه ترور هستند. شخصیت مخاطب را باید مسخ کرد. باید مخاطبان ضعیف را هدف گرفت و زامبی یا ربات منفعلی ساخت که به وقت نیاز دشمن، گوی آتشین هیجان و التهاب شود و بتوان از او برای خودزنی یا دیگرزنی استفاده کرد. شبیه تاثیر قرص روانگردان که موجب میشود قربانیِ توهم زده، سر نزدیکان خود را ببرد. یک شگرد دیگر، بمباران افکار عمومی با انبوه مسئلهها و پاسخهای مغلوط، برای پنهان کردن حقیقت است. به تعبیر امیر مومنان(ع) «إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ. زمانی که جواب، زیاد و متراکم شد، پاسخ درست پوشیده میماند». شگرد بزن در رو، و طرح سریع مسائل متنوعی که مانند رینگ بوکس، مدام به مغز مخاطب ضربه میزند و قدرت تمرکز را سلب میکند. برخی شبکهها، برخلاف ادعا، موقعیتی برای میلیشیا سازی است، و نه جایی برای توانمندسازی مخاطب.
نقطه مقابل راهبرد دشمن، تربیت انسانهای مسئولیتشناس و مسئولیتپذیر به عنوان پایه تمدن اسلامی است. این تربیت، جز در مکتب عاشورا و اربعین، حاصل نمیشود. دشمن نمیفهمد نقشههایی که برای فشار و تهدید میکشد، در مدار مکر الهی برای تربیت عاشورایی است. آشوب و التهاب «مجازی بنیان»، دروغتر و بیفروغتر از آن است که بتواند زلزله در نظم جهانی غربی را تحتالشعاع قرار دهد یا غباری بر دامن محبت فراگیر امام حسین(ع) بنشاند؛ ما این حقیقت را سال 88 دیدیم و دوباره در راهپیمایی اربعین امسال به نظاره خواهیم ایستاد. جبهه مقاومت، درست در متن جنگ تحمیلی دشمن، متوجه تمدن سازی است؛ و پولاد آبدیده و روئینتن شدن در متن آتش و پتک فتنههای سخت، لاجرم، از شرایط تفکیک ناپذیر این رسالت بزرگ است. پیچیدگی این رزم و رزمایشها، تدارک دوران ظهور است.
ریشخند
صبح نو: زمانی یکی از مسوولان رسانهای کشور در پاسخ به انتقادات اطرافیان رییسجمهوری درباره بیاعتمادی مردم به رسانههای رسمی گفته بود، رسانههای رسمی به این علت با ریشخند مردم مواجه میشوندکه عین به عین حرفهای مسوولان را منتشر میکنند. حالا هم این ماجرا حکایت وضعیت واقعی اقتصادی کشور از یکسو و ادعاهای مسوولان دولتی و در صدر آنها مسوول دستگاه اجرایی از سوی دیگر است. آقای رییسجمهوری چند روز قبل در حالی از افزایش 40 درصدی ارزش پول ملی حرف زده بود که واقعیات حاکم بر کف بازار و معاش میلیونها نفر از مردم چیز دیگری را نشان میدهد. هرچند روند لجامگسیخته تورم و افزایش قیمتها کمی مهار شده ولی نکته اینجاست که ظاهراً این مورد بر مسوولان امر مشتبه شده و متوقفکردن شیب صعودی افزایش قیمتها و فشار اقتصادی را نهتنها موفقیتی عظیم تصور میکنند، بلکه در ادامه مدعی افزایش ارزش پول ملی نیز میشوند. مسوولان امر وضعیت پول ملی را نسبت به چند سال گذشته به جایی رساندهاند که حالا باید برای ترمیم آن دست به دامن دوپینگِ حذف صفر از پول ملی شوند. حالا در چنین شرایطی که درِ اقتصاد و معاش به همان پاشنه سابق میچرخد، به یکباره رییس دستگاه اجرایی از افزایش ارزش پول ملی دم میزند و رسانهها هم نوبت به نوبت آن را تکرار میکنند. شاید بد نباشد مرور دوباره پاسخی که یکی از مسوولان رسانهای کشور خطاب به اطرافیان رییسجمهوری گفته بود: رسانههای رسمی به این علت با ریشخند مردم مواجه میشوند که عین به عین حرفهای مسوولان را منتشر میکنند.
دیوار کج یارانه صاف می شود؟
خراسان: روز گذشته، سخنگوی ستاد حذف یارانه ثروتمندان در خبری کوتاه از آغاز دور دوم حذف یارانه افراد غیرنیازمند خبر داد. دور نخست حذف یارانه این افراد در ماه گذشته منجر به حذف یارانه 200 هزار خانوار (معادل 700 هزار نفر) شد. این میزان حذف یارانه منجر به صرفه جویی سالانه 382 میلیارد تومانی می شود. در صورت تداوم این روند و شناسایی سه دهک بالای درآمدی که معادل حدود 24 میلیون نفر است، در سال 13 هزار میلیارد تومان، صرفه جویی صورت می گیرد. مبلغی که می تواند برای بسیاری از بخش ها گره گشا باشد. آن هم در شرایطی که توضیحات سخنگوی این ستاد نشان می دهد که چه افرادی با چه درآمدهایی، یارانه دریافت کرده اند. آخرین مورد آن، فردی است که با وجود گردش حساب بانکی 20 میلیاردی در سال، یارانه دریافت می کرده و اکنون به حذف یارانه خود معترض هم هست! واقعیت این است که خشت یارانه نقدی کج نهاده شده و پرداخت بدون قید و شرط به همه، بدون شناسایی افراد ثروتمند و نیازمند، نقطه انحراف بزرگی در اجرای این طرح بوده است، اما این ضرب المثل این جا جای مناقشه دارد و نمی توان پنداشت که دیوار یارانه تا ثریا کج خواهد رفت! چرا که مسیر اصلاح نحوه پرداخت یارانه مشخص است. پس از نخستین خشت کجی که در دولت دهم گذاشته شد و یارانه نقدی بدون شناسایی افراد ثروتمند و نیازمند، بدون حساب به همه پرداخت شد و رئیس جمهور سابق هم با ادعاهای گزاف سعی داشت، جنبه قدسی به یارانه دهد، دومین خشت کج در همین دولت گذاشته شد و برخی مقامات دولتی اعلام کردند که به حساب های مردم سرک نخواهند کشید. حساب هایی که دولت نه فقط به خاطر شناسایی یارانه بگیران، بلکه مهم تر از آن به خاطر مبارزه با پول شویی و جلوگیری از فرار مالیاتی باید به آن ها سرک می کشید و بکشد. اکنون که به واسطه تحریم های ترامپ، باید با اقتصاد نفتی خداحافظی کرد، فیل برخی مسئولان یاد هندوستان کرده است و بررسی حساب های بانکی، برای جلوگیری از فرار مالیاتی و مبارزه با پول شویی در دستور کار قرار گرفته است. با این حال برای شناسایی یارانه بگیران ثروتمند، بررسی حساب های بانکی در اولویت قرار نگرفته است و ابتدا با 40 بانک اطلاعاتی دیگر، این افراد شناسایی می شوند و یارانه آن ها حذف می شود و در صورت اعتراض آن ها به حذف یارانه، راستی آزمایی براساس مجوز معترضان به دولت برای بررسی حساب های بانکی صورت خواهد گرفت. این مسئله البته جای اشکال دارد و هیچ قانونی دولت را از بررسی حساب های بانکی برای شناسایی افراد ثروتمند و فقیر منع نکرده است. تجربه های جهانی هم در دیگر کشورها موید همین واقعیت است. با این حال همین جدیت دولت در پالایش یارانه بگیران جای تقدیر دارد و باید مورد حمایت قرار گیرد. در این مسیر هم حتما اشکالاتی رخ خواهد داد که با توجه به امکان اعتراض و راستی آزمایی براساس حساب های بانکی، می توان به ادامه روند حذف یارانه ثروتمندان خوش بین بود.در هر صورت جدیت در حذف یارانه ثروتمندان نباید گام نهایی در ماجرای یارانه ها تلقی شود. بلکه گام بعدی که زمزمه های پیگیری آن نیز شنیده می شود، اصلاح اساسی در نظام یارانه ای است. از یارانه ارزی تا بهره مندی بیشتر ثروتمندان از نرخ های ارزان آب، برق، گاز و بنزین، همگی مصادیق اصلی انحراف در توزیع یارانه است که باید اصلاح شود و اکنون که اقتصاد ایران تحت فشار تحریم ها، باید به اصلاحات ساختاری تن دهد، بهترین فرصت برای این اصلاحات است. امید که گرفتار فرصت سوزی نشویم!
انتخابات و جريان نفوذ!
رسالت: هر وقت فصل انتخابات ميشود جريان نفوذ مشغول اجراي چند پروژه به شرح زير ميشود؛
اول به چند بهانه بحث تحريم انتخابات را مطرح ميكنند كه مهمترين بهانه آن نظارت استصوابي است. زشتي و قباحت اين موضوع براي افكار عمومي و مشروعيتزدايي از جمهوري اسلامي چنان است كه يك قدم عقب ميروند و بحث «مشاركت مشروط» را مطرح ميكنند. مشاركت مشروط يك گريم نخنما روي چهره همان «تحريم انتخابات» است؛ اين بازي هم نميگيرد ميروند روي بحث سوم، شركت در انتخابات تنها راه حرف زدن از زبان صندوق رأي هست. با ترفند سوم فكر ميكنند رأي خاكستري را جذب ميكنند و با تنظيم زيرساخت راي، امور خود را در انتخابات ميگذرانند.
هدف آنها از حذف نظارت استصوابي، باز كردن راه نفوذيها به مراكز تصميمسازي وتصميمگيري در دولت و مجلس است.
جريان نفوذ روي حمله به سه نهاد «شوراي نگهبان» ، «رسانه ملي» و «نهاد رهبري» تمركز ميكند. در حمله به شوراي نگهبان به بهانه نظارت استصوابي سنگ تمام ميگذارند كه بخشي از آن را در بند يك اشاره كردم، در حمله به «رسانه ملي» روشنگري در جامعه سياسي را هدف ميگيرند. آنها اجازه نميدهند افكار عمومي به خط نفوذ و اهداف شوم آنها پي ببرد. برخي واكنشهابه سريال «گاندو» از اين قبيل بود. به نهاد رهبري حمله ميكنند چون پاسداشت واقعي از اسلاميت و جمهوريت نظام به اين نهاد مربوط است و آنها در هر انتخاباتي توأمان هر سه مورد را هدف قرار ميدهند.
نان جريان نفوذ در دو قطبيسازيهاي كاذب است. كار آنها در هر انتخابات خلق دو قطبي كاذب است. دال مركزي گفتمان آنها در دو قطبي كردن فضا، «آزادي» به شيوه غربي است. متهم كردن رقيب به استبداد يك سابقه ۱۰۰ ساله دارد از نهضت مشروطه گرفته تا نهضت ملي تا ظهور انقلاب اسلامي جريان نيرومند اسلامي گرفتار اين جماعت روسياه است كه سر در آخور سفارتخانهها و دولتهاي غاصب غربي دارند. همين جماعت «خود باختهاي» كه كارشان «بنبستهاي خودساخته» است. آنها اجازه رشد و توسعه و پيشرفت به كشور نميدهند، همواره نقش ترمز را به نمايندگي از دولتهاي سرمايهداري غرب بازي ميكنند. كليد واژههاي گفتمان اين جريان مسموم در قالب نظريهپردازيها، مقالات، مصاحبهها و توئيتها در روزنامهها و فضاي مجازي از هم اكنون قابل رويت است. برخي افراد حقيقي و حقوقي در جريان اصلاحطلب دانسته يا ندانسته همين حرفها را طوطيوار تكرار ميكنند.
پیوستن به اوراسیا، خوب یا بد
فارس: افزایش قیمت دلار و تورم چنددهدرصدی یکیدو سال اخیر، هزینههای تولید را افزایش داده و موجب شده کشور مزیت تجاری خود را در برخی کالاها از دست بدهد. اگر کالاهای صادراتی به مقاصد این کشورها با تدبیر انتخاب و گزینش نشوند، چهبسا بهدلیل افزایش تقاضای حاصل از صادرات، نرخ تورم را بهویژه در بخش عمدهفروشی افزایش دهد.
پیوستن به اوراسیا و مواردی از این قبیل اگر درست مدیریت نشود، ممکن است برعکس عمل کند و عملا کشور را بهسمت کشوری واردکننده سوق دهد و تراز تجاری ایران را بهشدت منفی کند. کاهش هزینههای تولید ازطریق حمایتهای دولت بهمنظور افزایش مزیت تجاری کشور، رفع قوانین دستوپاگیر تجاری، کنترل و نظارت بر کالاهای وارداتی و صادراتی، استفاده از مزیت ترانزیت کشور برای ارتباطات تجاری اوراسیا و آسیایغربی و کشورهای جنوب خلیجفارس و توجه به اقتصاد مقاومتی، از جمله راهکارهایی است که برای بهرهجستن بیشتر از این ظرفیت و پیشگیری از آثار سوء آن میتوان بهکار بست.