چرا ترامپ به واسطهها التماس میکند؟-سخنی با رئیسجمهور حقوقدان-حمله به نفتکش ایرانی بی پاسخ نخواهد ماند-آیا غرب ایران را درباره بمب اتمی باور کرده است؟!
چرا ترامپ به واسطهها التماس میکند؟
رسالت: سفر عمران خان به تهران در حالي صورت مي گيرد که کاخ سفيد علاوه بر اسلام آباد، از بازيگران ديگري مانند دوحه، بغداد، آنکارا، توکيو و متحدان اروپايي خود نيز خواسته است تا نهايت تلاش خود را براي واسطه گري ميان واشنگتن و تهران به کار گيرند. به راستي چه اتفاقاتي در حوزه سياست خارجي آمريکا رخ داده است ؟ آيا ترامپ ( با توجه به شخصيت خاص خود )به نوعي بيداري و تنبه ذاتي در خصوص ايران رسيده است ؟! آيا هدف کلان مقامات آمريکايي مبني بر «تغيير نظام سياسي ايران» در حال تغيير است ؟ پاسخ اين سؤالات قطعا منفي است!
واقعيت امر اين است که رخدادهايي مانند برکناري جان بولتون مشاور امنيت ملي آمريکا از قدرت و يا تلاش بي وقفه ترامپ و التماس وي براي مذاکره با ايران نشئت گرفته از نوعي «فاجعه محاسباتي»در سياست خارجي آمريکا و متعاقبا، تحقق «استيصال واشنگتن در برابر ايران قدرتمند» است. آنچه امروز ترامپ را نسبت به مذاکره با ايران سوق مي دهد يک «تغيير استراتژي»يا «تغيير رويکرد ذاتي دولت آمريکا» نيست، بلکه نوعي «جبر استراتژيک» است که ترامپ امروز آن را با تمامي وجود حس مي کند. ترامپ به خوبي مي داند که در ترسيم مختصات و محاسبه هزينه و فايده «استراتژي فشار حداکثري» در قبال ايران به شدت اشتباه کرده است. او امروز به هر واسطه اي چنگ مي زند تا هزينه کمتري در اين مواجهه بدهد . در چنين شرايطي دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان، بايد از «استيصال ترامپ در برابر ايران قدرتمند» به مثابه يک دستاورد ناب صيانت کند. ترامپ به خوبي مي داند که هرگونه توافقي با ايران ( و متعاقبا بزرگنمايي آن توافق از سوي دستگاهههاي رسانه اي و تبليغاتي واشنگتن) مي تواند به جاده صاف کن وي در انتخابات رياست جمهوري سال آينده تبديل شود. کاهش شديد محبوبيت ترامپ در نظرسنجي هاي صورت گرفته در ايالات حساس و خاکستري مانند اوهايو، فلوريدا، پنسيلوانيا، وييسکانسين شوک سختي را به رئيس جمهور جنجالي آمريکا وارد ساخته است. يکي از شاخصه هاي ضعف ترامپ در ديدگاه شهروندان آمريکايي، سياست خارجي شکست خورده و نامتوازن وي است. رئيس جمهور آمريکا تصور مي کرد که برکناري جان بولتون مي تواند به خودي خود اين معضل را حل کند اما نظرسنجي ها نشان مي دهد که شهروندان آمريکايي همچنان سياست خارجي کاخ سفيد در دوران ترامپ را نااميد کننده و پرهزينه قلمداد کرده اند. ترامپ امروز به هر واسطه اي ،اعم از واسطه هاي منطقه اي، شرقي و اروپايي براي مذاکره با ايران التماس مي کند زيرا از يک سو ديگر توان پرداخت هزينه هاي سنگين ناشي از «واکنش ايران » در اين معادله را ندارد و از سوي ديگر، خود را در چند قدمي شکست در انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۲۰ مي بيند. بهترين بازي در برهه فعلي، حفظ و حتي افزايش ميزان احساس نياز ترامپ به توافق با ايران است. هم اکنون زمان آن است تا ترامپ عواقب و تبعات سه سال تقابل مطلق با جمهوري اسلامي ايران و مواجهه با ملت ايران را به خوبي حس کند!
سخنی با رئیسجمهور حقوقدان
کیهان: در شماره امروز کیهان به اظهارات اخیر آقای روحانی که در آن ضرورت نظارت استصوابی شورای نگهبان را نفی کرده و غیرضروری دانستهاند، پرداختهایم و مستندات قابل توجهی در نقد سخنان ایشان آوردهایم. در این وجیزه اما، سخن دیگری با جناب ایشان در میان است و آن، طرح این پرسش است که آقای رئیسجمهور از اظهارات اخیر خود چه منظور و مقصودی را دنبال میکرده است؟! چرا که؛
۱- آقای روحانی به عنوان یک حقوقدان به خوبی میدانند که هرگاه سخن از تاسیس یک تشکیلات در میان است، پای شرایط کسانی که قرار است عضو آن تشکیلات باشند هم به میان کشیده میشود بنابراین الزاماً باید کسانی باشند تا انطباق خصوصیات داوطلبان حضور در آن تشکیلات را با شرایطی که برای آن در نظر گرفته شده است بررسی کرده و نظر مثبت یا منفی خود را اعلام کنند. این نکته از بدیهیترین و ابتداییترین مبانی و اصول علم حقوق است و بسیار بعید به نظر میرسد که رئیسجمهور محترم از آن بیخبر باشند!
۲- نظارت شورای نگهبان بر انتخابات «مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی» نص صریح اصل ۹۹ قانون اساسی است. بنابراین جناب روحانی میدانند که مخالفت با آن، مخالفت با قانون اساسی است. از این روی با جرأت و به یقین میتوان گفت آقای روحانی میدانستهاند که نظر ابراز شده ایشان قابل اجرا نیست.
۳- وقتی به خوبی میدانند که آنچه خواستهاند اولاً با بدیهیات منطقی و ثانیاً با متن صریح قانون اساسی در تضاد است، به وضوح و بدون کمترین تردیدی میتوان نتیجه گرفت که مقصود و منظور ایشان از آنچه ابراز کردهاند همان نیست که در اظهاراتشان آمده است! چگونه میتوان باور کرد رئیسجمهور حقوقدان خواستهای داشته باشد که یقین دارد ناممکن و ناشدنی است؟! هیئت دولت هم که جای رسیدگی به امور اجرایی کشور است و جای بیان آرزوها نیست! پس منظور ایشان چه بوده و چیست؟!
۴- با عرض پوزش باید گفت، تنها خاصیت و اثری که اظهارات ایشان میتواند داشته باشد «شبهه افکنی» ! و مشغول کردن دیگران به پاسخ شُبههای است که به میان آورده است! آیا غیر از این، میتوان خاصیت دیگری برای آن قائل بود؟! به یقین در دورترین افق ذهنها نیز برای آن هیچ خاصیت دیگری قابل تصور نیست!
۵- حالا به طرح این پرسش میرسیم که آیا جناب روحانی از این نکته بدیهی بیخبر بوده است؟! پاسخ این سؤال بدون کمترین تردیدی منفی است و با جرأت میتوان گفت محال است شخصیتی در جایگاه ریاست جمهوری و با عنوان «حقوقدان» از نتیجه آنچه مطرح کرده است بیخبر باشد!
۶- اگر بپذیریم که آقای رئیسجمهور به خوبی از ناشدنی بودن و غیرمنطقی بودن سخنان خود و مغایرت و تضاد آشکار آن با قانون خبر داشته است - که به یقین خبر داشته است- پای سؤال بعدی به میان کشیده میشود که جناب روحانی چرا و با چه انگیزه و منظوری اصرار بر شُبههافکنی داشتهاند و از این رهگذر در پی دور کردن افکار عمومی از کدام رخداد و یا مسئله و موضوعی بودهاند؟!تنها پاسخی که برای این سؤال به ذهن میرسد آن است که شبههافکنی در بدیهیات برای دور کردن افکار عمومی ملت از وعدههای برزمین مانده دولت و مشغول ساختن مردم به مسائلی نظیر آنچه به آن اشاره شد بوده است!
حمله به نفتکش ایرانی بی پاسخ نخواهد ماند
سیاست روز: یک نفتکش ایرانی با نام «سابیتی» روز گذشته در ۶۰ مایلی بندر جده عربستان سعودی دچار انفجار شد که احتمال اصابت موشک به آن میرود. این احتمال اکنون به یقین رسیده و مسئولان کشورمان اعلام کرده اند که نفتکش ایرانی «سابیتی» به فاصله نیم ساعت هدف موشک قرار گرفته است. برخی پیش بینی ها، نقش عربستان سعودی و صهیونیست ها را در این حمله موشکی بی ارتباط ندانستهاند. در آن منطقه از دریای سرخ نیروهای سعودی و صهیونیستی با همراهی آمریکا حضور دارند و با توجه به خصومت و دشمنی با جمهوری اسلامی ایران و شکستهایی که از انصار الله یمن خورده اند، نمیتوان نقش سعودی ها و صهیونیست ها را در این حمله نادیده گرفت.
با بررسی های دقیق تر که بر روی کشتی نفتکش انجام شده و خواهد شد، روشن میشود که حمله موشکی از سوی چه رژیمی علیه نفتکش ایرانی انجام شده است و با تایید این موضوع تکلیف نیز روشن است. اگر ثابت شود سعودی ها در این حمله به طور مستقیم دست داشته اند، جمهوری اسلامی ایران دست روی دست نخواهد گذاشت و پاسخ مناسب را به رژیم سعودی با توجه به شرایط موجود در منطقه به آنها خواهد داد. در این که ایران به چنین حمله ای پاسخ خواهد داد شکی نیست، سعودی ها از هم اکنون در انتظار واکنش سخت ایران پس از اثبات نقش ریاض در این حمله باشند. برخی اظهارات نیز نقش رژیم صهیونیستی را در این حمله مطرح کرده اند که در این صورت، رژیم اسرائیل باید در انتظار پاسخ تندتری از سوی جمهوری اسلامی ایران باشد. فاکس نیوز در خبری احتمال داده که نفتکش ایرانی از سوی یک قایق صهیونیستی در دریای سرخ هدف دو موشک قرار گرفته است.
سعودی ها و صهیونیستها اکنون مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار دارند، این دو رژیم سعی دارند تا با ایجاد یک ائتلاف ضد ایرانی در منطقه، علیه ایران اقدام کنند، هر چند تاکنون به چنین ائتلافی دست نیافته اند چرا که بسیاری از کشورهای خلیج فارس و غرب آسیا با ائتلاف ضد ایرانی مخالف هستند، هر یک از آنها نیز به تنهایی توان مقابله با جمهوری اسلامی ایران را ندارند و به خوبی میدانند که در صورت آغاز جنگ علیه ایران، نابودی، سرنوشت قطعی رژیم صهیونیستی و سعودی ها خواهد بود. صهیونیست ها و سعودی ها باید اکنون دعا کنند که اسناد و مدارک بررسی حمله به نفتکش ایرانی نقش آنها را در این حمله اثبات نکند، چرا که جمهوری اسلامی ایران به این حملات پاسخ خواهد داد و دامنه حضور خود را در دریای سرخ نیز میگستراند تا از منافع خود دفاع کند.
عربستان سعودی اگر در پی گفتوگو با ایران برای پایان دادن به دشمنیها علیه جمهوری اسلامی است و در این راه پیام میفرستد و از دیگر کشورها برای میانجیگری درخواست میکند، اگر در حمله به نفتکش ایرانی دست داشته باشد نباید به سفر عمران خان به تهران برای میانجیگری دل خوش کند.
آیا غرب ایران را درباره بمب اتمی باور کرده است؟!
جوان: اول اینکه بدانیم غرب باور دارد ایران به بمب فکر نمیکند، هیچ چیزی رساتر از تکرار اتهام اتمی غرب به ایران نیست! آنها چیزی را که باور دارند، هیچگاه به زبان نمیآورند بلکه چیزی را که بتوانند از آن منافعی را دنبال کنند، تکرار میکنند، فلذا همین تکرار بیامان «ایران دنبال بمب است»، بهترین نشانه برای آن است که از این حربه به عنوان یک تاکتیک استفاده میکند، نه یک راهبرد و باور قطعی و در واقع غرب باور کرده است که ایران دنبال ساخت بمب اتم نیست، اما اقرار به آن را خلاف زیادهخواهی و سلطهطلبی خود میداند و بنابراین زیرکانه آن را پنهان نگه میدارد و بلکه خلاف آن را ترویج میکند.
دوم نیز با یک فرض غلط آغاز شده است. پویایی فقه شیعه به معنای آن نیست که در هر «دامنه» و «زمینه»ای بتوان حرام قطعی را حلال یا حلال قطعی را حرام کرد. اگر اکل میته در شرایط ناچار مجاز میشود یا برخی احکام و فتاوا در زمینههای جدید قابلیت تجدیدنظر دارند، مسئله بمب اتم و کشتار یکباره میلیونها انسان در هیچ دامنه و زمینهای قابل تجدیدنظر نیست و از همین رو رهبری انقلاب میگوید ما قاطعانه دنبال بمب نرفتیم.
سوم مطرح میشود که با فرض قبول دو پاسخ فوق، ایران برای روزی که با بمب اتم تهدید شود، چه فکری کرده است؟! به این پرسش به ظاهر دشوار دو پاسخ فنی و ایدئولوژیک میتوان داد. پاسخ فنی آن است که جهان در مسیری که پیش رو دارد، هم به لحاظ تکنولوژیک و هم به لحاظ سیاسی و اجتماعی، بازدارندگیهای قویتر از بمب اتم خواهد داشت و همچنانکه ایران بدون بمب اتم در ۴۰ سال اخیر توانسته است در مقابل آنهایی که بمب اتم دارند، بازدارندگی و پیشروندگی داشته باشد و برعکس دارندگان بمب اتم نتوانستهاند مقابل ایران از بازدارندگی بمب اتم استفاده کنند، اوضاع از این پس نیز بهتر از گذشته پیش خواهد رفت و به همین خاطر است که رهبری میگوید ما شجاعانه به سراغ ساخت بمب نرفتیم، یعنی واهمهای از عواقب تصمیم اخلاقی و دینی خود نداریم. پاسخ ایدئولوژیک هم آن است که ما آنچه را حرام تشخیص میدهیم، به کار نمیگیریم و در باورها و اعتقادات دینی خود اصل را بر مقابله به مثل با دشمن یا تقلید از دشمن قرار نمیدهیم.
غرب اکنون باور کرده است که ایران در فکر بمب نیست و مهمتر اینکه باور کرده است که ایران بدون بمب هم قوی است! آنچه را که غرب عمیقاً باور دارد و بر زبان نمیآورد حرف دیگری است: «ما عمیقاً نگرانیم که ایران با فرهنگ ایرانی و اسلامی و با روشی غیر از روش غرب که یکی از آنها همین حرام دانستن بمب اتم است، بتواند روزی به قدرتمندترین و پیشرفتهترین کشور دنیا تبدیل شود.»