روزنامه اعتماد23 مهر 983
برادران، دست مريزاد
الياس حضرتي
از خبري كه ديروز منتشر شد، خيليها خوشحال شدند. نه فقط دل بچه حزباللهيها و انقلابيها از به دام افتادن سردمدار «آمدنيوز» شاد شد، بلكه مردم كوچه و بازار هم از اينكه شنيدند شر مزاحمي التهابآفرين و بدخواه كشور از سرشان كم شد، احساس خرسندي كردند. مردم ايران البته مهربانند و از به مخمصه افتادن ديگران شاد نميشوند، اما متاسفانه قصه روحالله زم متفاوت از ديگران است. او به راه خطا رفت، به پند خيرخواهان اعتنا نكرد، از روزگار درس نگرفت و بر خبط و خطاهاي مستمرش بلكه بر مزاحمتهاي شرمآورش اصرار ورزيد. كاري كه آمدنيوز ميكرد، كار رسانهاي نبود، ربطي هم به مردم ايران نداشت. آمدنيوز نه تنها صداي مردم و جريانهاي سياسي را بازتاب نميداد، بلكه حتي نميتوانست منتقدان و مخالفان جمهوري اسلامي را نمايندگي كند.
از يكجايي به بعد حتي مخالفان جمهوري اسلامي سعي كردند حساب خودشان را از حساب اين سايت پر از دروغ و كينه جدا كنند. در واقع كار اصلي اين «رسانهنما» ايجاد التهاب در دل مردم، تقويت خشم و كينه آحاد جامعه نسبت به يكديگر بود. خدا را شكر خيلي زود دست آمدنيوز براي مردم رو شد و عموم مردم فريفته دروغها و مجعولات او نشدند. اين شبكه گاهي با انتشار دروغهاي راستمانند سعي ميكرد بين مردم و مسوولان شكاف ايجاد كند و اعتماد عمومي را از بين ببرد. اغلب سرويسهاي جاسوسي بيگانه كه عليه مردم و نظام جمهوري اسلامي فعالند، در اولين اقدام خود از تنگناها و خلأهاي رسانهاي داخل كشور سوءاستفاده ميكنند و به اسم اطلاعرساني و با تظاهر به بيان واقعيت سعي ميكنند مردم را- خاصه سادهدلان را- بفريبند و پيوندهاي آنان را با جريان رسانهاي داخل ببرند. شبيه آنچه در آمدنيوز اتفاق افتاد در شكل و شمايلي ديگر و با ظاهري فريبندهتر در چند شبكه ماهوارهاي قابل رديابي است. آنها البته به زمختي و صراحت آمدنيوز نيستند و اهداف خود را زير لايههاي پرزرق و برق اطلاعرساني و ترويج دموكراسي پنهان ميكنند. اما مخاطب هوشمند فارسيزبان كافي است به منشا بودجههاي مشكوك اين شبكهها و خط و ربطهاي سياسيشان توجه كند تا دريابد زير كاسه «اطلاعرساني» نيمكاسه دشمني و عداوت نهفته است. در اينكه ما در داخل بايد ضعفهاي رسانهايمان را برطرف كنيم و روند گردش آزاد اطلاعات را در مسيرهاي صحيحتر و سالمتر قرار دهيم، ترديدي نيست. همين كه بتوانيم اوضاع و احوال رسانههاي داخلي را سامان دهيم و قوانين مرتبط با آزادي بيان را به اجرا درآوريم، تا حد زيادي راه سوءاستفاده رسانههاي ضدانقلاب بسته ميشود. اما فهم اين نكته بسيار مهم نيز ضروري است كه ما امروز با نظام سلطه در يك جنگ رسانهاي تمامعيار قرار گرفتهايم. و مراكزي چون آمدنيوز و بعضي از شبكههاي ماهوارهاي در حكم توپخانه و پيادهنظام اين جنگ رسانهاي عمل ميكنند و تا آنجا كه زورشان برسد، توان داخلي و خارجي ما را مورد حمله قرار ميدهند. از اين جهت نه فقط موظفيم كه مردم را نسبت به نيت و عمل رسانههاي معاند آگاه كنيم، بلكه سزاوار است با انجام عمليات ضدجاسوسي، فرصت و امكانات و ابزار دشمن را از بين ببريم. كاري كه برادران غيور سپاه كردند در واقع يك عمليات بسيار بسيار مهم است كه محاسبات و مناسبات دشمن را بر هم ميزند. اينكه آمدنيوز متلاشي و رييسش دستگير شد، چيزي جز قله كوه يخي نيست كه قابل رويت است. اصل و عظمت كار در آن بخشهاي ناپيداست كه پاسداران گمنام امام زمان توانستند، سرويسهاي اطلاعاتي اروپا و حاميان مالي- فكري آمدنيوز را بفريبند و ايشان را در دام بيندازند. از اين جهت به برادران پاسدار خسته نباشيد عرض ميكنم و از صميم قلب توفيق و سربلنديشان را آرزو ميكنم. اما در پايان بيمناسبت نيست كه اين نكته را مجددا يادآور شوم كه خوب است علاوه بر چنين اقداماتي راه ر تكرار بر خطا ببنديم و اصلا امكان رشد و پروبال گرفتن رسانهنماهاي معاند را بگيريم. با اصلاح ساختاري رسانهها و همچنين اصلاح نگاه مقامات به اين مقوله و اصلاح رسانه ملي و... ميتوانيم فضايي مملو از نشاط و آزادي و همدلي بيافرينيم كه در آن امكان نفوذ و رسوخ جريان مزاحمي چون آمدنيوز منتفي شود.