یادداشت: در روزهای گذشته اغتشاشهایی در عراق به وقوع پیوسته که دولت و ملت عراق را وارد یک دوره گذار سیاسی بسیار پیچیده و حساس کرده است. درباره این اغتشاشات چند ملاحظه مهم وجود دارد:
۱ـ دولت شکل گرفته عراق عموماً متشکل از احزاب شیعی است؛ اما تظاهرات بیشتر در بغداد و شهرهای شیعهنشین جنوب عراق جریان دارد و شمال عراق که کردنشین است و غرب این کشور که سنینشین است، تقریباً آرام هستند. در جریان حملات داعش تنها مناطقی که داعش قدرت نفوذ و تخریب را نداشت، همین مکانها بود که امروز با اعتراض موسوم به فساد وارد آن مناطق شده است.
۲ـ یکی از ترفندهای مورد استفاده در اعتراضات اخیر عراق این بود که جمهوری اسلامی را دلیل اصلی مشکلات اقتصادی در عراق معرفی کنند. این در حالی است که حجم ورود کالاهای چینی و ترک به عراق به مراتب بیشتر از کالاهای ایرانی است. این سناریوی عربستان سعودی بوده و فهرست ترور او کلیه فرماندهان سرافراز مقابله با داعش را در برمیگیرد.
۳ـ حمله به شیعه یکی از سرفصلها بوده است؛ بیبیسی عربی هم گزارشهایی را تنظیم میکرد که هدف آن بیاعتبار کردن روحانیت و مذهب شیعه بود. آنها حتی با حمله به مرجعیت عراق، مدعی شدند مرجعیت پناهگاه احزاب است، نه مردم و آنها از اعتقادات مردم سوءاستفاده میکردند و میگفتند: «امام حسین از سکوت تو در قبال آنچه در بغداد میگذرد راضی نیست!»
۴ـ در جریان اغتشاشهای عراق سه گروه با هم همراستا در حال فعالیتند: اول، رهبران حزب منحله «بعث» و داعش که نقشهای مهمی؛ چون درگیرسازی و افزایش تنش را دنبال میکنند. دوم، افراد وابسته به گروه «الصرخیه» که این گروه با عناصر حاضر در سفارتهای انگلیس و هلند در بغداد ارتباط دارند و وظیفه آنان، توزیع اعلامیه و نوشتن شعارهایی علیه مرجعیت نجف، به ویژه آیتالله «سیدعلی سیستانی» مرجع عالی شیعیان عراق است و سوم، گروهی که از طریق شبکههای مجازی سازماندهی شده و سرویسهای سعودی، موساد و سیا آنها را هدایت میکنند.
اغتشاشات عراق نشان میدهد، اگرچه گفته میشود سرکرده داعش کشته شده است؛ اما کسانی که او را تکثیر و توزیع کردهاند مهمترین عامل ناامنیها هستند و تا آنها بیرون نروند، هر تجمع مسالمتآمیز و خیرخواهانه دیگری به انحراف میرود.