امام علی علیه السلام فرمودند: «در فتنهها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند» (نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت ۱)
چند روزی است که عراق تحولات حسّاسی را پشت سر میگذارد و صدر اخبار جهان اسلام را به خود اختصاص داده است.
مردم عراق از آنجایی که از وضع معیشتی- رفاهی مناسبی برخوردار نیستند به خیابانها آمده و برای تحقق خواستههای به حق خود دست به اعتراض زده اند. هر چند اعتراض یک حق قانونی است، اما چیزی که اکنون در عراق شاهد آن هستیم بیش از آن که اعتراض در جهت برآورده ساختن انتظارات باشد، فتنهای است که محور مقاومت را هدف گرفته است.
اعتراضات مدنی و به حق مردم عراق زمانی رنگ و بوی فتنه به خود گرفت و تغییر ماهیت داد که مرکز تصمیم گیری آن به خارج از این کشور منتقل شد.
محور غربی، عبری، وهابی که نتوانسته در منطقه خاورمیانه به طرق نظامی- اقتصادی به اهداف خود برسد، این بار نیز در سال روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام (که از بی بصیرتی جامعه عصر خود مجبور شد با معاویه پیمان صلح ببندد)، جهالت مردم را نشانه گرفته است.
جهالت و بی بصیرتی عوام در دورههای مختلف ابزاری بودند تا خواص حیلهگر به خواستههای خود برسند؛ هر زمان که دشمنانِ مذهبِ انسانساز تشیع در میدان مبارزه نظامی یارای مقابله را نداشتند، سلاح خود را تغییر دادند و چه سلاحی برندهتر و خطرناکتر از جهالت و عدم آگاهی در بین مردم.
سعودیها که چند سالی است در باتلاق یمن فرورفتهاند و در جنگ با محور مقاومت، خود را شکست خورده میبینند، برای جبران شکستهای خود، پولهای نفت را روانه مسیر توطئه چینی در دل اعتراضات مردم عراق کرده اند تا با حمایت اطلاعاتی آمریکا، جهت اعتراضات را به نفع سیاستهای خود تغییر دهند.
فتنهگرهای امروز عراق که آمبولانس فرمانده حشدالشعبی را به آتش میکشند از جنس همان فتنهگرانی هستند که در سال ۸۸ جوان بسیجی را زنده زنده سوزاندند.
در فتنهای که ایران به خود دید و اینک عراق در حال تجربه آن است، اشتراکات زیادی به چشم میخورد:
۱. هدف فتنه، مقابله با محور مقاومت و تضعیف آن است؛ یک روز در ایران است و این بار در عراق
۲. فتنه گران و سربازان بی بصیرت آن از آبشخور مالی یکسانی تأمین میشوند.
۳. مرکزیت تصمیمگیری آن خارج از مرزهاست و هدایت گری اصلی حوادث میدانی توسط رسانههای وابسته به امریکا انجام میشود.
۴. سلاح مورد استفاده در هر دو فتنه سوءاستفاده از جهالت و ناآگاهی معترضین است.