جمهوری اسلامی ایران با داشتن هزاران کیلومتر از مرزهای دریایی و خاکی با کشورهای همسایه، میتواند ظرفیت فوقالعادهای را از نظر همکاریهای سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی ایجاد کند. در یادداشت پیش رو تلاش میشود تا نگاهی به این ظرفیت بینظیر و ابعاد مختلف آن داشته باشیم.
جامعه ۵۰۰ میلیون نفری
کشورهای همسایه ایران که حدود ۵۰۰ میلیون جمعیت را در خود جای دادهاند، از ۱۵ کشور گوناگون تشکیل شدهاند که هر یک مقصد بسیار مناسبی برای تبادلات توانمندیها و امکانات هر دوطرف مورد مبادله هستند.
جمهوری اسلامی ایران در حوزه مرزهای خاکی با کشورهای: افغانستان، پاکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، ترکیه، عراق و ارمنستان ارتباط دارد و در حوزه مرزهای آبی با کشورهای عمان، قطر، کویت، امارات، بحرین، عربستان، قزاقستان و روسیه همسایه است؛ همکاریهای اقتصادی که سبب میشود ملتهای منطقه از عقبماندگیهای چند صد ساله خود منفک شوند و در مسیر رشد و توسعه قدم نهند و با به دست آوردن استقلال اقتصادی، به جای اینکه جزء کشورهای واردکننده صنایع، کالا و خدمات گوناگون باشند، به منزله کشورهای پیشرفته و صادرکننده محصولات گوناگون اقتصادی شوند و قطب جدیدی از اقتصاد جهان را در شرق دنیا و غرب آسیا به وجود آورند و در مسیر فتح بازارهای اقتصادی جهان قرار بگیرند.
ضرورت تغییر سیاستها
کشورهای سلطهگر اقتصادی که توانستند به این مرحله از رشد و توسعه برسند، از سه مؤلفه مهم برای رشد و توسعه خود استفاده کردند که عبارتند از: ۱ـ مواد اولیه، ۲ـ علم و فناوری، ۳ـ بازار.
آنها با استفاده از اینها با سرعت بسیاری به آنچنان توسعه اقتصادی دست یافتند که هماکنون میتوانند از این توانمندیهایشان بهعنوان سلاح و ابزار جنگی اقتصادی بهره بگیرند و آن را علیه کشورهای غیرهمسو و مخالف به کار گیرند تا آنان را برده اقتصادی خود کنند.
کشورهای غربی میدانستند بهترین ماده اولیه جهان، یعنی «نفت» میتواند به مثابه مؤثرترین کالا برای استفاده در صنایع مورد نیازشان قابل بهرهگیری باشد، از این رو با توجه به اینکه نفت در منطقه غرب آسیا و جهان اسلام به وفور یافت میشود، به این نتیجه رسیدند که نفت مورد نیاز خود را از این منطقه حساس و راهبردی دنیا تأمین کنند. کشورهای غربی که از دوره صنعتی شدن به بعد رشد فزایندهای در حوزه علم و فناوری به دست آوردند و در این مسیر تلاش بی وقفهای را انجام دادند، به قطبی از توسعه علمی در جهان تبدیل شدند. آنها که با تأمین مواد اولیه صنایع، یعنی نفت خیال خود را راحت میدیدند و از طرفی در حوزه علم و فناوری پیشرفت چشمگیری کرده بودند، توانستند بسیاری از کالاها و خدمات خود را تولید کنند و در بسیاری از مواقع نسبت به آنها خودکفا و بینیاز شوند. در مرحله نهایی، آنها باید با تهیه بازارهای مقصد، خدمات و کالاهای خود را عرضه کرده و به فروش بگذارند.
اما چه بازاری بهتر از بازار کشورهای غرب آسیا که در اندازهای زیاد مصرفکننده هستند و میتوانند محصولات کشورهای غربی را تقاضا و خریداری کنند. به معنای دیگر، کشورهای غربی مواد اولیه را به کمترین ارزش از کشورهای غرب آسیا خریداری میکنند و با اقدامات تکمیلی بر آنها و ایجاد ارزشافزوده با ارزشی گرانبهاتر به خود آنها میفروشند. این روند تا جایی ادامه مییابد که این کشورها به غرب وابسته باشند و این وابستگی را ادامه دهند تا فکر استقلال اقتصادی از ذهن آنها خارج شود و به مرحله بردگی اقتصادی برسند.
غفلت از ظرفیتهای عظیم و شگفتآور موجود در کشورهای غرب آسیا بهویژه همسایگان جمهوری اسلامی ایران ضربهای بر پیکره اقتصاد این جوامع میزند که نه تنها از بروز استعدادهای خفته در این منطقه جلوگیری میکند؛ بلکه موجب هدررفت منابع عظیم موجود در این منطقه و عرضه فراوان با بهایی ناچیز به دیگران میشود.
ظرفیتهای مغفول مانده
این در حالی است که کشورهای منطقه دارای ظرفیتهای عظیمی هستند که به طور خلاصه به گوشهای از ظرفیتهای چهار کشور از ۱۵ کشور همسایه ایران اشاره میکنیم:
پاکستان: این کشور در اقلامی همچون سیمان، فرآوردههای نفتی، پتروشیمی و گیاهان دارویی نیازمند واردات است و در اقلامی همچون برنج، کنجد و میوههای گرمسیری صادرات خود را پی میگیرد. البته این کشور در واردات مربوط به انرژی، همچون گاز در منطقه سرآمد است. از این رو اگر کشورمان بتواند با رایزنیها و پیگیریهای بیش از گذشته، خط لوله انتقال گاز به این کشور را تکمیل کنند، حتماً جایگزین کشورهای حوزه خلیجفارس در صادرات گاز به پاکستان میشود.
ارمنستان: محصولاتی که ارمنستان نیازمند واردات آنهاست، عبارتند از: قیر، روغن صنعتی، شیشه، روغن سویا، مواد پلاستیكی، محصولات آهنی و فولادی. این در حالی است که این کشور محصولاتی همچون دام زنده، وسایل حملونقل، وسایل الکتریکی، ماشینتراش و ضایعات باطری را به کشورهای دیگر، از جمله ایران صادر میکند. گفتنی است، ارمنستان از منابع زیرزمینی مهمی همچون مس، سرب، آهن و طلا و همچنین سنگهای ساختمانی گرانبهایی از قبیل مرمر، گرانیت و سنگهای آهکی برخوردار است. این کشور رابط استراتژیکی میان ایران و دروازه اروپا محسوب میشود؛ به گونهای که میتواند پلی برای انتقال گاز طبیعی ایران از طریق گرجستان و دریای سیاه به بازارهای اروپایی باشد.
قطر: این کشور نیازمند محصولاتی، همچون مواد غذایی (گوشت، لبنیات، سبزیجات، میوه)، خدمات فنیـ مهندسی (در حوزه حملونقل و توریسم) و مصالح ساختمانی (کاشی، سرامیک، سیمان) است و این اقلام را به طور مستمر وارد کشور خود میکند. ناگفته نماند که برگزاری جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ در این کشور فرصت ویژهای برای همه تجار و بازرگانان جهان بهویژه کشورهای منطقه به منظور مبادلات اقتصادی و همکاریهای جدی به وجود آورده است که لازم است فعالان اقتصادی کشورمان از این فرصت پیش آمده نهایت استفاده را ببرند.
قزاقستان: منابع ذخیره نفت و گاز این کشور و صادرات آنها و همچنین منابع معدنی و محصولات کشاورزی (غله و گندم) مهمترین ظرفیتهای اقتصادی قزاقستان به شمار میروند. گفتنی است، این کشور در حوزه مربوط به منابع زیرزمینی و غنی بودن آن در رتبه ششم جهان قرار دارد.
قزاقستان نیز نیازمند واردات اقلامی همچون مواد غذایی، لباس، فرآوردههاى گوشتی، لوازم خانگى و آرایشى و بهداشتى است که باید تجار و بازرگانان کشورمان با شناسایی بازارهای هدف و روابطی که در حوزه اقتصاد منطقهای و بینالمللی وجود دارد، این بازارها را فتح کنند و نسبت به صادرات محصولات ایرانی به این کشورها و رشد و توسعه اقتصادی کشورمان اهتمام ویژهای داشته باشند.