سنجش فعالیتهای سیاسی در ç نشان میدهد هر چه از دمای هوا کاسته شده مسائل سیاسی گرمتر میشود تا جایی که در اوج سرمای اسفند ماه انتخاباتی داغ و پرشور صورت میگیرد.
یکی از نشانههای گرمای انتخابات، مطالبی است که این روزها پیرامون انتخابات در فضای مجازی مطرح میشود. برخی رسانهها به گمانهزنی درباره آرایش جریانهای سیاسی پرداخته و سناریوهای گوناگون را مطرح کرده و بعضی دیگر نیز تکلیف کرسی ریاست مجلس یازدهم را مشخص کردهاند.
آنچه در این زمینه بیش از واقعی بودن این مطالب اهمیت دارد، اهدافی است که طراحان هر یک از این مسائل دنبال میکنند.
«آفتاب یزد» درباره سناریوهای انتخاباتی از یک شش ضلعی سخن میگوید و اضلاع آن را چنین معرفی میکند: «۱ـ اصلاحطلب ۲ـ اصولگرا ۳ـ جبهه پایداری ۴ـ طیف موسوم به «مجلس نو» نزدیک به قالیباف ۵ـ احمدینژادیها ۶ـ مستقل.»
این روزنامه به منظور متشتت نشان دادن یک جریان در مقابل جریانی متحد چنین مینویسد:
«امروز همواره دو طیف در نهایت روی رینگ مبارزاتی انتخابات حاضر میشوند تا با وزنکشیهای سیاسیـ اجتماعی، بالاخره یکی پیروز و دیگری منتقد! روزهای پیش رو را در کنار هم سپری کنند و اما با خلق جبههای به نام جبهه پایداری، عملاً ضلع سوم پای به عرصه نهاد؛ اما این ضلع سوم تا همین اواخر زیر سایه سنگین اصولگرایان، هیچگاه اعلام استقلال نکرده بود. این روزها که بزرگان از دوقطبی شدن فضای جامعه بر حذرمان میدارند، اندک اندک جریان سومی در فضای تبآلوده سیاسی کشور در حال زایش و تولد است؛ جریان سومی که تفاسیر متعدد و رنگارنگی دارد؛ اما با بررسی اجمالی شش ضلعی انتخاباتی خواهیم دید جامعه اگرچه دچار تنوع و تکثر سلایق سیاسی شدن است؛ اما همچنان این اصلاحطلبان و اصولگرایان هستند که تکلیف نهایی پیروز و شکست خورده صندوقهای رأی را مشخص میکنند.»
اما «ابتکار» یک قدم جلوتر به سراغ سرلیستهای انتخاباتی رفته و در مورد سرلیست احتمالی اصولگرایان مینویسد:
اصولگرایان در این دوره از انتخابات امیدهای زیادی برای تصدی اکثریت کرسیهای مجلس یازدهم دارند. سرخوردگی عمومی از شرایط اقتصادی این جریان را امیدوار کرده تا در فضای مشارکت حداقلی بتوانند اکثریت مجلس را به دست بگیرند. موضوع اصلی اما بر سر سرلیست بودن چهرههای اصولگراست. «مهدی چمران»، «سعید جلیلی» و البته «محمدباقر قالیباف» از جمله گزینههای مطرح برای لیدری جریان اصولگرا در انتخابات اسفند ماه سال جاری هستند که نقطه اشتراک هر دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا تفاوت دیدگاه و نبود نظری جامع برای حضور در انتخابات است؛ اما به نظر میرسد طی روزهای گذشته حضور قالیباف به عنوان نقطه عطف آرایش جدید سیاسی اصولگرایان قطعی شده است.
«آرمان ملی» با نام آوردن از «قالیباف، جلیلی، حداد عادل و احمدینژاد»، سرلیستهای احتمالی اصولگرایان، به سراغ گمانهزنی درباره ریاست مجلس رفته و از قول یک چهره اصولگرا درباره شانس «قالیباف» برای ریاست مجلس مینویسد: «اکنون زود است که درباره ریاست مجلس آینده اظهارنظر کنیم و باید دید که در مجلس چه گرایشهایی از اصولگرایان وارد میشوند و چه طیفی میتواند اکثریت اصولگرایان را دارا باشد؛ اما من او را در قامت ریاست مجلس میبینم؛ زیرا کسی که میتواند در قامت نامزد ریاستجمهوری رقابت کند، حتماً و به مراتب اولی میتواند رئیسمجلس هم بشود.»
این در حالی است که جریان اصولگرا هنوز نام و مکانیسم انتخاب دستیابی به فهرست انتخاباتی را رسانهای نکرده است؛ اما اصلاحطلبان با پردهبرداری از سامانه اینترنتی «سرا» برای لیستنویسی، با موج تازهای از چالش انتخاباتی مواجه شدند، چنانکه روزنامه سازندگی در تیتر اصلی خود «سرا را دموکراسی وارونه» خواند و از مخالفت احزاب کارگزاران سازندگی، حزب اعتماد ملی، حزب اسلامی کار، حزب پیشروی اصلاحات و انجمن اسلامی معلمان خبر داد و به نقل از کرباسچی نوشت: «آنچه به مردم و نیروهای سیاسی انگیزه میدهد، این است که کارنامهای از عملکرد نمایندگان اصلاحطلب در مجلس و شورای شهر ارائه دهد و در کنار این کارنامه، برنامهای نیز برای وضعیت فعلی کشور پیشنهاد داده شود. مردم بر اساس برنامه و کارنامه رأی میدهند نه بر اساس اینکه سامانه سرا چه میگوید. شورای عالی اصلاحطلبان باید شفاف کند نمایندهای که من معرفی میکنم و میخواهم به مجلس برود، به طور مثال این دو کار خوب را پیگیری [میکند] و بعد هم گزارش پیگیری آن را به مردم اطلاع [میدهد]. «طرح سرا» و «فضای مجازی» طرحهای خودساختهای هستند که ممکن است دل عدهای را خوش کند؛ اما برای مردم اهمیتی ندارد.»