دو هفته گذشته، شش کشور در چهار گوشه جهان شاهد بروز تنشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی داخلی و اعتراضات و اغتشاشات خیابانی بودهاند. در میان آنها اخبار مربوط به تحولات لبنان و عراق بیش از همه برای مخاطب ایرانی مهم است و رشد قابل توجه همسپاری کلیدواژههای مرتبط با هشتگهای # لبنان و # عراق در میان کاربران ایرانی مؤید این موضوع است.
تحلیلگران بینالمللی اذعان دارند تحولات اخیر عراق و لبنان هر چند مبنایی اقتصادی و اجتماعی دارد؛ اما انحرافات ایجاد شده در این اعتراضات مسالمتآمیز و تبدیل شدن آنها به اغتشاشات پرهیاهو ناشی از مداخله قدرتهای سلطهگر منطقهای و فرامنطقهای است؛ البته بدیهی است محور سهجانبه عبریـ عربیـ آمریکایی فعال در منطقه همراه با جریانات ضد انقلاب تلاش دارد در راستای منافع استکباری خود از تحولات اخیر بهرهبرداری کنند و در نهایت به جبهه مقاومت و امالقری آن، یعنی جمهوری اسلامی ضربه بزند.
این جریان استکباری در فضای شبکههای اجتماعی فارسی و عربی علاوه بر ارائه تصویری وارونه از تحولات میکوشد با متهم کردن ایران و جبهه مقاومت به ایفای نقش در حوادث اخیر، این برداشت را به مخاطب عمدتاً جوان شبکههای اجتماعی القا کند که اعتراضات منتج به اغتشاش اخیر دستاوردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مهمی به همراه داشته است!
برای نمونه، این جریان با برجستهسازی عقبنشینی دولت «سعد حریری» در اجرای نظام مالیاتی مورد اعتراض شهروندان لبنانی، اعتصاب و اعتراض خیابانی یا به طور کلی «شورشگری» را ابزاری مناسب برای مقابله با سیاستهای اقتصادی دولتها معرفی میکند! آن هم در شرایطی که طی ماههای گذشته رسانههای فارسی زبان معاند تمرکز ویژهای بر خط افزایش حساسیت و نگرانی افکار عمومی کشورمان نسبت به شروع دور جدیدی از اصلاح قیمت حاملهای انرژی از جمله بنزین داشتهاند.
بدیهی است بروز شورشگری گسترده نیازمند وجود بستر قابل توجهی از فقر، فساد، تبعیض و نارضایتی عمومی است که این بسترها به لطف انقلاب اسلامی در کشور ما به صورت گسترده موجود نیست؛ بنابراین جریان رسانهای معارض همراه با کمپین شکستخورده فشار حداکثری آمریکا تلاش دارد برجستهسازی برخی رخدادها، از جمله تجمعات محدود معیشتی کارکنان برخی صنایع خصوصی دارای سوء مدیریت، تصور و ذهنیت وجود این بسترها را به مخاطب رسانههای اجتماعی عامهپسند القا کند.
در واقع به نظر میرسد جریان رسانهای دشمن از طریق «دنیای هشتگها» در حال «مهندسی آشوب و فتنه» در اذهان افکار عمومی است و بیراه نیست که رهبر معظم انقلاب در بیانات اخیر خود در جمع دانشآموختگان افسری ارتش جمهوری اسلامی فرمودند: «اگر فتنه از قتل بدتر است، پس بایستی نیروهایی که حافظ امنیت هستند آرایش لازم را، نظم لازم را برای مقابله با فتنه هم بگیرند، آمادگیهای خودشان را برای فتنه هم بایستی حفظ بکنند؛ این آن چیزی است که دستگاهها بایستی به آن توجه داشته باشند.»
این هشدار را میتوان دومین هشدار صریح رهبری در مورد طرحریزی دشمن برای شروع موج جدیدی از فتنه دانست؛ زیرا آذر ماه سال گذشته نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی در جمع خانوادههای شهدا اشارهای به نقشههای دشمن برای سال ۱۳۹۸ داشته و فرموده بودند: «اینکه اینها گفتند در سال ۱۳۹۷ چنین و چنان میکنیم، ممکن است فریب باشد؛ ممکن است جنجال را برای سال ۱۳۹۷ بکنند، نقشه را برای سال ۱۳۹۸ بکشند. همه باید حواسشان جمع باشد، به همه ملت عرض میکنم.»
خوشبختانه این هشدارها موجب اتخاذ سیاستهای هوشمندانهای از سوی جبهه انقلاب و نهادهای تأثیرگذار آن از جمله قوه قضائیه شده است که عبور از جنجالهای قضایی در برخورد پر هیاهو با مجرمان سیاسی کماهمیت و ممانعت از تبدیل آنان به «چهره روز» و ورود به عرصه مبارزه جدی و سازمانیافته با مفاسد اقتصادی از جمله نتایج قابل توجه آن است.
با این حال در عصر سلطه هشتگها، جبهه رسانهای انقلاب در خط مقدم مقابله با فتنههای روانی و رسانهای دشمن قرار دارد و فعالان این حوزه باید بیش از پیش از ظرفیت این فضا برای آگاهی بخشی عمومی نسبت به توطئههای دشمنان بهره ببرند.