حدود یک دهه از تولید اولین سریال شبکه نمایش خانگی، یعنی «قلب یخی» میگذرد؛ مجموعهای که به عنوان اولین تجربه در برابر سریالهای خارجی توانست با استقبال خوبی مواجه شود و عزمها را برای تولید محصولات بیشتری از این دست جزم کند. به تدریج، محصولاتی از قبیل قهوه تلخ، شاهگوش، عاشقانه، شهرزاد و... توانستند دامنه مخاطبان شبکههای نمایش خانگی را افزایش دهند و بینندگان بیشتری را به محصولات این عرصه علاقهمند کنند. اکنون از یکسو توسعه و فراگیری شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و از سوی دیگر به وجود آمدن بسترهای توزیع و پخش فیلم سبب شده است محصولات نمایش خانگی گاه حتی از نظر میزان مخاطب و بازدید با برخی از پرطرفدارترین سریالهای تلویزیون رقابت کنند. اکنون باید دانست که تولید و توزیع فیلم در چنین بسترهایی بر اساس چه نیازهایی صورت گرفته و چه تأثیراتی بر فرهنگ خواهد داشت؟
تولید فیلم در بسترهای غیررسمی با چه رویکردی صورت میگیرد؟
در این باره به چند نکته میتوان اشاره کرد؛ اول اینکه هزینه تولید محصولات، به ویژه سریالهای خانگی در این بستر بسیار زیاد است و سازندگان ناچارند به شیوههای افزایش فروش فکر کنند و در نتیجه، به قرار دادن جذابیتهای سطحی و مبتذل در آثار خود روی آورند. نکته دوم این است که تولید چنین آثاری در درجه اول با هدف درآمدزایی صورت میگیرد؛ به همین دلیل کمتر به آثار فرهنگی و اجتماعی آنها توجه شده و در نتیجه، سود عدهای خاص به قیمت تغییرات نامطلوب فرهنگ جامعه تمام میشود؛ البته نظارت بر محصولات نمایش خانگی و هدایت آنها، وظیفه عوامل تولید نیست، بلکه نهادهای سیاستگذار در وزارت ارشاد باید نسبت به این موضوع نظارتهای بیشتری داشته و برای آن حساسیت بیشتری قائل شوند. متأسفانه گاه اختلافات سیاسی میان نهادهای تصمیمگیرنده سبب میشود بسترهای غیررسمی رقیبی برای صدا و سیما در نظر گرفته شوند و حتی در برابر آن عرض اندام کنند.
چرا از محصولات نمایش خانگی استقبال میشود؟
شبکههای نمایش خانگی در ایران با چه انگیزههایی به وجود آمدهاند و چرا مورد استقبال بخش قابل توجهی از جامعه قرار گرفتهاند؟ برای پاسخ به این پرسش باید دو دسته عوامل را در نظر گرفت؛ دسته اول عواملی هستند که به طور مستقیم به خود آثار تولیدشده مربوط هستند و دسته دوم عواملی به شمار میآیند که به صورت غیرمستقیم، مخاطبان را به تهیه و تماشای محصولات ترغیب میکنند. دسته اول بهطور عمده دربرگیرنده ویژگیهای آثار تولیدی هستند. زاویه نگاه این آثار به روابط و مسائل اجتماعی، زاویهای است که کمتر مورد پرداخت رسانههای رسمی واقع شده و گاه حتی نشان داده نمیشود؛ برای نمونه، روابط نامتعارف میان جنس مخالف، جذابیتهای ظاهری بازیگران، بهکارگیری بازیگران مشهور، شخصیتپردازی طنز و کمدی خاص، حرکات موزون و رقص، ادبیات خیابانی و تکیهکلامهای رکیک و موضوعات سیاسیـ اجتماعی از جمله موضوعاتی هستند که بخش زیادی از مخاطبان را به تماشای چنین فیلمهایی ترغیب میکنند؛ اما عوامل دسته دوم را میتوان مربوط به خلأها یا اقتضائاتی دانست که مخاطب را به طور غیرمستقیم به این بستر وارد میکند. یکی از این عوامل، دایره خط قرمزهایی است که در رسانه ملی در نظر گرفته شده است. به هر حال باید پذیرفت مخاطب رسانههای رسمی صداوسیما با مخاطبان شبکههای اجتماعی و شبکه نمایش خانگی متفاوت هستند و این مسئله در محدوده خط قرمزها مؤثر است؛ البته موفقیت یا شکست صداوسیما در تولید محصولات نمایشی نیز باید مورد ارزیابی کارشناسان قرار گیرد؛ زیرا این مسئله بر فضای کلی شبکههای نمایش خانگی تأثیرگذار است.
چرا توجه به بسترهای غیررسمی آثار هنری مهم است؟
عمده آثاری که در حال حاضر در بسترهای غیررسمی تولید آثار هنری توزیع میشوند، سبک زندگی متفاوتی از سبک زندگی معمول جامعه ایرانی را نشان میدهند. شخصیتهای اصلی، عمدتاً به طبقات بالای جامعه مربوط هستند و طبیعتاً مسائلی که در فیلم مورد توجه قرار میگیرد، مرتبط با این افراد است؛ بنابراین سبکی از زندگی که تنها در بخش محدودی از جامعه وجود دارد، یک باره و آشکار در معرض دید میلیونها مخاطبی قرار میگیرد که بخش زیادی از آنها کوچکترین ذهنیتی در این باره ندارند و آنچه را در فیلم میبینند، به منزله واقعیت پذیرفته و از آن تأثیر زیادی میگیرند. جامعه ما هنوز در آغازین مراحل ارتباطگیری با این پدیده قرار دارد و این امر، ضرورت تعمق در ابعاد مختلف موضوع را بیشتر میکند؛ به ویژه آنکه فراگیری بسترهای غیررسمی در ایران با فراگیری شبکههای اجتماعی همزمان شده است و این امر، سرعت آسیبزایی را بسیار بیشتر میکند؛ در حالی که در کشورهای غربی میان این دو، فاصله زمانی وجود داشته است؛ یعنی از زمان گسترش رسانههای غیررسمی و خصوصی تا به وجود آمدن شبکههای اجتماعی چندین دهه طی شده است. در حال حاضر، هنوز زیرساختهای فرهنگی جامعه ایرانی ریشههای عمیقی در فرهنگ سنتی دارد و چندان که باید، با این پدیده جدید و پیامدهای آن آشنا نیستند؛ در نتیجه نظارت بر بسترهای غیررسمی، بهویژه شبکههای نمایش خانگی در این مرحله از حساسیت ویژهای برخوردار است.