صبح صادق >>  نگاه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۸ - ۱۸:۴۰  ، 
کد خبر : ۳۱۸۴۴۸
نگاهی به موضوع احتکار خانگی کالاهای اساسی در مواقع خاص

صف‌های طولانی برای گران‌تر خریدن!

پایگاه بصیرت / حمیدرضا حیدری

«احتکار کردن» یکی از مسائلی است که در دین اسلام به شدت نکوهش شده است. احتکار یعنی یک نفر کالایی را که مورد نیاز جامعه است، از بازار جمع کرده و سبب افزایش قیمت آن با هر انگیزه‌ای شود.در سال‌های اخیر، شاهد نوع جدیدی از احتکار هستیم که نه سرمایه‌داران بزرگ و آقازاده‌ها، که عموم مردم به آن رو آورده‌اند و آن «احتکار خانگی» است. در یکی دو سال اخیر با افزایش قیمت ارز در مواجهه با بازار اقلام از خود ارز گرفته تا خودرو و کالاهای اساسی و مصرفی روز جامعه با سه رویکرد مواجه بوده‌ایم.

 

سه دسته خریدار

یک دسته از افراد که پول‌های هنگفتی در بانک‌ها داشتند، آن را به خرید خودرو و زمین اختصاص دادند تا ارزش پول‌شان را حفظ کنند. دسته دوم که به مراتب صاحب پول کمتری بودند، پول‌شان را به خرید ارز و لوازم خانگی اختصاص دادند که پس از پایان بحرانی که به کشور روی آورده‌ بود، بتوانند پول‌شان را به اندازه تورم افزایش داده باشند؛ اما دسته سوم که پولی در بساط نداشتند که نگران کاهش ارزش آن باشند، از ترس معیشت فردای‌شان به فروشگاه‌ها روی آوردند و چندین برابر نیاز روزانه خود را خریدند که اینان در واقع مرتکب احتکار خانگی شدند.

سال گذشته در همین ایام؛ همه اقلام در فروشگاه‌ها بیش از نیاز روزانه مردم به فروش می‌رفت. تصاویر منتشر شده نشان می‌داد مردم نسبت به فردای خود و خالی شدن سبد خانواده از کالاهای اساسی بیم دارند و فردی که می‌خواست ده‌ها بطری روغن را یکجا بخرد، به سوژه رسانه‌های کشور تبدیل شد. در این میان، برخی تولیدکنندگان و واردکنندگان کالاهای اساسی که عطش خرید مردم را مشاهده می‌کردند، سعی کردند جامعه را تشنه محصولات خود کرده و پس از افزایش قیمت‌ها، آن را وارد بازار کنند.

 

صف‌های طولانی

اما دلیل تشکیل صف‌های طولانی در کشور ما چیست؟ «علیرضا زمانی» کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی معتقد است: «انبار کردن و ذخیره‌سازی تحت تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه پیش می‌رود و به یک فرهنگ تبدیل می‌شود؛ چون مردم ما در طول تاریخ تجربه‌های مشابهی داشته‌اند، بنابراین نگران آینده هستند و از ترس نبود ثبات اقتصادی به چنین کارهایی دست می‌زنند.»

مدتی است عادت کرده‌ایم برای خرید اقلامی که به تازگی گران شده‌اند؛ صف‌های طولانی ایجاد کنیم. گاهی این گران شدن در حد یک شایعه است و ما این شایعه را به واقعیت تبدیل می‌کنیم؛ چرا که با خرید بیش از حد ما، آن محصول در بازار کمیاب شده و در نتیجه به وسیله سودجویان افزایش قیمت داده می‌شود. صف‌های طولانی خرید ارز، روغن خوراکی و حتی بنزین واقعیت جامعه ماست که با آن مواجه هستیم.

برعکس دیگران!

این داستان را همگی شنیده‌ایم: «یک روز صبح در کشور آلمان مردمی که برای خرید شیر آمده بودند، در کمال تعجب دیدند شیری که تا دیروز یک یورو فروخته می‌شد، امروز 1/5 یورو عرضه می‌شود. هیچ کسی سروصدا و اغتشاشی نکرد؛ اما شیر هم نخریدند و بطری‌های شیر به کارخانه مرجوع شد و همان شب «آنگلا مرکل» از تلویزیون رسمی آلمان به صورت زنده از مردم کشورش بابت این گرانی عذرخواهی کرد و از فردا شیر دوباره به قیمت یک یورو توزیع شد...»گذشته از صحت یا سقم این داستان، شاهد آن هستیم که در کشور ما کاملاً عکس این اتفاق می‌افتد؛ یعنی هر چند همه ما از گرانی ناراحت و نسبت به آن معترضیم؛ اما بیش از همه از آن خرید کرده و در خانه‌های‌مان انبار می‌کنیم تا در صورت بروز قحطی احتمالی از گرسنگی نمیریم.

واژه «قحطی» ممکن است قدری خنده‌دار باشد آن هم در روزگار کنونی ما و در کشوری که منابع غنی فراوانی دارد و در بسیاری از اقلام از دارو گرفته تا مواد غذایی و سوخت به خودکفایی رسیده و در برخی از موارد خود صادرکننده این اقلام است. به راستی کشوری که بحران‌های بزرگی، چون جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشته و دچار قحطی و گرسنگی نشده، حال چگونه ممکن است قحطی را تجربه کند؟ منشأ این احساس کجاست؟ باید بگوییم دشمنان در پی القای چنین حسی به مردم ایران هستند. پر واضح است که ملت ایران در مقابل تحریم‌ها ذره‌ای کمر خم نکرده است و دشمن هم این را به خوبی متوجه شده که تحریم‌شان اثری نداشته است. پس تلاش‌شان را می‌کنند تا این‌گونه القا کنند که کشور از نظر اقلام اساسی دچار مشکلاتی است؛ از این رو با آنکه مسئولان در بسیاری از موارد بارها اعلام کرده‌اند که انبارها پر از کالاست، اما گویا مردم ترس آن را دارند که روزی با خلاف آن مواجه شوند که البته این هم ناشی از آن است که متأسفانه مسئولان کشور بارها در چند سال اخیر خلف وعده کرده و مردم را نسبت به خود بی‌اعتماد کرده‌اند.

 

دلالال و سودجویان

از سوی دیگر، با افرادی مواجهیم که در عرف جامعه آنها را «دلال» می‌نامند. دلالان و سودجویان هم در این مهلکه سرباز دشمن هستند و تأثیر مهمی در ایجاد فضای عدم احساس امنیت اقتصادی مردم دارند؛ اما باید گفت همه اینها. یعنی چه دشمنی چون آمریکا و چه سودجویی افرادی که در کشور به دنبال سود بیشتر هستند، تنها یک راه برای موفقیت می‌یابند و آن برخورد نادرست مردم با پدیده‌ای چون گرانی است. به صورت مقطعی هم که نگاه کنیم، می‌بینیم هرگاه کالایی گران شده و مصرف‌کننده برای مدتی آن را نخریده است؛ قیمت آن خود به خود کاهش یافته بدون آنکه بخواهد صدایی از کسی بلند شود؛ اما هرگاه صف‌های طولانی برای خرید آن کالا ایجاد کرده‌ایم، تولیدکننده و یا واردکننده افزون بر آنکه عرضه را کاهش داده است، قیمت را نیز بالا برده که سود بیشتری برده باشد و این یعنی «از ماست که بر ماست...»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات