با بررسی سابقه دخالت واشنگتن در حوزه جغرافیایی «آمریکای لاتین» به الگویی یکسان از دخالت در تحولات این منطقه دست مییابیم. ایالات متحده با استفاده از نهادهای امنیتی خود، از جمله سازمان سیا و همچنین با بهرهبردن از نخبگان سیاسی یا غیر سیاسی وابسته و حاضر در این کشورها، تلاش کرده است در این منطقه نفوذ کند. واشنگتن با توسل به ابزارهایی، همچون تحریمهای اقتصادی دولتهای مستقل و چپگرای آمریکای لاتین را تحت فشار قرار داده و میزان نارضایتی داخلی در آنها را تشدید میکند. افزون بر این با استفاده از سازمانهای بینالمللی منطقهای و بعضاً فرامنطقهای برنامههای خود برای مشروعیتزدایی از دولتهای قانونی معارض خود را توجیه میکند. این کشور با استفاده از ابزار فوق تلاش میکند با اقناع نیروهای امنیتی این کشورها آنها را به حمایت از نیروهای اپوزیسیون وابسته به آمریکا وادارد. فرایندی که آشکارا در بولیوی و ونزوئلا شاهد آن بودیم و زمینه تحقق آن در دیگر کشورهای آمریکای لاتین نیز به چشم میخورد. در این زمینه به اهداف آمریکا از سرنگونی دولتهای چپگرا میتوان اشاره کرد:
1ـ نظریهپردازان و سیاستمداران آمریکایی ضمن وقوف به پایههای متزلزل ایدئولوژی «لیبرال دموکراسی» و کانون تحقق آن، یعنی آمریکا همواره تلاش کردهاند در برابر ایدئولوژیهای معارض از ابزارهای سخت و نیمهسخت و تزویرگونه، مانند کودتا و انقلابهای رنگین و فریب افکار عمومی بهره ببرند؛ چرا که در مصاف مستقیم لیبرالیسم با تفکرات معارض خود، این ایدئولوژی چندان دوام نخواهد آورد؛ از این رو شاهد هستیم سوسیالیسم و مهمتر از آن اسلام و کشورهای حامی این تفکرات همواره در معرض سیاستهای مذکور آمریکا هستند.
2ـ آمریکا به دنبال جلوگیری از تشکیل بلوکهای مستقل و منتقد در منطقه آمریکای لاتین است. مورالس، مادورو و... از جمله افرادی هستند که در این راستا تلاش فراوانی داشتهاند؛ مورالس از سال 2006 و با در دست گرفتن زمام کشور بولیوی ضمن زیر سؤال بردن سیاستهای آمریکا تلاش کرد با کشورهایی، مانند کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه بلوکی متحد در برابر واشنگتن ایجاد کند.
3ـ شکی نیست که معمای امنیت مهمترین عنصر در تدوین سیاست خارجی هر کشوری است. موضوعی که مورد اجماع واقعگرایان و ایدهآلیستهاست؛ از این رو آمریکا همواره تلاش کرده است به ویژه با استفاده از ابزار کودتا و انقلابهای رنگین و جهتدهی به افکار عمومی و استفاده از ابزار رسانه از روی کار آمدن هر حکومتی که در چارچوب سیاستهای منطقهای و بینالمللی آمریکا رفتار نمیکند، جلوگیری کند.
4ـ پیوند گروههای چپگرای حاضر در آمریکای لاتین با رقیب دیرینه آمریکا، یعنی روسیه از دیگر دلایل مهم تلاش آمریکا برای براندازی دولتهای سوسیالیست آمریکای لاتین است؛ چرا که در عصر کنونی و با اضمحلال قدرت آمریکا روسیه به عنوان دیگر قطب قدرت در جهان، سیاستهای آمریکا را با چالشی اساسی در منطقه آمریکای لاتین و دیگر مناطق جهان روبهرو کرده است.