یادداشت: پس از پایان اغتشاشاتی که به بهانه اصلاح قیمت بنزین در برخی نقاط کشور پدید آمد، مردم در برخی از شهرها با مشاهده صحنههای به جا مانده از تخریب اشرار، دلشان غمگین میشود و پرسشهای زیادی در ذهنشان شکل میگیرد که در این زمینه میتوان به چند نکته اشاره داشت:
۱ـ در سالهای گذشته آمریکا سرمایهگذاری زیادی بر روی جاسوسان دوتابعیتی انجام داده و بسیاری از همین دوتابعیتیها به شیوههای گوناگون وارد کشور شدهاند که البته تعدادی از آنها به دست نیروهای امنیتی بازداشت شدهاند.
۲ـ شبکهسازی گسترده آمریکا در سالهای گذشته تحت عنوان اینترنت چمدانی و انبارکاه و حتی تور برای ایجاد هستههای تخریبگر در ایران راهاندازی شد؛ اما آمریکاییها در همان زمان (سال ۸۸ تا ۹۲) اعلام کردند در این شبکهسازیها از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ایران رکب خوردهاند و قطعاً در این زمینه به دنبال شیوههای جایگزین بودهاند.
۳ـ در ۴۰ سال گذشته در کشور طرحهای متعددی اجرا شده که خسارات بسیار کمتری را به دنبال داشته، برای نمونه کوپن یکی از شیوههای دریافت اقلام یارانهای بود که خانوادهها حدود ۳۰ سال با آن زندگی خود را سپری کرده بودند؛ اما حذف تدریجی آن به گونهای بود که مردم هرچند برگههایی از آن را دارند؛ اما هیچگاه نمیپرسند بالاخره این کوپنها را چکار کنیم؟ زیرا هم اقناع شدند و هم جایگزین آن بهتر از قبل بود.
4ـ فارغ از حب و بغضهای سیاسی باید برخی جریانهای سیاسی در هر دو جناح را هم مقصر بدانیم، زیرا با وجود تأکید مکرر رهبر معظم انقلاب نسبت به امیدبخشی به مردم، همواره فضا به گونهای ترسیم میشد که چارهای جز انفجار اجتماعی برای قشرهای مستضعف باقی نمیماند! حتی در روز سهمیهبندی بنزین بسیاری از کانالها و پایگاههای رسمی میتوانستند برای امیدبخشی و همراه کردن افکار عمومی فعالیت کنند، که این اقدام صورت نگرفت. در نهایت حضور گسترده مردم در حمایت از انقلاب نشان داد، اغتشاشگران نه تنها نماینده مردم نیستند؛ بلکه ضد مردم و منافع آنها هستند و لازم است دولت با کنترل قیمتها حمایت مردمی را از طرح خود بالا ببرد.